مقالات
دانلود مقالات

 

موضوع پايان نامه :

بررسي تحليل كلام

 

 

 

بررسي، شناخت و تبيين زبان بعنوان پديده اي پيچيده، زنده، زاياو در حال تحول و چگونگي درك ويژگي هاي اين پديده نيازمند رويكردي جزء نگر و ژرف كاوي در

فصل اول: كليات تحقيق

۱-۱- مقدمه

در اين فصل به بيان ويژگي‌‌ها و اصول مورد نياز يك تحقيق علمي از قبيل طرح مسئله و بيان سئولات تحقيق، فرضيه‌ها، اهميت و ضرورت موضوع تحقيق، اهداف و كاربردهاي آن، روش شناسي و محدوديت هاي تحقيق پرداخته خواهد شد.

۲-۱- طرح مسئله و بيان سئوالات تحقيق:

همه محققان علاقه مند به بحث تحليل كلام در جستجوي يافتن پاسخ به اين سئوال هستند كه كلام يا متن چگونه توليدوتحليل مي گردد؟

آيا موقعيت و جهان پيرامون متن است كه معني را تعيين مي كند يا خود متن به تنهايي مي‌تواند نمايانگر معني باشد؟

چه ويژگيهايي در تشكيل يك متن يا كلام لازم است؟

در اين ميان تفاوت‌هاي كلامي ناشي از تفاوت‌ها فرهنگي، اجتماعي و جغرافيايي موجود در گونه هاي زباني و زبان‌هاي مختلف رخ مي نمايد. رساله حاضر در پي شناخت تفاوت‌هاي كلامي در دو جامعه‌ زباني ايراني و غربي مي باشد به منظور مشخص كردن چهار چوب موضوع مورد بررسي و اجتناب از گستردگي آن، تفاوت‌هاي كلامي سياست پيشگان و رجال سياسي غربي و ايراني حول محور قطعيت و عدم قطعيت در سخنراني ها و گفتگوهاي ايشان مورد بررسي قرار خواهد گرفت.

تحقيق حاضر به لحاظ نظري با تكيه بر اصول و مباني تحليل كلام‌وتحليل كلام انتقادي در صدد تبيين سئوالات زير مي باشد:

۱- آيا وجوه مشترك ومتفاوتي در گفتمان‌هاي رجال سياسي ايراني و غربي از نظر قطعيت و عدم قطعيت ديده مي شود؟

۲- آيا در چهارچوب نظريه هاليدي مسئله قطعيت و عدم قطعيت گفتمان ايراني و غربي قابل تبيين است؟

۳-۱- فرضيه تحقيق

۱- گفتمان سياسي حاكم بر دو جامعه زباني ايراني و غربي متفاوتند.

۲- در چارچوب نظريه‌ي هاليدي مسئله‌ي قطعيت و عدم قطعيت در گفتگو هاي سياسي ايراني و غربي به طور جامع قابل تبيين است.

۴-۱- اهداف و كاربرد تحقيق:

اين تحقيق اهداف و كاربردهاي ذيل را دنبال مي كند.

۱-۴-۱- اهداف

الف) بررسي گفتمان هاي سياسي از بعد تحليل كلام انتقادي.

ب) آشكار ساختن رابطه متن و ايدئولوژي: تحليل گفتمان از زمان پيدايش همواره در صدد بوده است تا نشان دهد كه هيچ متن يا گفتار و نوشتاري بي طرف نيست بلكه به موقعيتي خاص وابسته است اين امر ممكن است كاملا ناآگاهانه وغير عامدانه باشد.

ج) ارائه روشي جديد در مطالعه متون ، رسانه ها ، و گفتمان سياسي.

۲-۴-۱- كاربردهاي تحقيق:

الف) به دست دادن سازوكارهايي در جهت تشخيص متون مختلف از بعد تحليل: كلام انتقادى.

ب) استفاده از زبان در جهت معرفي ديدگاه هاي سياسي فرهنگ هاي متفاوت.

ج) به كار گيري راه كارهاي نوين در امر ترجمه و تفسير متون، كاربرد يافته هاي تحقيق در آموزش زبان از قبيل روش تدريس، مهارت هاي زباني چون درك شنيداري ،خواندن، درك مطلب و دستور.

۵-۱- پيشينه تحقيق:

تحليل كلام در ابتدا تنها به عنوان متممي براي مطالعات و تحليل هاي كلاسيك محتوا مطرح شد ولي اكنون به نظر مي رسد كه رويكرد تحليل كلام در مطالعات رسانه هاي همگاني، علوم سياسي و. مورد قبول واقع شده است. با وجود اين كارهايي كه در اين زمينه انجام شده است (در غرب و نه در ايران) هنوز محدود و در عين حال بسيار پراكنده و متنوع بوده و محدود به حوزه خاصي نيست. عمده اين كارها تئاتر از گرايش هاي زبان شناختي تحليل كلام، تحليل متن و نشانه شناسي است. (رك، فركلاف، تحليل گفتمان انتقادي، ۱۹۹۵، وندايك، مطالعه بين رشته اي اخبار به مثابه گفتمان، ۱۹۹۱) اكثر اين كارها كه در انگلستان و فرانسه انجام شده‌اند به ابعاد ايدئولوژيك پيام هاي رسانه ها توجه خاصي مبذول داشته اند. (رك، آسابرگر، ۱۹۹۱) در ايران نيز،‌ در اين زمينه پايان نامه ها و تحقيقات محدودي به چشم مي خورد كه از زواياي مختلفي به بررسي اين موضوع پرداخته اند.

يكي از تحقيقات انجام شده در زمينه ي تحليل كلام انتقادي پايان نامه اي كارشناسي ارشد مهدي دمالي اميري از پشوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي تحت عنوان تبلور ايدئولوژي و قدرت در كلا م تحليل انتقادي اخبار رسانه اي است او در اين تحقيق ضمن معرفي پيشينه و ساختار تحليل كلام انتقادي و خواستگاه آن به بررسي فرضيه هاي ذيل مي پردازد.

هيچ متن خنثي يابي طرفي وجود ندارد متون داراي بار ايديولوژيك مي باشند نحو متن نيز معنادار است زيرا نحو داراي معناي اجتماعي و ايديولوژيك است و اين معنا در جاي خود به عواملي كه دال هارا مي‌سازند از قبيل رمزها، بافتها و مشاركت وابسته است هر متني به يك منبع قدرت يا اقتدار (نه لزوما سياسي) مرتبط است.

در اين تحقيق آمده است كه جنبشهاي اجتماعي براي به كرسي نشاندن ادعاي خود مبني بر وجود ظلم و ستم در جامعه اي ادبيات تحليل كلام را گشترش داده اند از ديدگاه تحليل كلام انتقادي كه متأثر از نظريه انتقادي مكتب فرانكفورت و تفكرات ماركسيستي است.

زبان بر پايه اي سه گذاره اي مقدماتي استوار است نخست تمامي نشانه ها مادي هستند و به شكل فيزيكي تبلور مي يايد دوم نشانه ها ماهيتي اجتماعي دارند. سوم چون نشانه زبان اجتماعي اند هر رويكر دبه زبان بايد بر گفتار متمركز باشد.

خارج از گفتار زبان فاقد حيات است و شكل نشان ها بيش از هر چيز با سازمان اجتماعي مشاركت كنندگان در آن مشروعيت مي يابد (اميري ۱۳۸۰ : ۸-۱۰).اميري ضمن برخي از مفاهيم نظري در زبان شناسي انتقادي از قبيل ساختار خرد و كلان قدرت به عنوان كنترل با ارائه اي شواهد زباني و تحليل آنها كه غالبا از متون رسانه اي مي باشند موفق به تأييد فرضيه هاي تحقيق مي شود ( همان ۱۱۵ – ۲۹).

پايان نامه سيد فاطمه علوي (۱۳۸۱ ) تحت عنوان بررسي ديدگاه هاي روايي در سه داستان كوتاه صادق چوبك رويكرد تحليل كلام انتقادي از دانشگاه تهران پژوهش ديگري است كه ادبيات را از نگاه راجرفاولر در چارچوب تحليل كلام انتقادي مورد بررسي قرار داده است.

علوي در اين پايان نامه تحليل ايدئولوژيك ديدگاه نويسنده را در تعامل با خواننده هدف غايي رويكرد تحليل كلام انتقادي معرفي نموده است بر اين اساس اين پايان نامه طبق نظر فاولر و ديگر تحليل گران كلام انتقادي ادبيات نه به عنوان هنر كلامي بلكه به عنوان زبان و به عنوان كلام در نظر گرفته مي شود پس مي توان همانند متون ديگر بستري برا ي انتقال ايدئولوژي و در نتيجه ابزاري انتقادي باشد وي در اين تحقيق تلاش مي كند كه براي سئوالاتي همچون:

۱- خوانده آثار صادق چوبك چه راه هاي براي فهم موظع راوي در لحظات پردازش داستانهايش در اختيار دارد؟

۲- چرا خوانده داستانهاي كوتاه صادق چوبك گاهي با شخصيتها احساس يگانگي و همدردي مي كند و گاهي آنها را از خود مستقل و متفاوت مي بيند؟

***ممكن است هنگام انتقال از فايل اصلي به داخل سايت بعضي متون به هم بريزد


ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
برچسب: ،
موضوع:
[ ۱۱ فروردين ۱۳۹۹ ] [ ۱۰:۳۷:۴۱ ] [ حميدي ] [ نظرات (0) ]

 


ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
برچسب: ،
موضوع:
[ ۱۱ فروردين ۱۳۹۹ ] [ ۱۰:۳۶:۱۳ ] [ حميدي ] [ نظرات (0) ]


ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
برچسب: ،
موضوع:
[ ۱۱ فروردين ۱۳۹۹ ] [ ۱۰:۳۴:۴۵ ] [ حميدي ] [ نظرات (0) ]

 

 

 

و در صورت نياز به متن كامل آن مي توانيد از لينك پرداخت و دانلود آني براي خريد متن كامل اين پايان نامه اقدام نمائيد.

 

مقدمه
تحقيق حاضر قصد دارد به مطالعه ساختار شناسانه روايت در مجموعه داستان «يكي بود و يكي نبود»، نوشته سيد محمد علي جمالزاده، بپردازد. جمالزاده، پدر داستان‌نويسي معاصر ايران محسوب مي‌شود و مجموعه، تأثير بسياري بر شكل‌گيري و گسترش داستان كوتاه‌نويسي به شيوه غربي داشت ومطالعه آن، چه از خطر تأثير پذيري از داستان‌هاي كهن ايران، چه منظوم و چه منشور، و چه از نظر اثرگذاري بر آثار داستاني پس از خود مفيد است اين نكته كه نخستين داستان‌هاي كوتاه فارسي، چگونه روايت شده‌اند، ما را در درك بهتر ادبيات داستاني معاصر ياري مي‌كند.
تحقيق حاضر به نه فصل تقسيم شده است. فصل اول به بررسي و نقد نظريات روايت شناسانه معروف پراز فصل سوم تا فصل هشتم كه مهم‌ترين بخش تحقيق محسوب مي‌شود، به بررسي داستان‌هاي مجموعه «يكي بود و يكي نبود»، از ديدگاه روايت شناسي ساختار گرايانه اختصاص دارد. اين مجموعه حاوي شش داستان كوتاه به نام‌هاي «فارسي شكر است»، «رجل سياسي»، «دوستي خاله خرسه»، «درد دل ملا قربانعلي»، «بيله ديگ بيله چقندر» و «ويلان‌الدوله» است اين داستان‌ها هر كدام در فصلي جداگانه مورد بررسي قرار گرفته‌اند.
بخش اول هر فصل به خلاصه داستان اختصاص دارد، در بخش بعدي داستان به صورت مختصر نقد شده است و ارزش‌هاي ادبي آن مورد سنجش قرار گرفته‌ است. بخش بعدي كه مفصل‌ترين بخش هر فصل است به تحليل روايي داستان مي‌پردازد. در اين بخش ابتدا داستان به واحدهاي كوچك روايي تقسيم شده است. درباره هر واحد توضيحاتي داده شده است و كاركرد روايي آن هم به صورت مستقل و هم در زمينه روايي كل داستان و نقش آن در پيشبرد طرح (Plot) داستان مشخص شده است.
امروزه، روايت شناسي با نقد و تحليل داستان در آميخته است و روايت شناسي، از ساختارگرايي صرف، به سمت معناگرايي سوق پيدا كرده است. در واقع اين معناي هر بخش از داستان، چه ظاهري و چه تلويني است كه كاركرد ساختاري آن را در كل مجموعه مشخص مي‌كند. از اين رو در تحليل روايي واحدها، به مسائل مربوط به نقد و تحليل داستان نيز توجه شده است و سعي بر اين بوده كه كار، حالت ساختار شناسانه خشك به خود نگيرد.
در بخش بعدي، ساختار روايي داستان توضيح داده شده است،‌ جدول كاركردهاي آن، براساس نظريه پروپ مشخص شده است و با يك نمودار، سعي شده است شكل‌روايي داستان نشان داده شود. پس تقابل‌هاي دو قطبي موجود در كاركردهاي داستان و همچنين تقابل‌هاي دو قطبي موجد در بين شخصيت‌هاي داستان‌ها نيز، براساس نظريه سوسور و ياكوبسن در دو جدول جداگانه مشخص شده است.
فصل نهم و آخر اين تحقيق به جمع‌بندي و نتيجه‌گيري اختصاص دارد و يافته‌هاي اين تحقيق در آن به صورت فشرده آورده شده است.
نظر به اين كه در زمينه روايت شناسي داستان‌هاي فارسي، چه داستان‌هاي كلاسيك و چه داستان‌هاي سبك جديد، كار قابل ملاحظه‌اي تاكنون صورت نگرفته است، اين تحقيق مي‌تواند الگويي براي تحقيقات بعدي باشد.
ادبيات داستاني آمريكايي لاتين با تكيه بر ارزش‌هاي زيباشناسانه و شگردهاي روايي خاص خود، امروزه در تمامي دنيا شناخته شده است و علاقمندان بسياري دارد. ادبيات فارسي نيز ذخاير بسياري دارد كه تاكنون كشف شده يا مورد بررسي جدي قرار نگرفته است درست است كه داستان‌نويسي معاصر ما به تقليد از اسلوب داستان‌نويسي غربي شكل گرفته است، اما اگر مباني روايت شناسانه داستان‌هاي كهن منظوم و منشور ما، كه در نوع خود بي‌نظيرند، به خوبي شناخته شده و در داستان‌ها، البته با تكيه بر نوآوري، به كار گرفته شود، دور از انتظار نيست كه داستان‌نويسي ما نيز عالمگير شود. مردم ما، نسل اندر نسل، از اين داستان‌ها لذت برده‌اند و ناخودآگاه جمعي ما اين‌گونه داستان‌ها را مي‌پسندد اين منظور، جز با مطالعه توأمان ساختار و معني ادبيات داستان كهن ايران و نه صرفاً مطالعه معناگرايانه، چنان كه مرسوم است، محقق نمي‌شود.
در خاتمه، لازم مي‌دانم از زحمات اساتيد محترم، آقاي دكتر علي دانشور كيان، كه استاد راهنماي اين پايان‌نامه بودند، آقاي دكتر عليرضا حاجيان‌نژاد، كه استاد مشاور بودند و كليه كساني كه مرا در اتمام اين تحقيق ياري رساندند، تشكر كنم.


ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
برچسب: ،
موضوع:
[ ۱۱ فروردين ۱۳۹۹ ] [ ۱۰:۳۳:۱۵ ] [ حميدي ] [ نظرات (0) ]

 

 

 

در ادامه مطلب مي توانيد تكه هايي از ابتداي اين پايان نامه ر

عنوان:

بررسي رابطه بين تمايل به مهاجرت از آبادان با رضايت از زندگي

استاد راهنما:

دكتر ابوالقاسم فاتحي

استاد مشاور:

 دكتر نقيب السادات

نگارش:

 

تابستان۹۰

فهرست مطالب
عناوين                                                                                                                 صفحه
فصل اول : كليات تحقيق
مقدمه ۲
بيان مسأله ۴
اهميت و ضرورت پژوهش ۸
اهداف پژوهش ۹
سوالات اصلي و فرعي تحقيق ۱۰
فرضيه ها ۱۱
معرفي متغيرها ۱۱
تعريف مفاهيم ۱۲
فصل دوم : چهارچوب نظري و ادبيات تحقيق
نظريه هاي گرايش. ۱۹
نظريه نظريه فيش باين و آيزن ۲۰
نظريه هاي رضايت از زندگي . ۲۱
نظريه­ هاي مهاجرت. ۲۴
نظريه كاركردگرايي. ۲۴
نظريه محروميت نسبي . ۲۵
مدل موريسون. ۲۶
نظريه تودارو   . 27
نظريه سرمايه انساني ۳۰
نظريه اورت لي ۳۱
نظريه شبكه ۳۳
پيشينه تجربي تحقيق . ۳۵
تحقيقات انجام گرفته در داخل كشور . ۳۶
تحقيقات انجام گرفته در خارج از كشور ۳۹
مدل نظري پژوهش . ۴۱
فصل سوم : روش پژوهش
روش پژوهش ۴۴
سطح مشاهده (واحد تحليل) ۴۵
جامعه آماري ۴۶
نمونه آماري ۴۷
روش نمونه گيري . ۴۸
ابزار اندازه گيري ۴۹
تعريف مفاهيم ۴۹
روش­هاي تجزيه و تحليل داده ها ۵۸
فصل چهارم : يافته هاي پژوهش
يافته هاي توصيفي (تحليل يك متغيره) . ۶۱
يافته هاي استنباطي (تحليل دو متغيره و آزمون فرضيه ­هاي تحقيق)     69
تحليل چند متغيره (رگرسيون چند متغيره) ۷۸
فصل پنجم : نتيجه گيري و پيشنهادات
بحث و نتيجه گيري ۸۳
پيشنهادات ۸۵
محدوديت هاي پژوهش. ۸۶
منابع و مآخذ
منابع فارسي. ۸۷
منابع لاتين . ۹۲
پيوست ها
پرسشنامه
تكه هايي از متن به عنوان نمونه :
1-1 مقدمه
مهاجرت قدمتي به اندازه زندگي بشر دارد. انسان اوليه همچون انسان امروزي براي دست يافتن به امكانات بهتر زندگي و رضايت هر چه بيشتر اقدام به مهاجرت مي­كرده است. اين مساله با رشد جوامع تبديل به يك مساله اجتماعي شده است.
مهاجرت در كشورهاي توسعه يافته موجب بهبود شرايط زندگي افراد در دو نقطه مهاجر پذير و مهاجر فرست مي­شود. در حالي كه در كشور هاي جهان سوم به دليل محدوديت امكانات رفاهي، شغلي و نيروي انساني متخصص مهاجرت بيشتر مشكل­زاست.
در سطح داخلي تعداد زيادي از افراد داراي تخصص به دليل عدم تعادل در توزيع منابع و امكانات داخلي كشور از بخش­هاي مواجه با كمبود امكانات به سمت مادر شهر ها و مناطق مرفه­تري كه از امكانات نسبي بيشتري برخوردارند مهاجرت مي­ كنند (افشاني، ۱۳۸۱: ۱۲).
استان خوزستان در دهه­هاي گذشته به دليل مسايل مختلف سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي و همچنين وقوع ۸ سال جنگ تحميلي با نقل و انتقالات شديد جمعيتي روبرو بوده است. آبادان از جمله شهرهاي استان خوزستان است كه ظهور و شكل گيري آن ارتباط تنگاتنگي با پديده مهاجرت دارد و اگر بگوييم اين شهر زاده مهاجرت است گزاف نگفته­ايم. اين شهر به دنبال تاسيس پالايشگاه نفت ايجاد گرديد و در فاصله زماني محدودي توسعه فزاينده اي پيدا كرد و به يكي از مهمترين مناطق اقتصادي و توريستي كشور تبديل گشت. صرف نظر از آمار و ارقام در سطح عموم هميشه اين مقوله مطرح مي­شود كه به علت عدم بازسازي كامل و اصولي اين شهر، ظهور پديده­هاي نامطلوب جوي مانند گرو و غبار، شوري آب شرب، بروز مشكلات فرهنگي اجتماعي مانند اعتياد، بيكاري و نبودن امنيت در سطح شهر، نبود امكانات رفاهي نسبت قابل توجهي از مردم آبادان در حال مهاجرت به ديگر شهرهاي توسعه يافته و خوش آب و هواي كشور مي­باشند كه يكي از مهم­ترين دلايل اين مهاجرت ها عدم رضايت مردم از زندگيشان است. بنابراين در تحقيق حاضر بر آن شديم تا تاثير مقوله رضايت از زندگي بر تمايل به مهاجرت از شهر آبادان را مورد بررسي قرار دهيم.
1-2 بيان مساله
مهاجرت بعنوان يكي از موضوعات محوري رشته جمعيت‏شناسي شناخته شده و از زمينه‏هائي است كه در مطالعات جمعيت‏شناسي جايگاه ويژه‏اي پيدا كرده است. مهاجرت از عوامل اصلي تغيير و تحول جمعيت و مهمترين عامل خارجي تغيير تعداد و ساخت جمعيت مي‏باشد.
طبق تئوري گزينشي بودن مهاجرت، همراه با هرگونه فرصتي كه به‏وجود مي‏آيد، بعضي از افراد مهاجرت را برمي‏گزينند و برخي ماندن را، اين امر برحسب تصادف نيست. معمولاَ مهاجران ويژگي­هايي دارند كه موجب مي‏شود زمينه‏هاي رفتن يا ماندن را در مقايسه با آنهايي كه مي‏مانند متفاوت ارزيابي كنند (اوبراي، ۱۳۷۰: ۸۲). مطابق با اين تئوري، حداقل در ابتدا مهاجرت گرايش دارد افراد نسبتاَ آموزش ديده، ماهر، خلاق و داراي انگيزه‏هاي بالاي كاري را از جوامع فرستنده جذب كند. بررسي‏هاي داخلي و خارجي كه درباره مهاجرت انجام شده توافق دارند كه تمايل و تصميم‏گيري براي مهاجرت با سن، جنس، تحصيلات و رضايت از زندگي بستگي دارد. مطابق بررسي اسكلدون[۱]، كساني­كه مهاجرت مي‏كنند معمولاَ از بين افراد تحصيل‏كرده‏تر جامعه هستند، يعني از خانوارهائي كه توان صرف‏نظر كردن از نيروي كار خانوادگي فرزند خود را داشته و آنها را به دانشگاه مي‏فرستند. افراد باسوادتر موقعيت­هاي شغلي را كه در ديگر مناطق وجود دارد بهتر شناسايي كرده و با موقعيت­هاي جديد بهتر برخورد مي‏كنند. اولين مهاجران از هر جامعه‏اي به نحو تقريباَ تغييرناپذيري از نخبگان آن محل هستند (اسكلدون، ۱۳۸۰: ۱۱۵).
مبدأهاي مهاجرين كه اكثراَ از نقاط كوچك و محروم هستند، سرمايه‏گذاري عظيمي برنيروي انساني خود نموده ولي به دليل نداشتن سيستم­هاي جذب افراد تحصيلكرده همانند؛ دانشگاه­ها، ادارات و صنايع بزرگ و غيره، بسياري از نيروهاي انساني ماهر خود را از دست مي‏دهند، كه اين امر مسائل مختلفي را در سطح جامعه به وجود مي‏آورد. از نظر تحليل ساختاري، مسائل ناشي از اين الگوي مهاجرت را مي‏توان در سه سطح؛ محيط مبدأ، محيط مقصد و مهاجر و خانواده مهاجر بررسي نمود. گرچه بيشترين مسائل دامنگير مبدأ مي‏باشد، ولي نبايد مسائل مربوط به مقصد و مهاجر را از نظر دور داشت.
مساله‏آميزترين جنبه اين الگوي مهاجرت، محروم شدن مناطق فرستنده از نيروي انساني ماهر با تحصيلات عالي مي‏باشد. نيروي انساني متخصص و ماهر در توسعه اقتصادي و اجتماعي هر جامعه‏اي نقش اساسي دارد. سرمايه مادي در هر جامعه‏اي با نيروي انساني متخصص و كارآمد است كه به جريان افتاده و به توسعه اجتماعي و اقتصادي جامعه مي‏انجامد.
درخصوص اهميت نيروي انساني ماهر، ادوارد دانشن از كارشناسان اقتصاد آمريكا در تحقيقي راجع به عوامل موثر بر پيشرفت صنعتي كشورها بيان داشته كه: از ميان ۳۱ عامل مؤثر در امر پيشرفت صنعتي، مهمترين عامل، پرورش نيروي انساني متخصص مي‏باشد. به نظر وي، پيشرفت نيروي انساني مهمترين عامل رشد اقتصادي و پيشرفت تحقيقات و علوم عامل دوم در رشد اقتصادي مي‏باشد (شعبانلو، ۱۳۸۰: ۸). اين الگوي مهاجرت به نوعي تداعي كننده مسئله فرار مغزها مي‏باشد. گرچه اصطلاح «فرار مغزها» براي نخستين بار به مهاجرت عظيم مهندسين انگليسي به ايالات متحده آمريكا نسبت داده شده بود، ولي با اين اصطلاح مي‏خواستند به اهميت مهاجرت متخصصين و تحصيل‏كرده‏ها اشاره نمايند.
همچنين مهاجرت جوانان موجب كاهش نيروي جوان و رشد جمعيت، افزايش نسبت سالخوردگي و در نتيجه افزايش نسبت وابستگي در مبدأ مي‏گردد. طبق بررسيهاي وزارت امور اقتصادي و دارايي (۱۳۷۵: ۲۵)، در روستاها و شهرهاي كوچك، نرخ رشد جمعيت پايين‏تر از نرخ طبيعي مي‏باشد. بنابراين، اين الگوي مهاجرت، براي مبدأ چيزي جز فقر، عقب‏ماندگي و وابستگي نمي‏تواند به‏همراه داشته باشد.
علاوه ‏بر مسائل ياد شده، مهاجران و خانواده‏هايشان در محيط جديد با مسائل بي‏شماري مواجه مي‏شوند. مسائل رواني، عاطفي‏، اقتصادي و فرهنگي مي‏تواند ازجمله اين مسائل باشد. مطالعه ‏اي كه در زمينه اثر مهاجرت بر مرگ‏و‏مير در هند صورت گرفته بود نشان داد كه مسكن مهاجرين اغلب بهداشت و تسهيلات بهداشتي رسمي ندارند. شرايط چنين مساكني براي اميد زندگي كودكان زيان‏آور نشان داده شده بود. پايين بودن اقتصاد مهاجران، آنها را مجبور كرده بود كه زمين را در مجاورت صنايع سنگين بدست آورند، كه اين امر آنها و خانواده‏هايشان را در معرض بيماري عفوني و تنفسي قرار مي‏داد (Stephenson etal., 2003).
رضايت از زندگي به عنوان ارزيابي كلي كيفيت زندگي بر اساس ملاك­هاي انتخاب شده عبارت است از مقايسه بين شرايط زندگي با ملاك­هاي شخصي. افراد هنگامي سطوح بالاي رضايت از زندگي را تجربه مي­ كنند كه شرايط زندگي آن­ها با ملاك­هايي كه براي خود تعيين كرده­اند، مطابقت داشته باشند. رضايت از زندگي را مي­توان به عنوان جامع­ترين ارزيابي افراد از شرايط زندگي خود در نظر گرفت.
رضايت از زندگي، يك فرايند داوري است كه افراد، كيفيت زندگي خود را بر اساس ملاك­هاي منحصر به فرد خود ارزيابي مي­ كنند. رضايت از زندگي، يك صفت پايدار و عيني نيست بلكه به تغييرات موقعيتي، حساس بوده و بر اساس برداشت و ديدگاه خود افراد در نظر گرفته مي شود.
عوامل متفاوتي در رضايت از زندگي مشاركت دارند. براي مثال گيبسون (۱۹۸۶) تعامل اجتماعي، امونس و دينر (۱۹۸۵) عوامل شخصيتي، جورج (۱۹۸۱) سطح درآمد و طبقه اجتماعي، ويليتس و كرايدر (۱۹۸۸) مذهب را در ميزان رضايت از زندگي موثر دانسته ­اند. از طرفي رابطه رضايت از زندگي با عوامل گوناگوني مورد بررسي قرار گرفته: حميد (۱۳۸۹)رابطه رضايت از زندگي با پيشرفت تحصيلي، كشاورز و ديگران (۱۳۸۸) پيش بيني كننده­هاي روانشناختي رضايت از زندگي، صادق مقدم و ديگران (۱۳۸۵) رضايت از ندگي در زنان شاغل و خانه دار و. ملاحظه مي­شود كه بررسي­هاي مختلف از يك سو به نقش متغيرهاي متعددي در رضايت از زندگي و از سوي ديگر به تاثير رضايت از زندگي بر پديده­هاي ديگر پرداخته­اند، اما پژوهشي­هايي كه تاثير رضايت از زندگي بر تمايل به مهاجرت را مورد بررسي قرار دهند كمتر مورد توجه قرار گرفته­اند. لذا در پژوهش حاضر تلاش مي­شود تا با رويكردي بين رشته­اي به بررسي رابطه بين رضايت از زندگي و تمايل به مهاجرت پرداخته شود.
شهرستان آبادان در دهه هاي گذشته به دلايل مختلف سياسي، اقتصادي،  اجتماعي و فرهنگي از جمله افزايش زير ساخت هاي صنعتي و كشاورزي و همچنين وقوع ۸ سال جنگ تحميلي با نقل و انتقالات شديد جمعيتي روبرو شده است. بطوري كه روند مهاجرت در اين استان از روند ويژه اي برخوردار بوده است. اين شهرستان در ۵۰ سال گذشته از نظر مهاجر پذيري و مهاجر فرستي تغييرات عمده اي داشته است. شهرستان آبادان امروزه نيز نقش قابل ملاحظه اي در فرهنگ، اقتصاد، تاريخ و جغرافياي ايران دارد چرا كه با داشتن پتانسيل هاي مساعد طبيعي و منابع معدني بي شمار توانسته همواره نقشي مهم و سازنده در پويايي اقتصاد ايران بازي كند. با توجه به آنچه در بالا گفته شد مي توان نتيجه گرفت كه افراد به دنبال رضايت بيشتر از زندگي دست به مهاجرت مي زنند. بر اين اساس مساله محوري تحقيق حاضر اين است كه چه رابطه­ايي بين تمايل به مهاجرت از آبادان و رضايت از زندگي وجود دارد؟
1-3 اهميت وضرورت تحقيق
مهاجرت به‏عنوان يك واقعه اجتماعي با بسياري از وقايع اجتماعي كه منبعث از عوامل اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي، جمعيتي و غيره جوامع هستند، در ارتباط بوده و حالتي تأثيرگذار و تأثيرپذير (تعامل)‏ي با آنها دارد. شناخت اين تأثيرپذيري از محرك­هاي اصلي آن منجمله؛ تحصيلات، جنسيت، پايگاه اجتماعي– اقتصادي، ويژگي­هاي رواني و شخصيتي، تجربه مهاجرتي و تجربه اقامتي افراد، دافعه مبدأ، جاذبه مقصد، هزينه‏ هاي مهاجرت و شبكه مهاجرتي مي‏تواند به برنامه‏ ريزي درجهت استفاده مطلوب از اين تأثير‏پذيري بيانجامد و مسائل ناشي از اين الگوي مهاجرت كه جامعه بطور عام و جمعيت‏شناسي بطور خاص با آن مواجه است را تعديل نمايد.
اصولاَ هدف از مطالعه نگرش­ها و گرايش­ها تأثيرگذاري بر رفتار است، بدليل اينكه انواع گرايش­ها به‏عنوان شاخص­ها يا عوامل پيشگويي رفتار شناخته شده ‏اند. در پيمايش­هاي گرايش به مهاجرت، بيشترين هدف دستيابي به آستانه مهاجرتي است. «آستانه مهاجرتي» نقطه‏اي است كه فرد احتمالاَ در آن نقطه از نظر روحي، رواني و ديگر ويژگي­هاي فردي از موطن خويش- حداقل از نظر پيوندهاي فكري– گسسته شده و از آن به بعد در تلاش براي بوم‏گزيني جديد است. شايد بتوان با مسامحه گفت كه جهت انديشه و پيوند فكري‏‏-‏ معنوي فرد در آستانه مهاجرتي تغيير كرده و وي را به مهاجرت راغب مي‏سازد (كاظمي‏پور، ۱۳۸۴: ۳۲ ؛ رجبي،۱۳۸۰: ۹ ؛ شريفي، ۱۳۷۶: ۱۵). بنابراين، با مطالعه گرايش به مهاجرت و بررسي عوامل مؤثر بر آستانه مهاجرتي افراد، مي‏توان از احتمال وقوع رفتاري در آينده باخبر شد و فرصت كافي بدست آورد تا بتوان اين موج رفتاري را به نحو احسن سازمان داد.
بالان[۲] در خصوص افزايش مطالعات مهاجرت اظهار داشته كه: افزايش در مطالعات مهاجرت از دهه ۱۹۶۰ به بعد شايد پاسخي براي گسترش علاقه در ميان سياستگذاران و برنامه‏ريزان در مورد رشد جمعيت و مخصوصاَ شهرنشيني باشد. پيمايش­هاي شهري هم‏اكنون به اهميت اقامت­هاي كوتاه مدت در شهرها حساس بوده، درحاليكه قبلاَ ناديده گرفته مي‏شد (Balan1981). پيمايش صمدي ملا‏يوسفي (۱۳۸۲) در زمينه تأثير مهاجرت بر شهرنشيني كشور نشان داد كه طي دو دوره ۶۵– ۱۳۵۵ و ۷۵–‏ ۱۳۶۵، مهاجرت مهمترين عامل رشد جمعيت شهري سه استان هرمزگان، همدان و يزد بوده است. از بين عواملي كه باعث رشد جمعيت شهري شده ‏اند، سهم مهاجرت ۰۴/۴۹ درصد بوده است.
در ايران سازمان و نهادي كه مسئول ثبت اطلاعات مورد نياز محققين درباره مهاجرت و مهاجران باشد وجود ندارد. بنابراين، از مشكلاتي كه براي پيمايش­هاي مهاجرت پيش مي‏آيد سخت بودن دسترسي به جامعه مهاجران بوده و اين امر، وقت و هزينه‏ زيادي را براي محقق تحميل مي‏كند. بدين‏طريق، اكثر تحقيقات مهاجرتي به صورت اسنادي و كتابخانه‏اي صورت گرفته و از طرح­هاي پيمايشي و قرار دادن شخص بعنوان واحد تحليل صرف‏نظر مي‏شود. در اين بررسي، از طريق سنجش گرايش به مهاجرت اين فرصت به وجود مي‏آيد تا بتوان در مورد مهاجران بالقوه و به عبارتي مهاجران آتي برنامه‏ ريزي نموده و سياستگذاران و برنامه‏ريزان بتوانند از نيروهاي حركتي آنها به طور مطلوبي استفاده نمايند.
۱-۴ اهداف تحقيق     
چنانچه از عنوان طرح بر‏مي‏آيد، هدف عمده و اصلي در اين تحقيق بررسي رابطه بين تمايل به مهاجرت از آبادان با رضايت از زندگي مي­باشد.  تعيين اهداف جزئي تحقيق موجب مي‏شود كه هدف كلي بيشتر قابل دسترس بوده و دستيابي به آن ميسر گردد. اهداف جزئي و ويژه كه در اين تحقيق به آن پرداخته شده به شرح ذيل مي باشد:
۱- تعيين ميزان رضايت­ از زندگي افراد و  تاثير آن بر تمايل مهاجرت از آبادان.
۲- شناخت نگرش پاسخگويان نسبت به دافعه‏هاي مبدأ و تأثير آن برتمايل به مهاجرت از آبادان.
۳- تعيين ميزان تمايل افراد براي مهاجرت از آبادان بر حسب ويژگي­هاي فردي آنان.
۴- تعيين ميزان رضايت از زندگي افراد بر حسب ويژگي­هاي فردي آنان.
۵-  تعيين ميزان تمايل افراد براي مهاجرت از آبادان بر حسب پايگاه اقتصادي-اجتماعي شان.
۶- تعيين ميزان تمايل افراد به مهاجرت بر حسب نگرش آنان به پديده مهاجرت.
1-5 سوالات تحقيق
۱- رضايت از زندگي در يك محيط چه تاثيري مي ­تواند بر تمايل به مهاجرت از آن محيط داشته باشد؟
۲- ويژگيهاي فردي (همانند: سن، جنس، محل سكونت، مقطع تحصيلي و .) و دافعه مبدأ چه تأثيري مي‏توانند در تمايل به مهاجرت افراد داشته باشند؟
۳-  چه رابطه­اي بين ويژگي­هاي فردي (همانند: سن، جنس، محل سكونت، مقطع تحصيلي و .) و ميزان رضايت از زندگي افراد وجود دارد؟
۴- آيا پايگاه اقتصادي-اجتماعي افراد بر ميزان تمايل به مهاجرت آنان تاثير دارد؟
۵- چه رابطه­ايي بين نگرش فرد به مهاجرت و تمايل به مهاجرت وجود دارد؟
۶- آيا رضايت از زندگي بر نگرش فرد به مهاجرت تاثير دارد؟
1-6 فرضيات تحقيق

