دانشگاه آزاد اسلامي
واحد دامغان
گروه حقوق
پايان نامه براي دريافت درجه كارشناسي ارشد « L.L.M»
رشته حقوق جزا و جرم شناسي
عنوان:
علت شناسي جرايم خشونت آميز در جمعيت زندانيان شهرستانآمل
استاد راهنما:
دكتر محمدحسن حسني
استاد مشاور :
دكتر بهنام يوسفيان شورهدلي
تكه هايي از متن به عنوان نمونه :
فهرست مطالب
عنوان | صفحه |
چكيده. ۱
مقدمه . ۲
الف) بيان موضوع ۴
ب) سؤالات تحقيق ۴
پ) فرضيه هاي تحقيق ۵
ت) اهداف و كاربردهاي تحقيق ۵
ث) روش تحقيق . ۶
ج) معرفي پلان و ساختار تحقيق ۶
فصل نخست : مفاهيم مقدماتي. ۸
مبحث اول : جرم . ۸
گفتار اول : مفهوم جرم و بزه ۸
بند اول : مفهوم حقوقي جرم . ۹
بند دوم: مفهوم فقهي جرم ۱۰
بند سوم: مفهوم جرم شناختي و جامعه شناختي جرم . ۱۱
گفتار دوم: جرم و قانون . ۱۲
بند اول : رابطه جرم و قانون . ۱۲
بند دوم : روند شكل گيري قانون ۱۳
مبحث دوم: خشونت ۱۴
گفتار اول : مفهوم خشونت ۱۴
بند اول : معناي لغوي و اصطلاحي خشونت . ۱۴
بند دوم: مفهوم خشونت از ديدگاه صاحبنظران علوم مختلف. ۱۷
گفتار دوم: انواع خشونت ۲۰
بند اول : خشونت شخصي (رفتاري) و خشونت ساختاري ۲۱
بند دوم: خشونت قانوني و خشونت غيرقانوني . ۲۴
بند سوم: خشونت مشروع و خشونت غير مشروع . ۲۷
بند چهارم: خشونت مجرمانه ( انضباطي ) و خشونت غير مجرمانه . ۳۰
بند پنجم : خشونت فيزيكي و فرا فيزيكي. ۳۴
بند ششم : ساير عناوين خشونت . ۳۴
گفتار سوم: خشونت و حقوق كيفري . ۳۶
بند اول : خشونت و جرم . ۴۰
الف: محدود نبودن خشونت به جرم. ۴۰
ب: جرم نبودن هر گونه خشونت ۴۴
بند دوم: خشونت و مجازات . ۴۸
الف: مجازات، خشونت است. ۴۹
ب: مشروعيت مجازات در سايه رعايت اصول حاكم بر آن. ۵۴
مبحث سوم : آمار جنائي . ۵۷
گفتار اول : تعريف، انواع و معايب آمار جنايي. ۵۷
بند اول: تعريف و انواع آمار جنايي. ۵۷
بند دوم: معايب آمارهاي جنايي ۵۸
گفتار دوم: تكنيكهاي جديد سنجش بزهكاري . ۶۰
بند اول: تحقيقات مبتني بر اقرار بزهكاران خودمعرف ۶۱
بند دوم: تحقيقات از بزهديدگان ۶۲
فصل دوم: ديدگاههاي جرم شناختي در زمينه جرائم خشونت آميز. ۶۴
مبحث اول : ديدگاههاي جرم شناسي كلاسيك ۶۶
گفتار اول : تئوري «تيپ جنايي» لومبروزو (۱۹۰۹-۱۸۳۵) ۶۶
گفتار دوم: مكتب محيط اجتماعي «لاكاساني » ۶۹
گفتار سوم: نظريه تعدد عوامل فري. ۷۱
بند اول : عوامل بزهكاري از ديدگاه فري. ۷۲
بند دوم: طبقه بندي بزهكاران ۷۳
گفتار چهارم: نظريه بهنجاري يا بيهنجاري اميل دوركيم ۷۵
بند اول : جرم، پديدهاي عادي و بهنجار . ۷۵
بند دوم: تشريح آنومي يا بيهنجاري از ديدگاه دوركيم ۷۷
گفتار پنجم: نظريهي بيهنجاري مرتون . ۸۲
بند اول : تبيين بزهكاري از ديد مرتون . ۸۲
بند دوم: طبقه بندي واكنش افراد جامعه نسبت به معضل بيهنجاري . ۸۳
گفتار ششم: نظريه معاشرتهاي ترجيحي ساترلند ۸۶
گفتار هفتم: نظريه تعارض فرهنگي سلين . ۸۸
مبحث دوم: ديدگاههاي جرم شناسي نوين يا واكنش اجتماعي ۸۹
گفتار اول : نظريه برچسب زني ۹۰
بند اول : كلياتي پيرامون تئوري برچسب زني . ۹۰
بند دوم: ماهيت جرم و بزهكاري از ديدگاه تئوري بر چسب زني . ۹۲
بند سوم: انحراف بدوي و ثانوي. ۹۴
بند چهارم : ارزيابي نظريه برچسب زني . ۹۵
گفتار دوم: تئوري تعارض اجتماعي ۹۷
بخش دوم :مطالعات ميداني تجزيه و تحليل داده ها در زمينه بزهكاري خشونت آميز
در زندانيان آمل
فصل نخست: بررسي آمار ظاهري و قانوني جرائم خشونتآميز در زندانيان آمل. ۱۰۲
مبحث اول : بررسي آمار ظاهري جرايم خشونت آميز در شهرستان آمل ۱۰۲
گفتار اول : جرائم عليه اشخاص و اموال . ۱۰۲
گفتار دوم: جرائم منافي عفت و مخل نظم عمومي و آسايش عمومي . ۱۰۳
مبحث دوم: بررسي آمار قانوني جرايم خشونت آميز فيزيكي . ۱۰۳
گفتار اول : جرايم خشونتآميز بدني . ۱۰۳
بند اول : قتل نفس ۱۰۳
بند دوم: ايراد ضرب و جرح و قطع عضو ۱۰۳
بند سوم: سقط جنين ۱۰۴
بند چهارم: آدم ربايي . ۱۰۵
بند پنجم: بازداشت و حبس غير قانوني ۱۰۵
گفتار دوم: جرايم خشونت آميز جنسي ۱۰۶
بند اول : تجاوز به عنف . ۱۰۶
بند دوم: اذيت و آزار و سوء استفادهي جنسي. ۱۰۶
بند سوم: نمايشگري بيشرمانه . ۱۰۷
گفتار سوم: جرايم مالي خشونتآميز ۱۰۷
بند اول : ورود به عنف به ملك غير . ۱۰۷
بند دوم: كيف قاپي و جيب بري ۱۰۸
بند سوم: تخريب و اتلاف مال غير ۱۰۸
بند چهارم: سرقت به عنف ۱۰۸
مبحث سوم: بررسي آمار قانوني جرائم خشونتآميز فرافيزيكي ۱۰۹
گفتار اول : تهديدات جاني، مالي و شرافتي ۱۰۹
گفتار دوم: هرزه گويي و فحاشي ۱۰۹
گفتار سوم: افترا، قذف و نشر اكاذيب. ۱۱۰
فصل دوم : بررسي و تحليل دادههاي آماري ۱۱۱
مبحث اول: تحليل دادههاي آماري حاصل از مطالعه پرونده قضايي. ۱۱۱
گفتار اول: جنس و سن ۱۱۱
بند اول : جنس ۱۱۲
بند دوم: سن . ۱۱۵
گفتار دوم: وضعيت تحصيلات و اقامت ۱۱۸
بند اول: وضعيت تحصيلات . ۱۱۷
بند دوم: وضعيت اقامت . ۱۱۹
مبحث دوم: تحليل دادههاي آماري حاصل از تكميل پرسشنامهها. ۱۴۷
گفتار اول: جنس، سن، مليت و وضعيت اقامت ۱۴۸
بند اول: جنس ۱۴۸
بند دوم: سن. ۱۴۸
بند سوم: مليّت . ۱۴۹
بند چهارم : وضعيت اقامت ۱۴۹
بند پنجم: تأهل يا تجرد ۱۵۰
گفتار دوم: تحصيلات، شغل، مسكن و مذهب ۱۵۰
بند اول: تحصيلات ۱۵۰
بند دوم: شغل و درآمد آن ۱۵۱
بند سوم: مسكن . ۱۵۲
بند چهارم: مذهب و ميزان تقيد به آن ۱۵۲
گفتار سوم: جرم و محكوميت كيفري. ۱۵۳
بند اول: نوع جرم ارتكابي . ۱۵۳
بند دوم: سابقهي محكوميت كيفري ۱۵۳
بند سوم: عادلانه بودن محكوميت كيفري از ديد خود فرد ۱۵۴
بند چهارم: تجربهي مصرف مواد مخدر يا مشروبات الكلي ۱۵۴
بند پنجم: عامل يا عوامل بزهكاري از ديد خود فرد ۱۵۶