  • به‏نظر مي‏رسد بين ميزان رضايت از زندگي و تمايل به مهاجرت رابطه وجود دارد.
  • به­نظر مي­رسد بين ميزان رضايت از زندگي و نگرش فرد به مهاجرت رابطه وجود دارد.
  • بين رضايت از زندگي و ويژگي­هاي فردي (جنس، سن، مقطع تحصيلي، وضعيت تأهل، وضع فعاليت و قوميت) رابطه وجود دارد.
  • بين ميزان تمايل به مهاجرت و پايگاه اقتصادي-اجتماعي رابطه وجود دارد.
  • بين تمايل به مهاجرت از آبادان و نگرش افراد نسبت به ميزان دافعه‏هاي مبدأ رابطه مستقيم وجود دارد.
  • بين تمايل به مهاجرت و ويژگي­هاي فردي (جنس، سن، مقطع تحصيلي، وضعيت تأهل، وضع فعاليت و قوميت) رابطه وجود دارد.

1-7 متغير وابسته
متغير وابسته در پژوهش حاضرتمايل به مهاجرت از شهر آبادان مي باشد.
 
1-8 متغيرهاي مستقل
متغير هاي مستقل در پژوهش حاضر كه تاثير آنها بر تمايل به مهاجرت از شهر آبادان  مورد بررسي قرار مي گيرند عبارتند از: ميزان رضايت از زندگي، پايگاه اقتصادي-اجتماعي، سن، جنس، تحصيلات، شغل، دافعه مبدا و قوميت.
1-9 تعريف مفاهيم (نظري- عملياتي)
در اين قسمت مفاهيم اصلي بكارگرفته شده در پيمايش از منظر نظري و عملياتي مورد بررسي قرار مي‏گيرند تا در درك مفاهيم و شاخص‏سازي آنها مشكلي پيش نيآيد. مفاهيم اصلي عبارتند از: رضايت از زندگي، تمايل به مهاجرت، دافعه مبدا و ساير متغير هاي مستقل كه در ذيل به تعاريف نظري و عملياتي هر يك از مفاهيم ياد شده پرداخته مي‏شود.
 
1-9-1 رضايت از زندگي
تعريف نظري
مراد از رضايت از زندگي نگرش فرد، ارزيابي عمومي نسبت به كليت زندگي خود و يا برخي از جنبه هاي زندگي، هم چون زندگي خانوادگي و تجربه آموزشي است. در واقع رضايت از زندگي يعني اين­كه در شرايط كنوني فرد از نظر جسمي، از نظر تحصيلي، شغلي و مادي چيزهايي را كه دارد با آرزوهايش تطبيق مي­ كند.

  1. Skeldon
  2. Jorge Balan


ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
برچسب: ،
موضوع:
[ ۱۱ فروردين ۱۳۹۹ ] [ ۱۰:۳۱:۴۷ ] [ حميدي ] [ نظرات (0) ]

 

 

 

«بررسي تأثير ويژگيهاي اجتماعي – جمعيتي خانواده بر محروميّت تحصيليِ فرزندان در ايران»

در ادامه مطلب مي توانيد تكه هايي از ابتداي اين پايان نامه را بخوانيد

 

 
   

دانشگاه تهران

دانشكده علوم اجتماعي

گروه جمعيّت شناسي

پايان نامه براي دريافت درجه كارشناسي ارشد در رشته جمعيت شناسي

 

 

   عنوان :

«بررسي تأثير ويژگيهاي اجتماعي – جمعيتي خانواده بر محروميّت تحصيليِ فرزندان در ايران»

 

استاد راهنما :

 دكترحسين محموديان

 

استاد مشاور :

دكتر محمود قاضي طباطبايي

 

 

نگارش :

 

 
تكه هايي از متن به عنوان نمونه :
«فهرست مطالب»
عنوان                                                                                           صفحه
فصل اول : طرح مسئله ، ضرورت و اهميت
۱-۱ طرح مسئله و ضروت تحقيق ۲
۱-۲ اهداف تحقيق .۱۰
فصل دوم : مباحث نظري و تجربيِ تحقيق
۲-۱ چارچوب و مباحث نظري . ۱۱
۲-۱-۱ ديدگاه كاركرد گرايي . ۱۱
۲-۱-۲ ديدگاه ستيز ۱۲
۲-۱-۲-۱ طبقه اجتماعي و آموزش . ۱۴
۲-۱-۲-۲ برابري فرصتهاي آموزشي ۱۹
۲-۱-۳ بُعد خانواده و پيشرفت فرزندان . ۲۱
۲-۱-۴ ساختار و كاركرد خانواده ۲۷
۲-۲ مدل تحليليِ تحقيق ۳۲
فصل سوم : روش تحقيق
۳-۱ فرضيات تحقيق ۳۴
۳-۱-۱ فرضيات كلي تحقيق . ۳۴
۳-۱-۲ فرضيات جزئي تحقيق . ۳۴
۳-۲ روش تحقيق و ابزار جمع آوري اطلاعات ۳۶
۳-۳ دوره مطالعاتي . ۳۷
۳-۴ جامعه آماري . ۳۷
۳-۵ روش نمونه گيري . ۳۷
۳-۶ حجم نمونه آماري . ۳۸
۳-۷ تعاريف نظري و عملي متغيرها . ۳۸
۳-۷-۱ متغير وابسته . ۳۸
۳-۷-۲ متغيرهاي مستقل .  39
3-8 تعيين سطح سنجش متغيرها . ۴۴
۳-۹ پردازش و آماده سازي داده ها ۴۵
فصل چهارم : تحليل داده ها
۴-۱ متغيرهاي اصلي تحقيق . ۵۰
۴-۲ يافته هاي توصيفي تحقيق . ۵۱
۴-۲-۱ توصيف متغيرهاي وابسته . ۵۱
۴-۲-۲ توصيف متغيرهاي مستقل ۵۵
۴-۳ تحليلهاي دومتغيره و آزمون فرضيات تحقيق . ۷۰
۴-۳-۱ آزمون فرضيات مربوط به وضعيت تحصيل فرزندان . ۷۱
۴-۳-۲ آزمون فرضيات مربوط به تعدادفرزندان محروم ازتحصيل درهر خانوار. ۹۱
۴-۴ تحليل چند متغيره . ۱۰۰
۴-۴-۱ مدل رگرسيون لوجيستيك مربوط به وضعيت تحصيل فرزندان ۱۰۱
۴-۴-۱-۱ وضعيت تحصيل تنها فرزندان ۱۷تا۳۰ساله درخانوار . ۱۰۱
۴-۳-۱-۲ وضعيت تحصيل اولين فرزندان واقع در رده سني ۱۷تا۳۰ساله ۱۰۹
۴-۳-۲ مدل رگرسيون لوجيستيك مربوط به داشتن يا نداشتن فرزندِ محروم از
تحصيل درخانواده ۱۱۳
 
فصل پنجم : خلاصه ، بحث و نتيجه گيري
۵-۱ خلاصه يافته هاي توصيفي تحقيق . ۱۲۱
۵-۲ خلاصه يافته هاي مربوط به تحليلهاي دو متغيره . ۱۲۲
۵-۳ خلاصه يافته هاي مربوط به تحليلهاي چندمتغيره ۱۲۴
۵-۴ بحث و نتيجه گيري . ۱۲۶
فهرست منابع و مآخذ   132
«فهرست جداول»
شماره وعنوان جدول                                                                           صفحه
 
1-1 درصد بيسوادان دركل كشوربه تفكيك جنس و محل سكونت۱۳۵۵ ، ۱۳۶۵ ، ۱۳۷۵ ۴
۱-۲ ميزان رشد و كاهش بي سوادي در قبل و بعد ازانقلاب . ۴
۱-۳ درصد بي سوادي برحسب سن ، جنس و محل سكونت دربين گروه هاي سني ۱۵تا۳۴ سال ، ۱۳۷۵ . ۵
۱-۴ درصد باسواداني كه درحال حاضر تحصيل نمي كنندبرحسب سن، دوره تحصيلي و محل سكونت ۱۳۷۵ . ۶
۱-۵ درصد باسواداني كه درحال حاضرتحصيل نمي كنند برحسب سن، جنس و دوره تحصيلي ، ۱۳۷۵ ۷
۴-۱ توزيع فرزندان ۱۷تا۳۰ساله برحسب سطح سواد وتحصيلات ۵۰
۴-۲ ميزانهاي محروميت تحصيلي فرزندان برحسب دوره تولد ۵۲
۴-۳ توزيع فرزندان واقع درفاصله سني ۱۷تا۳۰سال برحسب وضعيت تحصيل ۵۳
۴-۴ توزيع خانوارها برحسب تعدادفرزندان محروم ازتحصيل به تفكيك محل سكونت . ۵۴
۴-۵  توزيع كل خانوارها،خانوارهاي داراي فرزندمحروم ازتحصيل و خانوارهاي بدون فرزندمحروم ازتحصيل برحسب
تعداداعضا (بعد خانوار). ۵۶
۴-۶ توزيع كل خانوارها، خانوارهاي داراي فرزندمحروم ازتحصيل و خانوارهاي بدون فرزندمحروم ازتحصيل برحسب
تعداد فرزندان . ۵۷
۴-۷ توزيع خانوارها برحسب جنس سرپرست و محل سكونت . ۵۸
۴-۸ توزيع خانوارها برحسب وضع زناشويي سرپرست . ۵۸
۴-۹ توزيع خانوارها برحسب محل سكونت ۵۹
۴-۱۰ توزيع خانوارها برحسب زبان محلي و قومي ۶۰
۴-۱۱ توزيع خانوارها برحسب نوع ساختار خانواده ۶۱
۴-۱۲ توزيع خانوارها برحسب وضع شغلي سرپرست ۶۱
۴-۱۳ توزيع خانوارها ، فرزندان محروم ازتحصيل وبهره مندازتحصيل برحسب سطح تحصيلات سرپرست . ۶۲
۴-۱۴ توزيع كل خانوارها، خانوارهاي داراي فرزندمحروم ازتحصيل و خانوارهاي بدون فرزندمحروم ازتحصيل
برحسب ميزان درآمد خالص سالانه ۶۴
۴-۱۵ توزيع خانوارها برحسب نحوه تصرف محل سكونت . ۶۵
۴-۱۶ توزيع كل خانوارها، خانوارهاي داراي فرزند محروم ازتحصيل و خانوارهاي بدون فرزندمحروم ازتحصيل
برحسب تعداداتاق دراختيارخانوار. ۶۶
۴-۱۷ توزيع كل خانوارها، خانوارهاي داراي فرزندمحروم ازتحصيل و خانوارهاي بدون فرزندمحروم ازتحصيل
برحسب سطح زيربناي دراختيارخانوار.۶۷
۴-۱۸ توزيع كل خانوارها، خانوارهاي داراي فرزندمحروم ازتحصيل و خانوارهاي بدون فرزندمحروم ازتحصيل
برحسب مقدار هزينه سالانه خدمات فرهنگي ۶۸
۴-۱۹ توزيع فرزندان ۱۷تا۳۰ساله برحسب جنسيت . ۶۹
۴-۲۰ توزيع فرزندان ۱۷تا۳۰ساله برحسب نحوه رفتار والدين با آنان ۶۹
۴-۲۱ توزيع فرزندان محروم ازتحصيل و بهره مندازتحصيل برحسب متغيرهاي مستقل اسمي ۷۲
۴-۲۲ رابطه وضعيت تحصيل اولين فرزندان ۱۷تا۳۰ساله بامحل سكونت خانواده ۷۷
۴-۲۳ رابطه وضعيت  تحصيل تنها فرزندان ۱۷تا۳۰ساله با محل سكونت خانواده ۷۸
۴-۲۴ رابطه وضعيت تحصيل اولين فرزندان ۱۷تا۳۰ساله با نوع زبان محلي و قومي ۷۹
۴-۲۵ رابطه وضعيت تحصيل تنها فرزندان ۱۷تا۳۰ساله با نوع زبان محلي و قومي ۷۹
۴-۲۶ رابطه وضعيت تحصيل اولين فرزندان ۱۷تا۳۰ساله با نوع ساختار خانواده . ۸۰
۴-۲۷ رابطه وضعيت تحصيل تنها فرزندان ۱۷تا۳۰ ساله با نوع ساختار خانواده . ۸۰
۴-۲۸ رابطه وضعيت تحصيل اولين فرزندان ۱۷تا۳۰ساله با وضع شغلي سرپرست ۸۱
۴-۲۹ رابطه وضعيت تحصيل تنها فرزندان ۱۷تا۳۰ساله با وضع شغلي سرپرست . ۸۲
۴-۳۰ رابطه وضعيت تحصيل اولين فرزندان ۱۷تا۳۰ساله با نوع مالكيت مسكن خانوار. ۸۲
۴-۳۱ رابطه وضعيت تحصيل تنها فرزندان ۱۷تا۳۰ساله با نوع مالكيت مسكن خانوار ۸۳
۴-۳۲ رابطه وضعيت تحصيل اولين فرزندان ۱۷تا۳۰ساله با نحوه رفتار پدر. ۸۴
۴-۳۳ رابطه وضعيت تحصيل تنها فرزندان ۱۷تا۳۰ساله با نحوه رفتار پدر ۸۴
۴-۳۴ رابطه وضعيت تحصيل اولين فرزندان ۱۷تا۳۰ساله با نحوه رفتار مادر . ۸۵
۴-۳۵ رابطه وضعيت تحصيل تنها فرزندان ۱۷تا۳۰ساله با نحوه رفتار مادر ۸۵
۴-۳۶ رابطه وضعيت تحصيل اولين فرزندان ۱۷تا۳۰ساله با سطح سواد تحصيلات سرپرست ۸۶
۴-۳۷ رابطه وضعيت تحصيل تنها فرزندان ۱۷تا۳۰ساله با سطح سواد و تحصيلات سرپرست . ۸۷
۴-۳۸ رابطه متغيرهاي مستقل فاصله اي با وضعيت تحصيل فرزندان ۸۸
۴-۳۹ رابطه متغيرهاي مستقل مقوله اي با تعداد فرزندان محروم ازتحصيل درهرخانوار. ۹۳
۴-۴۰ رابطه سطح سواد و تحصيلات سرپرست خانوار با تعداد فرزندان محروم ازتحصيل ۹۷
۴-۴۱ رابطه متغيرهاي مستقل فاصله اي با تعداد فرزندان محروم ازتحصيل در خانواده . ۹۸
۴-۴۲ طبقه بندي متغير وابسته براي تنها فرزندان ۱۷تا۳۰ ساله براساس معادله لوجيستيك . ۱۰۲
۴-۴۳ شاخصهاي برازش مدل پيش بيني وضعيت تحصيل تنهافرزندان ۱۷تا۳۰سال درخانواده ۱۰۳
۴-۴۴ تأثيرمتغيرهاي مستقل بروضعيت تحصيل تنها فرزندان ۱۷تا۳۰ساله درمدل نهايي لوجيستيك ۱۰۵
۴-۴۵ طبقه بندي متغير وابسته براي اولين فرزندان ۱۷تا۳۰ساله ، براساس معادله لوجيستيك .۱۱۰
۴-۴۶ شاخصهاي برازش مدل پيش بيني وضعيت تحصيل اولين فرزندان ۱۷تا۳۰ ساله . ۱۱۰
۴-۴۷ تأثير متغيرهاي مستقل بروضعيت تحصيل اولين فرزندان ۱۷تا۳۰ ساله ۱۱۱
۴-۴۸ طبقه بندي خانوارها ازلحاظ داشتن يا نداشتن فرزندمحروم ازتحصيل براساس معادله لوجيستيك .۱۱۴
۴-۴۹ شاخصهاي برازش مدل پيش بيني وضعيت خانوارها درداشتن يا نداشتن فرزند محروم ازتحصيل ۱۱۴
۴-۵۰ تأثير ويژگيهاي سطح خانوار برداشتن يا نداشتن فرزند محروم از تحصيل ۱۱۶
چكيده :
دراين پژوهش، مسئله محروميّت تحصيليِ فرزندان درايران و عوامل تعيين كننده آن با رويكردي جامعه شناختي و جمعيت شناختي در دو سطح فرد و خانوار مورد بررسي قرار گرفته است. در سطح فردي، تأثير ويژگيهاي اجتماعي – جمعيتي خانواده و برخي عوامل فردي بروضعيت تحصيل هريك از فرزندان واقع درسنين ۱۷تا۳۰سال و در سطح خانوار، نقش عوامل مربوط به سطح خانوار در تعيينِ تعداد فرزندان محروم ازتحصيل درخانوار، مورد اندازه گيري قرار گرفته است.
روش تحقيق در اين پژوهش ازنوع تحليل ثانويه داده ها و اطلاعاتِ مربوط به طرح «آمارگيري از ويژگيهاي اقتصادي – اجتماعي خانوار» در ايران است كه توسط مركز آمار ايران درسال ۱۳۸۰ به اجرا درآمده است. تحليلهاي دومتغيره و چندمتغيره تحقيق حاضر به كمك آزمونها و تكنيكهاي آماري نظير؛ آزمونهاي كاي اسكوئر و تحليل واريانس، ضرائب همبستگي پيرسون، V كرامر ، اِتا و. ، و مدلهاي رگرسيوني لوجيستيك صورت گرفته است .
نتايج تحليلي داده ها بيانگر آنست كه ازميان عوامل متعدّد جمعيت شناختي در خانواده ها؛ در درجه اول بُعد خانوار و سپس تعداد فرزندان در خانواده ، در تعيين وضعيت تحصيل فرزندان از اهميت خاصي برخوردارند و ازبين عوامل گوناگون اقتصادي و اجتماعي خانوارها؛ محل سكونت خانوار، ميزان تحصيلات سرپرست خانوار، هزينه خدمات فرهنگيِ خانوار و تاحدودي تعلّقات قومي و نيز كيفيت مسكن خانوار، بيشترين ميزان تأثير رابربختِ بهره مندي فرزندان از تحصيلات بالاتر داشته اند. علاوه برمتغيرهاي مذكور، وضعيت زناشويي سرپرست خانوار نيز براحتمال داشتن يا نداشتن فرزند محروم ازتحصيل در خانواده مؤثر بوده است . همچنين ازميان عوامل فردي مورد مطالعه در اين تحقيق؛ نحوه رفتارِ مادر بافرزند درمقايسه با رفتارِ پدر، داراي بيشترين تأثير برعملكرد تحصيلي فرزندان ايراني بوده و نقش چشمگيري در تعيين سطح تحصيلات فرزندان داشته است.
مقدمه :
از وظايف اساسي آموزش و پرورش عمومي در هر كشور انتقال ميراث فرهنگي جامعه،پرورش استعدادهاي دانش آموزان و آماده سازي آنها براي شركت فعال در جامعه است. هيچ بخشي از فعاليتهاي اقتصادي ،اجتماعي،سياسي و فرهنگي ديده نمي شود كه عملكرد آنها بي ارتباط با وضع سواد، سطح معلومات، مهارت، دانش وآگاهيهاي جمعيت انساني باشد. به سخن ديگر آموزش رسمي وكسب مهارتهاي علمي يكي از نياز هاي اصلي مرتبط با توسعه درهرجامعه است.
در آغاز هزاره سوم، بخشي از جوانان و نوجوانان كشورمان كه قرار است توسعه و پيشرفت كشور به دست آنان رقم بخورد، نه تنها در سطوح اوليّه تحصيلات متوقف شده اند بلكه توفيق ثبت نام در پايه اول  دبستان را نداشته و از نعمت خواندن و نوشتن نيز بي بهره اند. در جامعه اي مانند ايران ، كه توسعه همه جانبه ا ز آرزوهاي صد ساله آن مي باشد، كم سوادي و بي سوادي جوانان هردومسئله است.
دراين تحقيق مسئله محروميت تحصيلي فرزندان، با نگاهي جامعه شناختي و جمعيت شناختي مورد پژوهش قرارمي گيرد و براي اين منظور خانواده و خصوصيات اجتماعي-جمعيتيِ آن به عنوان مهمترين عامل و زمينه براي پرورش و رشد كيفي فرزندان، مدّ نظر قرار گرفته است. خانواده هاي ايراني در فاصله سالهاي ۱۳۳۵ تا ۱۳۶۵ بيشترين زاد و ولد و بيشترين رشد در بُعد خانواده را تجربه كرده اند. تعدادِ زياد فرزندان در يك خانواده علاوه بر تقليل منابع مادّي خانواده، توجه و حمايت والدين به هر يك از فرزندان را نيز كاهش ميدهد و به قول جمعيّت شناسان، كميّت فرزندان بر كيفيّت آنان برتري مي يابد. يكي از جنبه هاي رشد كيفي فرزندان، فراهم كردن زمينه و شرايط مناسب جهت تحصيل و علم آموزي آنان با توجه به توانمنديشان تا سطوح مناسب و در خور جامعه اي خواهان توسعه مي باشد.
در اين پژوهش تئوريها و ديدگاههايي از قبيل،كاركردگرايي، ديدگاه ستيز، نابرابري اجتماعي و مدارس، بُعد خانواده و پيشرفت فرزندان، به عنوان چارچوپ نظري تحقيق و مبنايي براي انتخاب متغير ها وآزمون فرضيه ها مورد استفاده قرارمي گيرند.
روش تحقيق دراين پژوهش از نوع تحليل ثانويه داده ها واطلاعات است. داده هاي مورد استفاده در اين تحقيق مربوط به طرح « آمارگيري از ويژگيهاي اقتصادي- اجتماعي خانوار» مي باشد كه در سال ۱۳۸۰ توسط مركز آمار ايران به اجرا درآمده است. واحد تحليلِ اين تحقيق را فرد و خانوار تشكيل مي دهد. جامعه آماري اين پژوهش شامل كليه خانوارهاي معمولي ايراني ساكن در نقاط شهري و روستايي كشور است كه داراي فرزندان ۱۷ تا ۳۰ سال تمام مي باشند.
تحقيق حاضر در پنج فصل تدوين شده است. در فصل اول مسئله اصلي تحقيق و ضرورت و اهميت انجام اين پژوهش مطرح گرديده است ، در فصل دوم به بيان ديدگاه ها و مباني نظري و همچنين پيشينه تحقيقات انجام شده در ارتباط با مسئله تحقيق، در فصل سوم مباحث روش شناختي اين تحقيق، در فصل چهارم نتايج تحليلهاي توصيفي و استنباطي داده هاي تحقيق، و در نهايت بحث و نتيجه گيري پاياني تحقيق در فصل پنجم ارائه شده است .
اين تحقيق ماحصلِ راهنماييها، همفكرييها و زحمات بي‌دريغ و ارزشمند، اساتيد گرانقدرم، آقاي دكتر حسين محموديان، استاد راهنما و آقاي دكتر محمود قاضي طباطبايي، استاد مشاور، است. دراينجا سپاس و امتنان قلبي خود را نسبت به اين دو استاد بزرگوار ابراز مي دارم. همچنين از استاد عزيزم آقاي دكتر محمد ميرزائي، استاد داور، كه با پيشنهادات اصلاحي خود بر غناي اين تحقيق افزودند و نيز خانم دكتر ماري – لاديه فولادي از انجمن ايران شناسي فرانسه كه در تهيه طرح « آمارگيري از ويژگيهاي اقتصادي-  اجتماعي خانوار در ايران » با مركزآمار ايران مشاركت داشته و و با پيشنهاد شايسته خود زمينه به كارگيري داده هاي طرح مذكور را ايجاد كردند، ممنون و سپاسگزارم.
۱-۱ طرح مسئله و ضرورت تحقيق :
مسئله اصلي و محوري در اين تحقيق بررسي نقش و تأثير شرايط اقتصادي ،اجتماعي و جمعيتي خانواده بر احتمال محروميّت از تحصيل و يا بهره مندي تحصيلي فرزندان مي باشد.
جامعه اي را در دنيا سراغ نداريم كه بدون گسترش افقي و عمودي وضعيت باسوادي ،دانش وآگاهي بتواندبه درجاتي از شكوفايي اقتصادي ،فرهنگي، سياسي و.درطول تاريخ نسبت به زمان ومكان خود دست يافته باشد.درشرايط كنوني ودر عصري كه هر سه سال ، دانش و اطلاعات بشري ، دو برابر مي شود،نه تنها بي سوادي بلكه كم سوادي و ترك تحصيل زود هنگام نيز به عنوان محروميّت تحصيلي قلمداد مي شود ودر جامعه اي مانند ايران كه خواهان توسعه و پيشرفت مي باشد ،بي سوادي وكم سوادي هر دو مسئله است.
«در گرد همايي وزراي آموزش وپرورش كشورهاي آسيايي در توكيو در سال ۱۹۶۲ ميلادي ، اين هدف كه كليه كشورهاي آسيا تا سال ۱۹۸۰ پوشش تحصيلي ابتدايي خود را به صد در صد برسانند مطرح وپذيرفته شد.هر چند تلاشهاي ارزشمندي براي نيل به اين هدف در عموم كشورها انجام گرفته ولي تعداد قابل ملاحظه اي از كشورهاي اين قاره در پايان قرن بيستم ميلادي هنوز به هدف پوشش كامل در سطح تحصيلات ابتدايي نرسيده اند . عدم موفقيت در نيل به اين هدف عمدتاً ناشي از ميزان بالاي رشد جمعيت اين كشورها در نيم قرن اخير بوده است .ايران نيز از جمله كشورهايي است كه در نيم قرن اخير به ويژه در فاصله سالهاي ۱۳۳۵ تا ۱۳۶۵ با رشد جمعيت شتابان و بي سابقه اي روبه رو بوده است.»(زنجاني و ديگران ، ۱۳۸۱ :۸۱).
با اينحال ميزان مدرسه روي در سطح ابتدايي ، از سال ۱۹۷۰ تا آغاز دهه ۹۰ در كشورهاي كم درآمد و متوسط افزايش زيادي يافته است ، به گونه ايكه مي توان نتيجه گرفت كه اهداف مدرسه روي ابتدايي عمومي تقريباً تحقق يافته است ( كلود شستلند و كلود شنه ،۱۳۸۰ :۱۴۳).
در ايران نيز طي سالهاي اخير پوشش ثبت نام افزايش چشمگيري  داشته است به طوريكه پوشش واقعي تحصيلات ابتدايي از ۷۸ درصد در سال ۱۳۶۵ به ۹۲ در صد در سال ۱۳۷۵ رسيده است(زنجاني وديگران، ۱۳۸۱ :۸۲).
اگر چه در سالهاي اخير موفقيت قابل توجهي از لحاظ پوشش ثبت نام در مدارس ابتدايي ، حتّي در دور افتاده ترين نقاط روستايي كشور ، بدست آمده و اين موفقيت خود عاملي
در جهت كاهش ميزان بي سوادي در سالهاي آينده خواهدشد،با اين حال مسئله ايكه كه از آن به عنوان كم سوادي يادشد،همچنان باقيست.
كم سوادي، محصول ترك تحصيل زود هنگام دانش آموزان به خصوص در مقاطع تحصيلي پايين مي باشد. ترك تحصيل زود رس يا عدم ارتقاء به مقاطع بالاتر ، حتي تا مقطع راهنمايي ،موجباتِ بازماندگي و محرومّيت بخشي عظيمي از نوجوانان و جوانان كشور را ازحقّ كسب دانش و مهارتهاي بالاتر وبهتر فراهم كرده است.علاوه براين ترك تحصيل زودرس ، يكي از ضايعات تربيتي و اتلاف در سرمايه هاي آموزش و پرورش يك كشور محسوب مي شود.
در غالب كشورها از جمله ايران ،در حاليكه هنوز همه كودكان لازم التعليم به مدارس راه نيافته اند و هنوز تعدادي از بزرگسالان و جمعيت فعّال آنها بي سواد مانده اند ،مسئله افت تحصيلي كه ترك تحصيل زودرس و مردودي از شاخصهاي اصلي آن مي باشد،يكي از مهمترين مسائل و مشكلات كنوني نظام آموزش وپرورش است. اين معضل در ايران هر سال ده ها ميليارد ريال بودجه كشور را به هدر ميدهد و نيروهاي بالقوه انساني جامعه را از آموزش وپرورش خارج مي كند و به اين ترتيب عظيم ترين سرمايه هاي جامعه كه همان نيروي انساني است، بي ثمر مي ماند.آمارهاي بدست آمده از تحقيقات در مدارس كشور نشان دهنده آن است كه افت تحصيلي به صورت مردودي ، ترك تحصيل ويا صور ديگر ، مقدار زيادي از منابع مالي و استعدادهاي انساني جامعه ما را تلف كرده و آثار زيانباري بر جاي مي گذارد (گلشن فومني ، ۱۳۸۰ :۱۶۶-۱۶۵ ).
ارائه آموزش و پرورش يكسان براي همه دانس آموزان به رغم تفاوتهاي فردي و تفاوت اجتماعي ، اقتصادي و فرهنگي خانواده ها مي تواند يكي از عوامل مؤثربرافت تحصيلي محسوب شود.
طي چند دهه گذشته ، پيشرفتهاي چشمگيري نيز در زمينه سواد آموزي بي سوادان در سطح جهان مشاهده شده است .در ايران نيز اسناد و شواهد آماري مؤيد آن است كه پس از انقلاب در آموزش بزرگسالان موفقيتهاي چشمگيري بدست آمده است.در تأييد اين ادّعا ، جدول ۱-۱زير تنزّل در صد بي سوادان (اكثريت بالاي ۱۵ سال) را بر حسب شهر و روستا ، قبل وبعد از انقلاب اسلامي مشخص مي سازد.


ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
برچسب: ،
موضوع:
[ ۱۱ فروردين ۱۳۹۹ ] [ ۱۰:۳۰:۱۹ ] [ حميدي ] [ نظرات (0) ]

 

موضوع:

بررسي پيامدهاي اعتبارات خرد روستايي برتوانمندسازي اقتصادي زنان

سرپرست خانوار روستايي با تاكيد بر طرح حضرت زينب كبري (س)

 

«مطالعه موردي در روستاهاي تحت پوشش اين طرح در شهرستان بوئين زهرا از توابع استان قزوين»

 

۱-۱- مقدمه:
در دنياي كنوني نيل به اهداف توسعه بدون به حساب آوردن نيمي از جمعيت جامعه كه زنان آن را تشكيل مي
دهند، شدني نيست. اين در حالي است كه زنان به ويژه در مناطق روستايي، نقش عمده
اي در توليد محصولات برعهده دارند كه بدون مشاركت آنها دستيابي به توسعه ناممكن به نظر مي
رسد البته در ميان اين زنان نيز، قشري وجود دارد كه سرپرست مرد خانوار خود را به دلايل گوناگوني از دست داده
اند كه نقش آنها را در خانوار مضاعف كرده است. در بسياري از كشورهاي جهان سوم، راهبردهايي براي مشاركت عملي زنان در توسعه و برطرف شدن موانع اتخاذ شده است كه يكي از اين راهبردها، توانمندي زنان است كه صرفاً به مفهوم بهره
مندي آنان از مزايا و نتايج برنامه
هاي توسعه نيست، بلكه آنان بايد در اجراي برنامه
ها و طرح
هاي توسعه مشاركت فعالانه داشته باشند كه يكي از طرق آن پرداخت اعتبارات خرد به زنان سرپرست خانوار روستايي براي انجام فعاليت
هاي كوچك در جهت افزايش درآمد، عدالت اجتماعي و اشتغال آنان مي
باشد. تلاش در جهت فراهم آوردن امكانات زندگي بهتر براي افراد بسيار تهي دست به خصوص زنان سرپرست خانوار، از طريق معرفي راهنماي جديد پس
انداز و دريافت اعتبار، گرچه بسيار مهم است ليكن همواره با مشكلاتي روبرو است. امروزه اهميت نقش زنان توسط صاحبنظران گوشه و كنار دنيا و در معاهده
هاي رفع تبعيض و معاهده ژنو گوشزد مي
شود و بسياري از دست
اندركاران به اين مسئله كه بايد توسعه از روستاها شروع شود، اذعان دارند. لذا با توجه به عقب نگه داشتن اين زحمت كشان، به نظر مي
رسد كه در درجه اول، وجود تشكل
هايي در روستاهاي كشور براي تشويق زنان روستايي به كار اظهار نظر و حل مشكلات و ارائه راه
حل

ها توسط خودشان ضروري است. اما بدون وجود سرمايه و اعتبارات لازم به فعليت در آوردن استعدادها و بهره
برداري از توان
هاي طبيعي و انساني توسعه پايدار امكان پذير نيست. تامين مالي زنان، نقش بسيار موثري در آگاهي، احساس عزت و كرامت انساني، احساس هويت، پويايي، تحرك، شادي و احساس مسئوليت فردي و جمعي، احساس برابري با مردان، رونق اقتصادي خانواده و جامعه، سرمايه
گذاري اشتغال، مشاركت، مبارزه با فقر را در پي دارد. بدون ترديد، درك كردن زنان، واگذاري بعضي از نقش
ها به آنان و درگير كردن آنها در فرآيند توسعه، منجر به پويايي فرهنگي شده و بدين طريق از بسياري از بحران
هاي انساني، اجتماعي و محيطي مي
توان ممانعت به عمل آورد.
از آنجا كه توانمندسازي ابعاد گسترده و وسيعي دارد و در مجال اين تحقيق نمي
گنجد: در اين پژوهش سعي شده است كه بيشتر از بعد اقتصادي قضيه به اين مسئله نگاه شود ولي براي آشنايي بيشتر به طور خلاصه انواع توانمندسازي در ذيل آورده مي
شود.
توانمندي سياسي – آموزشي: از طريق آموزش براي خود اتكايي يا آموزش براي آگاهي
هاي ضروري، ظرفيت و قابليتي را در مردم ايجاد مي
كنند تا به موضوعاتي نظير دموكراسي و عدالت تمسك جسته و به احساس استقلال در تفكرات و نوع نگرش به جهان (جهان
بيني) و سطح مطلوب بهزيستي و رفاه دست پيدا كند.
توانمندي تكنولوژيكي: از طريق شناخت دانش و مهارت
هاي دروني كه با همكاري بين
المللي تكميل مي
شود جهت حل مسائل رشد، زيست محيط و رفاه انساني ضرورت دارد. اين امر مستلزم گسترش و سهيم كردن تكنولوژي
هايي است كه بهره
وري نيروي كار را افزايش داده، نيروي بالقوه كسب درآمد را بالا ببرد، رفاه انساني را افزايش بخشيده و تاثيرات منفي زيست محيطي را كاهش دهد
توانمندي فرهنگي و روحي / معنوي: فرهنگ و معنويت آگاهانه اساس موجوديت انسان و بنيان جوامع سالم انساني بسياري را تشكيل مي
دهد. اخيراً در مباحث مربوط به توسعه بسياري از محققين در مورد مسائل زيست محيطي و توسعه، از فرهنگ و معنويت به عنوان عوامل بنيادين در راستاي تغيير جهت به سوي توسعه پايدار ياد مي
كنند. (شادي طلب الف، ۱۳۸۱، ۲۰-۱۹)
توانمندي اقتصادي: كه از طريق آن، افراد، جوامع، دولت با دريافت اعتبارات و به كارگيري آنها در فعاليت
هاي مختلف مديران توسعه خود مي
شوند كه منجر به افزايش رفاه و اشتغال و درآمد مي
گردد.
در اين تحقيق زنان سرپرست خانوار تحت پوشش طرح حضرت زينب كبري (س) مورد نظر قرار گرفته شده است كه از طرف كميته امداد امام خميني (ره) به بانك كشاورزي معرفي شدند. شايان ذكر است كه اين تسهيلات اعطايي از طرف بانك كشاورزي فقط با معرفي اين نهاد صورت نمي
گيرد بلكه نهادهاي مختلفي مانند سازمان بهزيستي، سازمان زندان
ها، جهاد كشاورزي و در اين مهم دخيل هستند ولي در اينجا آن بخش از زناني كه در روستاهاي بويين زهرا (به عنوان يكي از شهرستان
هاي قزوين) تحت پوشش اين طرح با معرفي كميته امداد امام خميني (ره) قرار گرفته
اند مورد پژوهش قرار مي
گيرد تا پيامد اين اعتبارات خرد بر توانمندي اقتصادي آنان بررسي گردد.
۱-۲- طرح مسئله:
در ايران، در بسياري از روستاهاي كشور، شكل غالب توليد، سازمان خانوادگي توليد است كه اين مي
تواند نمايانگر اهميت نقش افراد خانواده در فعاليت
هاي موجود در روستاها باشد. با ژرف شدن در تقسيم كار جنسيتي در اين واحدها مي
توان به وظايف بي
شمار و آشكار و پنهان زنان پي برد. بطور كلي زنان در كنار كارخانه و پرورش كودكان و وظيفه همسري به صورت مستقيم و غيرمستقيم در توليد نقش دارند، هرچند كه كمتر به عنوان شاغل محسوب مي
شوند و عمدتاً اين وظايف با امور خانه
داري تلفيق شده و جزو وظايف روزانه آنان به حساب مي
آيد. بنابراين، نقش توليدي زنان روستايي كمتر تجلي اقتصادي و حتي اجتماعي يافته است.
از ديرباز، زنان در روستاها به فعاليت
هايي نظير بذركاري، نشاء صيفي
جات، تنك، وجين كردن چغندر قند و پنبه، كوبيدن حبوبات و كمك در بوجاري محصولات مزرعه – جمع و جور كردن امور دامداري و خشك كردن گوشت براي مصرف در فصل سرما مي
پردازند و در واقع توانمندي آنان مي
تواند در رفع نگراني مردان خانوار كه همواره نگران تامين حامي و يار و ياوري براي انجام كارهاي مزرعه هستند، بسيار مثمرثمر باشد. (شهبازي، ۱۳۸۱)
و يا اداره سازمان
هايي مانندواره كه بيشتر زنانه و با كاركردهاي نهان و نمايان مي
باشد از جمله فعاليت
هاي زنان را شامل مي
شود كه براي افزايش سودمندي دامداري معيشتي و نيمه معيشتي براي توليد فراورده
هاي شيري (كافي كردن ميزان شير و نيروي كار و صرفه
جويي در اين دو عامل) تا به امروز، تداوم يافته است. (فرهادي، ۱۳۷۰)
در اين ميان ، زناني وجود دارند كه به دلايل مختلف سرپرست خانوار خود را از دست داده
اند و بار بيشتري را به دوش مي
كشند.
از آنجا كه توسعه مفهومي كيفي و چند بعدي است كه هدف عمده آن كاهش فقر و بيكاري و توزيع مناسب ثروت و درآمد است و همه گروه
هاي جامعه را مدنظر قرار مي
دهد، در راه رسيدن به توسعه، همه افراد جامعه و حتي فقيران بايد مشاركت داشته باشند، اما آنچه مورد توجه است، اين است كه فقرا چگونه مي
توانند در امر توسعه مشاركت كنند. اين مسئله به خصوص در مورد زنان سرپرست خانوار روستايي كه از امكانات اجتماعي محدودتري برخوردارند، بسيار مورد توجه است. زن روستايي، گرچه در فعاليت
هاي اقتصادي روستا نقش عمده
اي ايفا مي
كند، ولي ارزش اقتصادي فعاليت
هاي او در محاسبات ملي ديده نمي
شود و اين از آن رو است كه در اغلب موارد، فعاليت
هاي اقتصادي زنان روستايي جزو وظايف آنها در تامين نياز خانوار به شمار مي
رود. به ديگر سخن، فعاليت
هاي اقتصادي زنان روستايي، فعاليت
هاي مربوط به بخش غيررسمي اقتصاد است. بدين ترتيب وقتي ارزش اقتصادي براي فعاليت زن روستايي در نظر گرفته نشود، درآمدي هم براي او ايجاد نمي
شود و در چرخه اقتصادي شكافي به وجود مي
آيد. توليد صورت گرفته است ولي درآمدي به دست نيامده است و اين مسئله منجر به فقير شدن زنان روستايي مي
شود. يكي از مهمترين راهكارها در جهت از بين بردن فقر زنان، توانمندسازي آنان است. توانمندسازي زنان كه اغلب با بهره گرفتن از ابزار تامين مالي خرد صورت مي
گيرد، راهي براي هدايت زنان به سمت انجام فعاليت
هاي توليدي و درآمدزا است.
امروزه با توجه به مهاجرت جوانان و يا مردان خانواده
ها به شهرهاي كوچك و بزرگ اهميت فعاليت زنان، خصوصاً زنان سرپرست خانوار بيشتر نمايان مي
شود و ضرورت اعتبارات خرد در ايجاد فعاليت
هاي كوچك براي توانمندساختن زنان سرپرست خانوار روستايي، بيشتر مورد توجه قرار گرفته است. بطوري
كه، سال ۲۰۰۵ ميلادي را سال اعتبارات خرد ناميده
اند كه هدف فقرزدايي، عدالت اجتماعي و ايجاد اشتغال را دنبال مي
كند.
در اين راستا، بانك كشاورزي با كمك ساير نهادها مانند كميته امداد خميني (ره)، سازمان بهزيستي، سازمان زندان
ها و جهاد كشاورزي و. با مد نظر داشتن اهدافي خاص، سعي در توانمندسازي زنان سرپرست خانواده نموده است. يكي از مكانيزم
هاي بانك كشاورزي و كميته امداد امام خميني (ره) درخصوص توانمندسازي زنان، اجراي طرح حضرت زينب كبري (س) است كه در اين تحقيق سعي شده است تا جايگاه اعتبارات پرداختي توسط بانك كشاورزي كه با معرفي واجدين شرايط از طرف كميته امداد امام خميني (ره) صورت مي
گيرد، مورد بررسي قرار گيرد كه آيا طرح حضرت زينب كبري (س) با مكانيسمي كه در حال اجرا است، مي
تواند براهداف از پيش تعيين شده خود كه ايجاد درآمد و اشتغال و توانمندسازي اقتصادي زنان سرپرست خانوار است جامه عمل بپوشاند؟