الف: علل فردي بزهكاري . ۱۵۶
ب: علل جامعه شناختي بزهكاري ۱۶۲
گفتار چهارم: بررسي نموداري داده ها ۱۶۳
نتيجه و پيشنهادها ۱۷۹
الف: نتيجه گيري . ۱۸۰
ب: پيشنهادات . ۱۸۳
فهرست منابع ۱۸۵
ضميمه/ پرسشنامه. ۱۹۲
چكيده انگليسي ۱۹۴
چكيده
سير جرايم در جامعه روند پرشتابي به خود گرفته است و انجام اقداماتي براي پيشگيري در اين زمينه را اجتنابناپذير مينمايد نخستين گام در اين ارتباط شناخت شرايط موجود است. هدف از اين بررسي همانگونه كه از عنوان انتخابياش پيداست علت شناسي جرايم خشونت آميز در جمعيت زندانيان شهرستان آمل ميباشد كه بر اساس روش ميداني و توصيفي اكتشافي خواهد بود. علل ارتكاب جرايم خشونت آميز به شرايطي اطلاق ميگردد كه فرد در آن رشد و نمو يافته، مشاهده كرده، آموخته و به طور كلي مسيري را پيموده كه سرانجام اين راه به زندان، تحت عنوان يك مجرم و عناوين مجرمانهاي با اوصاف خشونت آميز ختم شده است. شرايطي از قبيل معضلات اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و. بر مبناي نظريه بركويتس كه معتقد به يادگيري مشاهدهاي خشونت و پرخاشگري در دوران كودكي و نوجواني است و همچنين يادگيري مشاهدهاي بندورا طرح مقاله و ساخت آزمون طراحي گرديد. جامعهي پژوهشي اين بررسي شامل كليهي مجرمين با اوصاف خشونت آميز در زندان شهرستان آمنل در سال ۱۳۹۱ ميباشد كه نمونه گيري تصادفي ۸۰ نفر از آنها انتخاب و آزمون همبستگي در مورد آنها اجرا و پروندهي محكوميني و مددكاري آنها مورد مطالعه قرار گرفت. فرضيهي اصلي پژوهش معناداري ميان وجود عوامل فردي و اجتماعي در وقوع جرايم خشونت آميز را تأييد كرده است. و نيز رابطه معناداري ميان كاهش سطح سواد مجرمان و گسترش سطح خشونت در جرايم ارتكابيشان مشاهده شد. به دليل شرايط خاص اجتماعي و اهميت دهي والدين به موقعيت دختران بخش اعظم نمونهها مرد بوده اند. ضريب پاياني پرسشنامهي محقق ساخته و درصد نمرات سؤالات مورد بررسي در ميان آزمودنيها بالاتر از سطح ميانه (۶۰%) بوده است در پايان نيز چندين پيشنهاد از جمله ايجاد يك ساختار مددكاري گسترده با اهرمهاي قدرتمند قانوني – قضايي ارائه گرديد.
واژههاي كليدي : خشونت، جرايم، علل ارتكاب، نظم اجتماعي ، مجازات
مقدمه
چنانچه ميزان ابتلاء جوامع بشري به يك موضوع خاص را يكي از معيارهاي اهميت آن موضوع بدانيم به جرأت ميتوان ادعا كرد كه پرخاشگري و خشونت از جمله مسائل عمده و با اهميتي است كه انسانها از گذشتههاي دور تاكنون به صورت گسترده اي با آن سرو كار داشته و دارند. نگاهي گذرا به آمار خيره كننده و روز افزون جنايات و درگيريهايي كه در جوامع انساني به وقوع ميپيوندد – كه بخش عمدهاي از آنها ناشي از رفتارهاي پرخاشگرانه است- مؤيد اين ادعا است.