۱-۳- اهميت مسئله:
نقش اعتبارات خرد در آغاز هزاره سوم به عنوان يكي از رويكردهاي مهم براي رفع فقر و توانمندسازي اقتصادي زنان سرپرست خانوار روستايي قرار گرفته است و به زنان به عنوان نيمي از جمعيت فعال روستا كه در توسعه بسيار مؤثرند توجه شده است. در اين راستا ردكليفت[۱] (۱۹۸۷) معتقد است: «در امر توسعه پايدار، مردم در كانون اين امر قرار داشته و رشد اقتصادي نه به عنوان يك هدف، بلكه به مثابه يك وسيله تلقي مي
شود. در اين
گونه از توسعه، فرصت
هاي زندگي نسل
هاي آتي همراه با فرصت
هاي زندگي نسل
هاي حاضر مورد حمايت قرار گرفته و نظام
هاي اكولوژيكي را كه كل حيات، وابسته به آنها است محترم مي
دارند. در اين نگرش، حفظ حقوق شهروندي، حقوق سياسي، افزايش مشاركت، فرصت
هاي اجتماعي، عدم تبعيض، امنيت و كرامت انساني و ارزش
هاي فرهنگي، آگاهي و معرفت و جلوه
گر شدن آثار عقل، آزادي
هاي انسان، بهبود رفاه مادي و معنوي، افزايش سطح سلامتي و بهداشت، افزايش طول زندگي، مشاركت خلاق هر دو جنس زن و مرد، كيفيت زندگي آينده و. از اهداف اوليه آن تلقي مي
شود.» (Redclift 1987 , 1340) به نقل از (حسين رحيمي، ۱۳۸۱، ۳۱۹)
حال اگر منابع اعتباري به عنوان يكي از اصول بنيادين توسعه در دسترس زنان روستايي قرار گيرد و آنان تامين مالي شوند، در اين صورت، زنان روستايي افرادي كارآفرين و موفق خواهند بود كه در حيات اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و حتي سياسي روستا تحولي شگرف ايجاد خواهند كرد. براي توانمندسازي زنان روستايي خصوصاً سرپرست خانوار، تدوين برنامه
هاي دراز مدت و جامع ضروري است. اما يكي از پيش شرط
هاي آن دسترسي به اعتبارات است.
اهميت اعتبارات خرد در كاهش فقر به ويژه از آن جهت داراي اهميت است كه اولاً بطور معمول وام
هاي كلان بخصوص در كشورهاي در حال توسعه به دلايل مختلف نصيب افراد فقير نمي
شوند. ثانياً، همان
گونه كه با دوري (Bhaduri,1983)، رائو (Rao,1980) باردهان (Bardhan,1980) و گات همكاران (Ghate & others,1992) عنوان كرده
اند، عواملي مثل وجود قدرت
هاي انحصاري و يا بالا بودن نرخ بهره باعث شده كه منابع مالي غيررسمي نيز نتوانند اعتبارات لازم را در اختيار قشر فقير جامعه قرار دهند. نكته مهم آن است كه بسياري از فقرا تنها به اين دليل فقير مانده
اند كه مبالغ اوليه و كوچك را براي رونق دادن به فعاليت
هايشان در اختيار ندارند. آن
گونه كه آدام اسميت بيان مي
كند اگر شخصي قادر به دست آوردن مبلغ كوچكي باشد، مي
تواند مبلغ بزرگتري را نيز كسب نمايد. اما مهم آن است كه چگونه آن مبلغ كوچك را در بدو امر به چنگ آورد. همانطور كه اسميت اشاره كرد و ما نيز در ضرب
المثل
هاي خود داريم، پول، پول را مي
سازد. از آنجا كه اعتبارات خرد در واقع همان شرايط به دست آوردن مبالغ اوليه را فراهم مي
سازد، پس اعتبارات خرد مي
تواند في
النفسه نقش مهمي در كاهش فقر داشته باشند. (بخشوده و سلامي، ۱۳۸۴)
در واقع، اعتبارات خرد، ابزاري پايدار، قدرتمند و كليدي براي رفع فقر و وسيله
اي براي سازگاري در جهت نيل به جنبه
هاي فراموش شده عدالت اجتماعي مثل فقر، بيكاري و تبعيض و راهي براي توانمندسازي فقرا و رفع موانع توسعه اقتصادي است.
از آنجا كه كاهش فقر و گرسنگي – امكان تحصيل براي كودكان، حداقل تا پايان مقطع دبستان، توانمندسازي زنان، كاهش مرگ و مير كودكان، مبارزه با بيماري
ها، حفظ محيط
زيست، مشاركت جهاني براي توسعه، تامين نيروي جسماني مادران از اهداف هزاره سوم در نظرگرفته شده است، نقش اعتبارات خرد در اين راستا، خصوصاً توانمندسازي زنان روستايي در توسعه روستايي بسيار مهم جلوه مي
كند. همچنين با آزمون سازگاري بين برنامه
هاي اعتبارات خرد با سند چشم
انداز ۲۰ ساله كشور و برنامه چهارم توسعه در سطح كلان، مي
توان پي برد كه هيچ ناسازگاري مشهودي بين محورهاي تعيين شده در برنامه چهارم توسعه و مكانيزم اعتبارات خرد وجود ندارد چراكه اعتبارات خرد كاملاً مردمي هستند و همانطور كه الگوي توسعه ايران برحفظ كرامت انسان
ها استوار است، برنامه اعتبار خرد برنامه
اي است گروهي و اجتماعي و در واقع نوعي سرمايه اجتماعي محسوب مي
شود. (نوري نائيني، ۱۳۸۴)
بنابراين در كشور بعد از انقلاب، نهادهاي مختلفي مانند بانك كشاورزي و كميته امداد امام خميني (ره)، وزارت جهاد كشاورزي اين ضرورت را احساس كرده و اقدام به پرداخت اعتباراتي تحت عنوان اعتبارات خرد جهت توانمندسازي زنان روستايي نموده
اند كه مي
توان برتعدادي از آنها اشاره نمود.
مثلاً: در اين راستا، طرح
هاي زير در بانك كشاورزي در رابطه با زنان طراحي شده و به مرحله اجرا درآمده است.
۱-طرح حضرت زينب كبري (س) (خاص زنان سرپرست خانوار)
۲- طرح تعمير و بهداشتي كردن كارگاه
هاي قاليبافي
۳- پرداخت تسهيلات به شركت
هاي روستايي زنان
۴- طرح آتيه بانك كشاورزي. (عرب مازار و سعدي، ۱۳۸۳، ۱۹)
۵- طرح ايران با هدف تجهيز منابع و اعتبار براي زنان ايران.
اين طرح مختص زنان كشور است. افتتاح
كنندگان هر يك از انواع حساب
هاي سپرده
اي يا قرض
الحسنه، مشمول استفاده از امتيازات خدمات عمومي اين طرح هستند. در اين طرح،
 خدمات بانكي براي زناني كه به علت كهولت سن يا بيماري نمي
توانند به شعب بانك مراجعه كنند، در محل سكونت آنان انجام مي
شود و موارد مصرف وام قرض
الحسنه براي تامين كمك هزينه جهيزيه، تامين كمك هزينه تحصيلي (دانشگاه)، تامين كمك هزينه خود اشتغالي خود و فرزندان و تسهيلات و تعميرات مسكن استفاده مي
شود. (سلطان محمدي، ۱۳۸۳، ۲۷)
كميته امداد امام خميني (ره) نيز چه در زمينه توانمندسازي، چه در زمينه حمايتي اقداماتي براي زنان روستايي انجام داده است. از جمله طرح
هاي حمايتي، مي
توان به طرح مددجويي اشاره كرد كه شامل مددجوياني مي
شود كه معمولاً بنا به عللي از قبيل بي
سرپرستي، از كار افتادگي سرپرست، معلوليت سرپرست، استيصال و درماندگي و بيماري سرپرست تحت پوشش قرار مي
گيرند.
كمتيه امداد امام خميني (ره) در زمينه خودكفايي مددجويان خود نيز فعاليت
هاي مهمي را انجام داده است.
طرح
ها و فعاليت
هايي كه جهت خودكفايي مددجويان تحت حمايت توسط اين نهاد انجام مي
گيرد، يكي از اصولي
ترين و شايسته
ترين خدمات مي
باشد در اين راستا، فعاليت
هاي كميته امداد در زمينه خودكفايي مددجويان حول چند محور عمده به شرح زير است:
۱-پرداخت وام خودكفايي، تهيه و واگذاري مواد اوليه و وسيله كار.
۲-رسيدگي و نظارت بر فعاليت
هاي خودكفايي خانواده
هاي تحت حمايت
۳-ارائه آموزش
هاي فني و حرفه
اي
۴- كاريابي براي مددجويان، ايجاد زمينه لازم براي جذب شدن مددجويان آموزش ديده در بازار كار.
۵- پرداخت وام از محل تسهيلات تبصره
هاي قانون بودجه.
۶- پرداخت وام به زنان روستايي سرپرست خانوار (طرح حضرت زينب كبري (س)).
۷- تهيه مقدمات لازم براي خودكفايي دسته جمعي و گروهي از طريق كارگاه
هاي آموزشي و توليدي.
۸- تامين فضاي خود كفايي. (گزارش آماري كميته امداد – ۱۳۸۳)
دفتر امور زنان روستايي وزارت جهادكشاورزي (از دفاتر تابعه معاونت ترويج و مشاركت مردمي) نيز از سال ۱۳۷۹ تلاش
هايي را براي ايجاد صندوق اعتبار خرد در مناطق روستايي با هدف طراحي يك الگوي بومي از اعتبار خرد كه منطبق با شرايط كشور باشد، آغاز نمود. هدف اصلي اين صندوق توسعه منابع انساني و تشكيل نهادهاي اجتماعي رسمي براي زنان با هدف ايجاد و تقويت سرمايه اجتماعي در جوامع روستايي با محوريت اعتبار و پس
انداز است.
از ميان طرح
هاي در حال اجراي نهادهاي مختلف، براي بررسي پيامد اعتبارات خرد، ابتدا تصميم به پژوهش در زمينه صندوق
هاي اعتبارات خرد گرفتم و در اين زمينه به روستاي شادمهن از توابع فيروزكوه مراجعه شد تا پيامد اين صندوق
ها كه در واقع نوعي بانك زنان روستايي است بر توانمندسازي زنان بررسي شود، ولي به دليل اينكه يك تحقيق جامع در زمينه بانك
پذيري روستاييان در روستاي حصاربن توسط خانم دكتر شادي طلب (۱۳۸۰) اجرا شده بود، تصميم به بررسي پيامد طرح حضرت زينب كبري (س) در فعاليت دامداري در زمينه توانمندسازي اقتصادي زنان سرپرست خانوار در بويين زهرا گرفته شد.
علت انتخاب طرح
 حضرت زينب كبري (س) اين بود كه اين طرح خاص زنان سرپرست خانوار روستايي است و اين قشربه عنوان فقيرترين فقرا شناخته شده
اند و بكارگيري صحيح اعتبارات خرد در ايجاد شرايطي براي افزايش درآمدشان مهم به نظر مي
رسيد. هرچند كه چالش
هايي بر سر انتخاب زنان سرپرست خانوار به عنوان فقيرترين فقرا وجود دارد از جمله اينكه شايد توسط فرزندان بزرگسال آنها تحت حمايت قرار گرفته و وضعيت بدي نداشته باشند و يا به اين علت كه چون فرهنگ كاركردن در چنين خانواده
هايي وجود دارد حتي دختران آنها نيز به فعاليت مشغول بوده و وضعيت خانواده از نظر مالي چندان نامناسب نباشد و يا اينكه زنان سرپرست خانوار در وضعيتي باشند كه فردي تحت تكفل آنها نباشد و درآمد آنها كفاف زندگي
شان را بدهد ولي با توجه به موارد گفته شده نظر غالب براين است كه آنان فقيرترين فقرا هستند.
۱-۴- سوالات:
در اين تحقيق سعي مي
شود به سوالات زير پاسخ داده شود:
۱-نحوه دسترسي زنان به اعتبارات خرد چگونه است و مشكلات موجود در اين زمينه چيست؟
۲- آيا طرح اجرا شده (طرح حضرت زينب كبري (س)) توانسته در ايجاد فرصت
هاي شغلي و افزايش درآمد زنان سرپرست خانوار موثر باشد؟
۳- آيا مقدار اعتبارات پرداختي به زنان سرپرست خانوار براي ايجاد فعاليت يا گسترش آن مناسب بوده است؟
۴- آيا اگر ميزان اعتبارات پرداختي به زنان سرپرست خانوار افزايش يابد، توانمندسازي آنان را تسريع مي
كند؟
۵- نارسايي
هاي احتمالي طرح حضرت زينب كبري (س) چيست؟


۱-۵- ديدگاه انتخابي تحقيق:
با توجه به اينكه اعتبارات خرد به عنوان رهيافتي در كاهش فقر و توسعه مناطق روستايي از دهه
هاي ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ مورد توجه قرار گرفته است، ديدگاه
هاي مختلفي در اين زمينه كه ملهم از مباحث عمده در اقتصاد نئوليبرال است، مطرح شده است كه از آن جمله مي
توان به ديدگاه بازارگرا، ديدگاه دولت
گرا و ديدگاه جامعه
گرا اشاره كرد.
در ديدگاه بازارگرا، بازار مالي، بازار رقابت كامل است و توجه خاصي به كاهش دخالت دولت دارد چراكه معتقد است روستاييان نظير ساير واحدها قادرند نيازهاي خود را از طريق مكانيسم بازار برطرف كنند.
در ديدگاه دولت
گرا، ۳ رهيافت خود پايداري مالي، رهيافت كاهش فقر و رهيافت فمنيستي وجود دارد.
در اين ديدگاه، بازار مالي بازار انحصاري است و نرخ بهره بسيار بالا است و اعتقاد براين است وام
هايي كه در اختيار روستاييان قرار مي
گيرد نه تنها مشكلات آنها را حل نمي
كند، بلكه آنها را فقيرتر مي
نمايد.
پس دولت از طريق سيستم بانكي منابع مالي و اعتباري را با بهره كم در اختيار روستاييان فقير (كه در اين تحقيق منظور زنان سرپرست خانوار روستاهاي بويين زهرا هستند) قرار مي
دهد.
در ديدگاه جامعه
گرا، هرگونه دخالت دولت بايد با مشاركت و همكاري روستاييان هم در ابعاد مالي و هم غيرمالي صورت گيرد. در اين تحقيق كه هدف بررسي پيامد اعتبارات خردپرداختي توسط طرح حضرت زينب كبري (س) كه هدف خود را توانمندسازي اقتصادي زنان سرپرست خانوار از طريق پرداخت وام
هايي با كارمزد پايين عنوان كرده است با ديدگاه دولت
گرا و پارادايم مطرح شده در اين ديدگاه يعني پارادايم خود پايداري مالي زنان نگريسته مي
شود هرچند كه در مواردي با بافت روستاهاي ايران تفاوت
هاي بنيادي دارد كه در جاي خود به آن پرداخته مي
شود.