به جاست در اين جا گفتار يكي از نويسندگان (مونتاگو، ۱۹۷۶) را ذكر نماييم كه ميگويد: «اغلب معتقدند كه پرخاشگري انگيزهاي است كه بايد درباره آن بيشتر بدانيم؛ ما به يكديگر حمله ميكنيم، آسيب ميرسانيم، و گاهي هم ديگر را ميكشيم، در واقع ما با دشنام دادن يا كوشش در جهت بيآبرو كردن ديگران به صورت كلامي پرخاشگري ميكنيم»
به موازات پيشرفت صنايع و علوم و متحول شدن زندگي بشري، روابط انساني نيز نسبت به قبل پيچيدهتر شده است. در اين راستا، مشكلات و معضلات روحي و رواني فراواني در جوامع انساني به وقوع پيوسته كه اين امر ضرورت بررسي گسترده و دقيق موضوعات روان شناختي نظير پرخاشگري را ايجاب نموده است. به طوري كه امروزه پرداختن به موضوع پرخاشگري منحصر به كتب روانشناسي نيست بلكه در ديگر حوزههاي علمي هم چون روان پزشكي، آسيب شناسي رواني، روان شناسي اجتماعي و حتي جرم شناسي كه يكي از شاخههاي حقوق كيفري است، از جهات متفاوت مورد بررسي قرار گرفته است.
خشونت و پرخاشگري به يكي از مسايل اجتماعي مهم و در خور توجه جوامع تبديل شده است. افراد و گروههاي زيادي به دلايل و بهانههاي گوناگون با درگير شدن در فرآيندهاي خشونت آميز آسيبهاي فراواني را به خود و سايرين وارد مي كنند. در بسياري از درگيريهاي خشونت آميز، لاجرم نيروي انتظامي مداخله مي كنند و خشونت و درگيري وارد مرحله متفاوتي ميشود.
مواردي نيز به دنبال مداخله پليس و خاتمه درگيريها، پديده خشونت جمعي در زمانها و مكانهاي ديگري و گاه در ابعادي بسيار گستردهتر بروز مي كند كه نتيجه آن، تخريب اموال عمومي، صدمات جاني و مالي افراد ماجراجو و حتي بيطرف و يا عابران و غيره است. از اين رو، شناخت همه جانبه پديده خشونت، به ويژه از ابعاد روان شناسي اجتماعي و جامعه شناختي، به منظور دستيابي به راهكارهاي اصولي براي پيشگيري و نيز كنترل آن از دغدغههاي اساسي جوامع دموكراتيك است.
عوامل متعددي ميتوانند در شكل گيري رفتارهاي مختلف جوانانم كه صورت خشونت به خود ميگيرند مؤثر و نقش آفرين باشند. شناخت علمي اين عوامل به منظور رسيدن به يك درك جامع از ماهيت اين مسأله بسيار مهم است. همچنين، ضروري است عواملي كه ميتوانند بستري مناسب براي مراقبت و حمايت از جوانان در جهت احتزاز از خشونت فراهم آورند به خوبي شناسايي شوند.