۱-۶- اهداف تحقيق:
هدف
هايي كه در اين تحقيق دنبال مي
شوند عبارتند از:
– اهداف عمومي تحقيق:

  • بررسي نقش و جايگاه اعتبارات خرد پرداختي توسط طرح حضرت زينب كبري (س) در توانمندسازي اقتصادي زنان سرپرست خانوار در روستاهاي بويين زهرا.
  • بررسي نحوه عملكرد طرح حضرت زينب كبري (س) در ايجاد فرصت
هاي شغلي.
  • يافتن عوامل احتمالي بازدارنده براي رسيدن به اهداف از پيش طراحي اين طرح (طرح حضرت زينب كبري (س))

– اهداف اختصاصي تحقيق:
۱- بررسي تاثير سن و ميزان تحصيلات زنان سرپرست خانوار در توانمندسازي اقتصادي آنها
۲- بررسي نقش تعداد افراد تحت تكفل زنان سرپرست خانوار در توانمندسازي اقتصادي آنها.
۳- بررسي تاثير نوع مصرف و مبلغ تسهيلات در توانمندسازي اقتصادي زنان سرپرست خانوار روستايي.


۲-تعريف مفاهيم

۲-۱ تعاريفي از اعتبار و انواع آن:

كلمه اعتبار معاني زيادي دارد، اما در لغت به معني اعتماد و تكيه كردن، قول، اطمينان، منزلت و آبروست.
معني اصطلاحي آنعبارت است از اطميناني كه بانك يا موسسه
اي به شخص ابراز نموده تا مبلغي از سرمايه خود را در اختيار او قرار دهد.


ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
برچسب: ،
موضوع:
[ ۱۱ فروردين ۱۳۹۹ ] [ ۱۰:۲۸:۵۰ ] [ حميدي ] [ نظرات (0) ]

 

 

 

در ادامه مطلب مي توانيد تكه هايي از ابتداي اين پايان نامه را بخوانيد

و در صورت نياز به متن كامل آن مي ت

 

گرايش مديريت توسعه

 

موضوع:

بررسي پيامدهاي اعتبارات خرد روستايي برتوانمندسازي اقتصادي زنان

سرپرست خانوار روستايي با تاكيد بر طرح حضرت زينب كبري (س)

 

«مطالعه موردي در روستاهاي تحت پوشش اين طرح در شهرستان بوئين زهرا از توابع استان قزوين»

 

استاد راهنما:

جناب آقاي دكتر مهدي طالب

استاد مشاور:

سركار خانم دكتر ژاله شادي طلب

استاد ناظر:

جناب آقاي دكتر منصور وثوقي

دانشجو:

 

تكه هايي از متن به عنوان نمونه :
چكيده:
از آنجا كه فعاليت اقتصادي زنان به عنوان فعاليت بخش غير رسمي اقتصاد است، در محاسبات ملي ديده نمي‏شود . بدين ترتيب، وقتي ارزش اقتصادي براي فعاليت زن روستايي در نظر گرفته نشود، درآمدي هم براي او ايجاد نمي
شود و در چرخه اقتصادي، شكافي بوجود مي
آيد. در اين راستا، يكي از مهمترين راهكارها در جهت از بين بردن فقر زنان، توانمندسازي آنان است. توانمندسازي زنان كه اغلب با بهره گرفتن از ابزار تأمين مالي خرد صورت مي
گيرد، راهي براي هدايت زنان به سمت انجام فعاليت
هاي توليدي و درآمدزا است. در اين راستا، بانك كشاورزي، با كمك ساير نهادها، (كميته امداد امام خميني (ره) در اين بررسي) سعي در توانمندسازي زنان سرپرست خانوار كرده است. يكي از مكانيسمهاي بانك كشاورزي و كميته امداد امام خميني (ره) درخصوص توانمندسازي زنان، اجراي طرح حضرت زينب كبري (س) است.
در اين پايان‏ نامه ديدگاه‏هاي بازار گرا، دولت‏گرا و جامعه‏گرا مطرح مي‏شود كه تحت عنوان ديدگاه دولت‏گرا  سه پارادايم خود پايداري مالي زنان، كاهش فقر زنان و فمنيستي عنوان مي‏شود.
نظريه
هايي كه موضوع مطرح شده را حمايت مي
كنند ديدگاه دولت
گرا همراه با پارادايم خودپايداري مالي است.
روش تحقيق انتخابي اين بررسي، روش كمي – كيفي است .
به عنوان نتيجه ‏گيري اين تحقيق، طبق مشاهدات صورت گرفته به نظر مي
رسد تنها زناني به انجام فعاليت
هاي توليدي مبادرت كرده
اند كه قبل از تحت پوشش قرار گرفتن اين طرح از امكانات اوليه
اي برخوردار بوده
اند از اين رو، بسياري از زنان سرپرست خانوار، اين تسهيلات را در موارد مصرفي به كار برده
اند.
در مرحله انتخاب زنان سرپرست خانوار نيز به عنوان تحت پوششين اين طرح، تنها به بدهكار نبودن آنان و داشتن ضامن معتبر توجه مي
شود تا بازپرداخت اقساط تسهيلات، تضمين شود و اين مسئله باعث مي
شود كه بسياري از زنان كه جزء”فقيرترين فقرا“ هستند حذف شوند.
به نظر مي
رسد برخلاف اهداف تعيين شده طرح، اين اعتبارات بيشتر تقويت كننده بوده تا توانمند كننده و بيشتر حالت حمايتي به خود گرفته است تا زمينه
سازي براي ايجاد اشتغال زنان.
به نظر مي
رسد براي مثمرثمر بودن اين طرح، بايد به شناسايي دقيق وضعيت زنان سرپرست خانوار پرداخت و با ارائه طرح
هايي كه از مرحله آموزش حرفه، تامين وسايل مورد نياز تا پشتيباني حداقل كوتاه مدت را در برداشته به اين مهم ياري رساند. چراكه پرداخت اعتبار به تنهايي نمي
تواند مشكلي را حل كند. بلكه بايد روحيه كارآفريني در زنان ايجاد شود و اين اتفاق نمي
افتد مگر اينكه قبل از ترغيب آنها به فعاليت توليدي، نيازهاي ضروري آنها را پاسخ داده باشيم.
پرداخت تسهيلات در چارچوب ساختارهاي تعاوني
ها و اتحاديه
ها، آموزش عمومي متقاضيان در زمينه طرح، همكاري مستمر نهاد معرفي كننده در تمام مراحل اجراي طرح، شناخت دقيق مخاطب از نظر داشتن مهارت و توان كار توليدي، پرداخت اعتبار مناسب با فعاليت توليدي و ايجاد انگيزه توليد و رعايت حال مخاطبان با توجه به شرايط مالي و بطور خلاصه داشتن يك ديدگاه جامع و يكپارچه و كلي
نگر از جمله راهكارهايي است كه براي توسعه و تقويت طرح، شايان ارائه است و بايد مورد توجه مسئولان قرار گيرد
فهرست مطالب
عنوان                                                                          صفحه
فصل اول:
۱- طرح تحقيق (كليات) ۱
۱-۱- مقدمه: ۱
۱-۲- طرح مسئله: ۳
۱-۳- اهميت مسئله: ۵
۱-۴- سوالات: ۹
۱-۵- ديدگاه انتخابي تحقيق: ۱۰
۱-۶- اهداف تحقيق: ۱۱
– اهداف عمومي تحقيق: ۱۱
– اهداف اختصاصي تحقيق: ۱۱
۲-تعريف مفاهيم. ۱۲
۲-۱ تعاريفي از اعتبار و انواع آن: ۱۲
۲-۲- تعاريفي از اعتبارات خرد و ويژگي
ها و اهداف آن. ۱۴
۲-۳ تعريف اعتبارات خرد پرداختي طرح حضرت زينب كبري (س) ۱۷
۲-۴- تعاريفي از توانمندسازي زنان: ۱۸
۲-۵- تعريف توانمندسازي اقتصادي زنان سرپرست خانوار روستايي تحت پوشش طرح حضرت زينب كبري (س) ۲۴
۳- چهارچوب نظري: ۲۶
۳-۱- ديدگاه بازارگرا: ۲۷
۳-۱-۱-  نقد بر ديدگاه بازارگرا ۳۰
۳-۲. روش دولت
گرا ۳۱
۳-۲-۱ پارادايم خود پايداري مالي زنان (نهادگرايان) ۳۳
۳-۲-۲- پارادايم كاهش فقر زنان. ۳۴
الف. نقاط اشتراك ميان دو پارادايم: خودپايداري مالي زنان و پارادايم كاهش فقر زنان. ۳۴
ب. نقاط افتراق ميان دو پارادايم: خودپايداري مالي زنان و پارادايم كاهش فقر.۳۵
پارادايم سيستم مالي/ پايداري ۳۵
ـ اهميت نهادهالي مالي خرد در توسعه: ۳۵
– پرداخت يارانه به اعتبارات: ۳۶
ـ نقش نهادهاي خصوصي در تأمين منابع مالي مورد نياز : .۳۶
ـ خوداتكايي و پايداري : ۳۶
پارادايم رفاه (كاهش فقر زنان): ۳۶
– افزايش رفاه ذينفعان  36
– نقش دولت و كمك كنندگان  بين المللي۳۷
– خود اتكايي و پايداري۳۷
۳-۲-۳- پاردايم فمنيستي توانمندسازي: ۳۸
۳-۲-۴- نقد به روش دولت
گرا: ۴۰
۳-۳- روش جامعه
گرا : ۴۰
۳-۴- چارچوب عملي تجربه شده در دنيا و ايران: ۴۳
۳-۵- چارچوب مفهومي تحقيق ۴۵

  1. معرفي طرحهاي اعتباري براي زنان: ۴۸

۴-۱ معرفي طرح حضرت زينب‏كبري(س) ۴۹
۴-۱-۱ اهداف اجراي طرح حضرت زينب كبري(س) ۵۰
۴-۱-۲ ويژگي‏هاي طرح حضرت زينب كبري(س) ۵۱
۴-۱-۳ روش اجراي طرح ۵۲
۴-۱-۴ آمار عملكرد طرح حضرت زينب‏كبري(س) از ابتداي اجراي طرح تا پايان شهريور ۱۳۸۴ بر حسب نوع فعاليت   55
4-1-5 تعداد كل تسهيلات اعطا  شده  طرح حضرت  زينب كبري (س) بر حسب فعاليت  در كشور از ابتداي طرح تا پايان شهريور ۱۳۸۴ .۵۷
۴-۱-۶ مبلغ كل تسهيلات  اعطا شده طرح حضرت زينب كبري (س) بر حسب فعاليت  در كشور از ابتداي طرح تا پايان  شهريور ۱۳۸۴  58
4-1-7 سري زماني تعداد تسهيلات  اعطايي طرح  حضرت  زينب كبري (س ) از سال ۱۳۸۳-۱۳۷۳ .۵۹
۴-۱-۸ سري زماني مبلغ تسهيلات  اعطايي طرح حضرت  زينب كبري (س) از سال  1383-1373 60.
4-1-9تعداد و مبالغ  وام‏هاي طرح  حضرت  زينب كبري (س) طي سالهاي ۱۳۸۳-۱۳۷۹ در كل كشور۶۱
۴-۱-۱۰ تعداد تسهيلات  اعطايي طرح حضرت  زينب كبري (س) به فعاليت  دامداري به تفكيك استاني از ابتداي طرح تا پايان  شهريور ۱۳۸۴ .۶۲
۴-۱-۱۱ مبلغ  تسهيلات  اعطايي طرح حضرت  زينب كبري(س) به فعاليت  دامداري به تفكيك استاني از ابتداي طرح تا پايان  شهريور ۱۳۸۴ .۶۲
۵- متغير‏هاي تحقيق: ۶۳
۱- متغير‏هاي مستقل: ۶۳
۲- متغير وابسته: ۶۳
۶- گزاره‏هاي تحقيق: ۶۳
۷- جامعه آماري و ويژگي‏هاي آن. ۶۴
۷-۱ نقشه استان  قزوين  به تفكيك شهرستان  .67
7-2 جدول تعداد زنان سرپرست  خانوار تحت  پوشش طرح  حضرت  زينب كبري (س) در فعاليت‏هاي مختلف در استان  قزوين.۶۸
۷-۳ تعداد زنان سرپرست خانوار تحت  پوشش طرح  حضرت  زينب كبري (س) در فعاليت  دامداري در شاخه‏هاي مختلف استان  قزوين  طي سالهاي ۱۳۸۳-۱۳۷۹.۶۸
۷-۴ نمودار دايره‏اي سهم  تسهيلات  اعطايي طرح  حضرت  زينب كبري (س) بر حسب نوع  فعاليت  در استان  قزوين از سال ۱۳۸۳-۱۳۷۳  .69
7-5 نمودار دايره‏اي سهم  مبلغ  تسهيلات  اعطايي طرح  حضرت  زينب كبري (س) بر حسب نوع فعاليت  در استان  قزوين. از سال ۱۳۸۳-۱۳۷۳  .  70
8- قلمرو مكاني تحقيق ۷۰
۸-۱ نقشه توزيع خطوط ارتباطي در بخش بوئين  زهرا.۷۱
۸-۲. منوگرافي مختصري از روستاي قشلاق‏ چرخلو، خيارج و شهر سگزآباد.۷۲
۹- قلمرو زماني تحقيق: ۷۳
۱۰- روش نمونه‏گيري و حجم نمونه: ۷۳
۱۱- روش تجزيه و تحليل داده‏ها: ۷۶
۱۲- محدوديت‏هاي تحقيق: ۷۶
۱۳- شرح واژه‏ها و اصطلاحات بكار رفته در تحقيق: ۷۶
فصل دوم:مروري بر ادبيات موضوع
مروري بر ادبيات موضوع: ۷۸
الف – مروري بر پيشينه تحقيق: ۷۸
ب ـ مروري بر پيشينه موضوع: ۸۰
۱- روند پيدايش برنامه‏هاي توسعه: ۸۰

  1. توسعه با تأكيد بر نقش زنان: ۸۳

۳- مباني نظري رهيافت‌هاي تجربه شده: ۸۷
۱- رهيافت رفاهي ۸۸
۲- رهيافت فقرزدايي: ۹۰
۳- رهيافت كارايي: ۹۱
۴- رهيافت عدالت: ۹۲
۵- رهيافت توانمندسازي: ۹۳
۴- تجارب كشورهاي مختلف در زمينه اعتبارات خرد: ۹۴
۵- روند  تحولات  برنامه‏هاي اعتبارات  خرد در ايران  .97
فصل سوم.