تحقيقات زيادي حاكي از آنست كه وجود يك عامل ريسك (Risk factor) در يك فرد به تنهايي نميتواند موجب بروز رفتار ضد اجتماعي و خشونت بار بشود.عوامل متعددي لزوماً بايد با هم ادغام شوند تا دريك دوره زماني مربوط به رشد فرد و تحول به دوره بلوغ و بزرگسالي رفتار وي را شكل ويژهاي بخشند. عوامل ريسك به عواملي اطلاق ميشوند كه شواهد قوي براي ارتباط علمي آنها با يك مسأله يا پديده خاص عواملي چون : بيكاري و فقدان درآمد كافي براي زندگي، به ويژه براي تأمين امكانات ورزشي، تفريحي و گذران سالم اوقات فراغت براي نوجوانان و جوانان كه نياز مبرم و انكارپذيري براي آن به مانند نياز گياه به آب ، دارند. و يا شرايطي چون غربتي بودن، طرد شدگي، اخراج از مدرسه و يا اجبار درترك تحصيل، احساس بي عدالتي، بيقدرتي اجتماعي نبود خانواده حمايتگر و قابل اتكا، احساس محروميت / ناكامي در برآورده شدن خواستهها و آمال كوچك و بزرگ و عواملي نظير اينها ميتوانند فرد را در مسير حوادث و شرايط نامطلوب وخطرآفرين قرار دهند. به ويژه اگر الگوهاي يادگيري اجتماعي و گروه هاي نقشآفرين مناسبي در اختيار نباشد، احتمال الگوپذيري و مدل سازي منفي و ناسالم براي جوان فراهمتر ميشود و زمينه مناسبي براي رفتارهاي نابهنجار و ضداجتماعي فراهم ميگردد.
عوامل حمايت كننده، از طرف ديگر ، عواملي هستند كه بالقوه احتمال درگير شدن در رفتار خطرآفرين را كم مي كنند. اين عوامل ميتوانند در سطح و ابعاد خطري كه يك فرد آن را تجربه مي كند تأثيرگذار باشند و يا ميتوانند در سطح و ابعاد خطري كه يك فرد آن را تجربه مي كند تأثير داشته باشند و يا ميتوانند رابطه بين ريسك و بازده يك رفتار را تعديل كنند، وجود دارد.
يكي از راههاي درك و شناخت پويايي بين عوامل ريسك و حمايت كننده امنيت كه اين عوامل رادر چارچوب اكولوژيك يا زيست محيطي مورد توجه قرار دهيم و با بهره گرفتن از يك مدل اكولوژيك ميتوان تشخيص داد كه هر فرد در چارچوب شبكه پيچيدهاي از زمينه هاي فردي، خانوادگي، اجتماعي و محيط زندگي خود عمل مي كند كه روي ظرفيتش براي احتراز از ريسك تأثيرگذار است.
الف) بيان موضوع
بروز جرايم خشونت بار و رشد تصاعدي آن در مقايسه با ساير جرايم وعناوين مجرمانه در مازندران به يك چالش و يك مسأله اجتماعي بدل شده است به طوري كه دومين الگوي مجرمانه از لحاظ حجم درصدي بزهكاران نوپا و تازه كار در كانون اصلاح و تربيت شهرستان آمل را بعد از سرقت تشكيل ميدهد.
عمده دليل نگارش اين تحقيق آسيب شناسي جوانان خشونتگراست. بدين معنا كه دريابيم جوانان با توجه به متغيرهاي مختلفي نظير ويژگيهاي فردي، خانوادگي و اجتماعي در چه مواردي و تحت چه شرايطي و با تأثيرپذيري از كدام عوامل مداخله گر، چه نوع رفتارهاي خشونتآميزي را مرتكب ميشوند.
ب) سؤالات تحقيق
سؤالات اصلي تحقيق عبارتند از :
۱) آيا ميان عوامل فردي و اجتماعي در ارتكاب جرايم خشونت آميز و ميزان خشونت ابرازي اشخاص مرتكب به اين دست جرايم ارتباط معناداري وجود دارد؟
۲) آيا ميتوان سطح سواد مجرمين و ميزان گرايششان به خشونت در جرايم ارتكابيشان رابطه معناداري يافت؟
۳) آيا ميتوان ميان عوامل محيطي و گرايش مجرمين به ارتكاب جرايم خشونت آميز رابطه معناداري يافت؟
پ) فرضيه هاي تحقيق
۱) عوامل فردي و اجتماعي در ارتكاب جرايم خشونت آميز مؤثر است.
۲) با كاهش سواد افراد شدت خشونت ابرازي مجرمين افزايش معناداري مييابد.
۳) عوامل محيطي مي تواند تأثير بسزايي در ارتكاب جرايم خشونت آميز داشته باشد.
تعداد صفحه :۲۱۴
قيمت : 14700 تومان