  1. روش تحقيق ۱۰۲
  2. ابزارهاي جمع
آوري داده
ها: ۱۰۳
  3. بررسي (مراجعه) به مدارك و اسناد. ۱۰۳

الف. داده
هاي موجود در اسناد تحقيقات گذشته: ۱۰۳
ب. آمارهاي رسمي : ۱۰۳
ج. مدارك و اسناد سازماني: ۱۰۴

  1. مشاهده: ۱۰۴
  2. مصاحبه. ۱۰۴
  3. پرسشنامه. ۱۰۴

فصل چهارم

  1. تحليل آماري يافته
هاي تحقيق: ۱۰۶

۱-۱-تحليل توصيفي . ۱۰۶
۱-۲- تحليل استنباطي: ۱۰۸
۴-۱ جدول فراواني نوع فعاليت  زنان  سرپرست  خانوار ، ميانگين  ، انحراف استاندارد و انحراف استاندارد  ميانگين .۱۰۹
۴-۲ آزمون لون وt .109
4-3 جدول بررسي اثر سن  بر  نوع  فعاليت  زنان سرپرست  خانوار ۱۱۱
۴-۴ جدول ادغامي سن  بر نوع فعاليت  زنان  سرپرست  خانوار ۱۱۲
۴-۵ جدول بررسي آزمون خي – دو وF 112
4-6 جدول بررسي اثر تحصيلات  بر نوع فعاليت  زنان  سرپرست  خانوار۱۱۳
۴-۷ جدول ادغامي بررسي اثر تحصيلات  بر نوع  فعاليت  زنان  سرپرست  خانوار .۱۱۴
۴-۸ جدول بررسي آزمون  خي –  دو و F.114
4-9 جدول بررسي اثر تعداد افراد تحت  تكفل زنان  سرپرست  خانوار بر نوع فعاليت.۱۱۶
۴-۱۰ جدول ادغامي بررسي اثر تعداد افراد تحت  تكفل بر  نوع فعاليت .۱۱۷
۴-۱۱ جدول آزمون خي – دو وF 117

  1. تحليل كيفي: يافته
هاي تحقيق ۱۱۸

۲-۱- مواردي از مشاهدات و مصاحبات صورت گرفته در چند روستاي بوئين زهرا ۱۱۸
فصل پنجم.
۱) نتيجه
گيري: ۱۲۳
۲) مشكلات و نارسايي
هاي طرح حضرت زينب كبري (س) ۱۲۷
۳) پيشنهادها. ۱۲۹
۳-۱- سخن آخر : ۱۳۲
فهرست منابع.۱۳۳
پيوست
فهرست جداول
جدول ۱: جدول فراواني مربوط به منابع تأمين معاش زنان سرپرست خانوار.
جدول ۲. جدول فراواني مربوط به نوع فعاليت زنان سرپرست خانوار.
جدول ۳. جدول فراواني مربوط به سن زنان سرپرست خانوار.
جدول ۴. جدول فراواني مربوط به تحصيلات زنان سرپرست خانوار.
جدول۵.  فراواني مربوط به تعداد افراد تحت تكفل زنان سرپرست خانوار.
جدول ۶. جدول فراواني مربوط به تعداد محصلين تحت تكفل زنان سرپرست خانوار.
جدول ۷. جدول فراواني مربوط به علت بي‌سرپرستي زنان سرپرست خانوار
جدول ۸. جدول فراواني مربوط به تعداد دفعات دريافت وام توسط زنان سرپرست خانوار.
جدول ۹. فراواني مربوط به نوع فعاليت اعم از مصرفي و توليدي انجام شده توسط زنان سرپرست خانوار
جدول ۱۰. جدول فراواني مربوط به مقدار وام دريافتي توسط زنان سرپرست خانوار.
جدول ۱۱: شاخصهاي توصيفي مربوط به ميزان وام.
جدول ۱۲: جدول فراواني و درصد مربوط به سن زنان سرپرست خانوار به در طول سالهاي ۱۳۸۳-۱۳۷۹
جدول ۱۳. فراواني و درصد مربوط به تحصيلات زنان سرپرست خانوار  در طول سالهاي ۱۳۸۳-۱۳۷۹
جدول ۱۴. فراواني و درصد مربوط به تعداد افراد تحت تكفل زنان سرپرست خانوار در طول سالهاي ۱۳۸۳-۱۳۷۹
جدول ۱۵. فراواني و درصد مربوط به تعداد محصلين تحت تكفل زنان سرپرست خانوار در طول سالهاي ۱۳۸۳-۱۳۷۹
جدول ۱۶. فراواني و درصد مربوط به علت بي‏سرپرستي زنان سرپرست خانوار در طول سالهاي ۱۳۸۳-۱۳۷۹
جدول ۱۷. فراواني و درصد مربوط به منابع تأمين معاش زنان سرپرست خانوار در طول سالهاي ۱۳۸۳-۱۳۷۹
جدول ۱۸. فراواني و درصد مربوط به تعداد وام پرداختي به زنان سرپرست خانوار به تفكيك سال
جدول ۱۹. فراواني و درصد مربوط به نوع فعاليت زنان سرپرست خانوار در طول سالهاي ۱۳۸۳-۱۳۷۹


ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
برچسب: ،
موضوع:
[ ۱۱ فروردين ۱۳۹۹ ] [ ۱۰:۲۷:۲۰ ] [ حميدي ] [ نظرات (0) ]

در چهارچوب فرهنگي. ۱۰

ضرورت و اهميت تحقيق. ۱۳
اهداف پژوهش ۱۷
سؤالات تحقيق. ۱۸
روش شناسي. ۱۹
محدوديت‌هاي پژوهش ۲۰
فصل دوم. ۲۳
پيشينه پژوهش و ادبيات نظري ۲۳
پيشينه تحقيق. ۲۴
ادبيات  نظري. ۲۵
قوميت ۲۵
قوميت و نژاد ۳۱
مطالعات قومي در انسان‌شناسي. ۳۴
مليت ۳۷
مدل‌هاي روابط قومي – ملي. ۳۹
نظريات كاركرد‌گرا ۴۱
نظريات تضاد ۴۵
هويت ۵۱
هويت اجتماعي. ۵۳
هويت قومي. ۵۵
هويت ملي. ۵۷
رويكرد‌هاي نظري به هويت قومي. ۶۱
ابعاد اساسي در مطالعه‌ي هويت قومي. ۶۲
روان‌شناسي و هويت اجتماعي. ۶۶
فصل سوم. ۷۰
روش شناسي. ۷۰
روش‌ تحقيق. ۷۱
روش پژوهش :مطالعه موردي. ۷۱
ويژگيهاي مطالعه موردي. ۷۲
تكنيك‌هاي جمع آوري شواهد مطالعه موردي. ۷۶
مصاحبه متمركز  يا ساختار يافته: ۷۹
مصاحبه شوندگان اين پژوهش ۸۳
جمعيت آماري. ۸۳
اعتبار  و پايايي در مطالعه موردي: ۸۴
تحليل در مطالعه موردي: ۸۸
ارائه تبيين: ۸۹
عملياتي كردن مفاهيم ۹۰
تعاريف عملياتي اين پژوهش ۹۳
تعاريف نظري مفاهيم ۹۴
فصل چهارم. ۹۶
كلياتي حول موضوع تحقيق. ۹۶
كردها ۹۷
كردها در خاورميانه ۹۹
كردها در ايران. ۱۰۰
دين و مذهب ۱۰۱
نژاد كردي. ۱۰۳
وقايع نگاري جنبش‏هاي كرد ۱۰۳
استان آذربايجان غربي. ۱۰۶
جغرافيا ۱۰۷
تاريخ استان. ۱۰۸
شهرستان‌هاي استان. ۱۰۸
مهاباد ۱۰۹
تاريخچه. ۱۱۰
ايل‌هاي منطقه. ۱۱۱
فصل پنجم ۱۱۳
يافته‌هاي تحقيق. ۱۱۳
توصيف مكان و موقعيت تحقيق. ۱۱۴
هويت ملي ايران. ۱۱۶
هويت دولتي و هويت ملي. ۱۱۹
هويت ملي و مؤلفه‌هاي آن. ۱۲۱
هويت قومي كرد و مؤلفه‌هاي آن. ۱۲۳
هويت و احساس تعلق. ۱۲۵
زبان و هويت ۱۲۶
پوشاك و هويت ۱۲۹
موسيقي و هويت ملي – قومي. ۱۳۳
ادبيات و هويت قومي و ملي. ۱۳۶
ادبيات كردي. ۱۳۶
دين و هويت ملي و قومي. ۱۴۲
مؤلفه‌هاي ديگر هويت قومي. ۱۴۳
سرزمين. ۱۴۳
اوقات فراغت ۱۴۴
نامگذاري. ۱۴۴
تاريخ قومي. ۱۴۵
نگرش‌ها و هويت قومي. ۱۴۶
احساس تبعيض. ۱۴۹
تعصب ۱۴۹
رفتارهاي قالبي يا كليشه‌اي ۱۵۰
هويت قومي در برابر هويت ملي؟ ۱۵۳
هويت فراملي و فرو ملي. ۱۵۴
تحولات عراق و هويت قومي – ملي. ۱۵۵
فصل ششم. ۱۵۸
بحث و نتيجه‌گيري ۱۵۸
نتيجه گيري. ۱۵۹
خلاصه‌ي نتايج به دست آمده ۱۶۱
منابع و مأخذ. ۱۶۳
منابع فارسي. ۱۶۴
منابع لاتين. ۱۶۹

 

 

فصل اول

كليات

مقدمه
توجه به هويت در علوم اجتماعي و حتي علوم انساني امروز به وضوح از گفتگو‌هاي فلسفي درباره‌ي هويت فراتر رفته است. بحث‌‌هاي انتزاعي فلسفه در مورد كيستي ما و ” ما هو ” در علوم اجتماعي امروز يا  به كلي فراموش شده يا تنها به عنوان بخشي از مقدمه‌ي بحث‌هاي مي‌آيد. علوم اجتماعي امروز فارغ از مفهوم و معناي لغوي يا فلسفي هويت به نقش هويت در زندگي اجتماعي يا حتي هويت فردي مي‌پردازند كه ناگزير بر زندگي اجتماعي تأثير مي‌گذارد.
هويت يكي از مفاهيم عمده‌اي است كه انسان در سراسر زندگي اجتماعي‌اش با آن درگير بوده است. در طول زمان علاوه بر هويت‌هاي فردي و پايه‌اي طبيعي ، افراد انساني خود را با هويت‌هاي گوناگون اجتماعي مانند هويت خانوادگي  و خويشاوندي ،‌ هويت شغلي و مالي ، هويت سرزميني يا نژادي ، هويت قومي يا ملي و . تعريف كرده‌اند.” زندگي اجتماعي انسان بدون وجود راهي براي دانستن اينكه ” ديگران ” كيستند و بدون دانستن ” ما ” كيستيم ، غير قابل تصور است “.(جنكينز، ۱۳۸۱:۸)
از همين روست كه پايه‌اي ترين مفاهيم علم انسان‌ شناسي و حتي پيش از آن، انديشه‌ي انسان شناختي ( ما قبل تاريخ علم انسان شناسي ) ، مفاهيم “خود” و “ديگري” هستند. اينكه ” من ” كيستم بدون آگاهي از كيستي “ديگري ” ممكن نيست. دو مفهوم “خود”  و “ديگري”  را مي‌توان با مفهوم “هويت” و “ديگربودگي”  انطباق داد. (كيلاني ،‌۱۹۹۶ و لمبارد ۱۹۹۴، در فكوهي ۱۳۸۱:۲۲) به زبان ديگر ” تأكيد اوليه انسان‌شناسان آنچنان‌كه همواره گفته‌اند فهم غيريت [ ديگري ] فرهنگي است.” (  جنكينز در بالمر ، ۱۳۸۱:۱۶۵)
از ميان همه ي اين هويتها ، بعد از شكل گرفتن اشكال مدرن دولت-ملت، هويت ملي و قومي يكي از اشكال مهم هويت انسان اجتماعي است. اين دو هويت ، گرچه هميشه در برابر هم قرار نمي‌گيرند، يعني تعلق به يكي نشان دهنده ي عدم تعلق به ديگري نيست، اما مي توان گفت كه هميشه رابطه ي كاملا نزديك و تنگاتنگي با هم دارند.
پارامترهايي كه براي مطالعه و پاسخ به پرسشهاي اين تحقيق ، بيش از هر چيز مورد توجه است، بررسي هويت ملي، هويت قومي و ويژگيهايي است كه در ميزان تعلق ملي مهم است.
اين پژوهش بر آن است كه پيش از همه با يافتن عوامل موثر بر ميزان تعلق ملي، و مؤلفه هاي هويت ملي و قومي جمعيت آماري خود، به اين پرسش پاسخ دهد كه  آيا شناختي كه گفتمان عامه از هويت ملي ، قومي و تعلق ملي دارند، همان شناختي است كه گفتمان هاي موجود ديگر يعني گفتمان روشنفكري(شامل گفتمان ميان انجمن هاي فرهنگي و نشريات كرد زبان )و يا حتي گفتمان سياسي –نظامي كردي دارند، يا متفاوت است و اگر متفاوت است چه عواملي اين تفاوت را به وجود آورده اند.
” هويت هاي مختلف به شيوه هاي پيچيده اي با هم تلاقي مي كنند.نهاد ها –همچون هويت ها – فراورده هاي آنچه مردم به انجام آن مبادرت مي كنند، هستند، و در عين حال به عمل آنان شكل مي دهند.  با اين حال نهادها در هيچ تعبيري ، در هيچ چيز فراتر از عمل مردم موجوديت نمي يابند. در واقع نهادها همان فرآيندهاي مستمر نهادينه كردن هستند كه به طور جمعي به مثالي بدل شده باشند “.(جنكينز،۱۳۸۱:۲۱۴)
هويت‌ها از نظر رواني براي افراد و ادامه‌ي زندگي‌ اجتماعي مهم‌ و حياتي‌اند ، اما آن‌چه باعث مي‌شود مفهوم هويت براي متفكران علوم اجتماعي داراي اهميت شود، اين است كه هويت‌ها در رفتار مردم نقش دارند. مثلاً‌ اگر فردي خودش را يك كرد تصور كند تلاش مي‌كند كه همانند يك كرد عمل كند ؛ و همين عملكرد اجتماعي فرد است كه دانشمندان علوم اجتماعي را تشويق به تحقيق در مؤلفه‌هاي هويتي افراد، گروه‌هاي اقتصادي ،‌ سياسي و اجتماعي مي‌كند.” اما مفهوم هويت به همان اندازه كه حياتي است ، مبهم هم هست “( هانتيگتون،‌۱۳۸۴:۴۱) تعريف هويت دشوار است و در بسياري از روش‌هاي معمول اندازه‌گيري نمي‌گنجد.
هويت‌ به تصوراتي از خصوصيات فردي و تمايز مربوط مي‌شود كه توسط يك بازيگر اجتماعي حفظ و القا شده و به واسطه‌ي روابط با ” ديگران ” شكل گرفته اند. (Katzenstein. Peter J ،۱۹۹۶:۵۹)
در اين پژوهش ضمن رد واژه‌ي ناسيوناليسم قومي كه موجب سردرگمي مي‌شود و  كساني چون كونور (در احمدي ،‌ ۱۳۷۸:۳۸) و يا  دستوره (۱۳۸۰) آن را به كار برده اند، از واژه‌ي قوم‌گرايي  استفاده مي‌شود. دلايل رد اين اصطلاح كه لوئيس اشنايدر نيز (۱۹۶۹) از آن   انتقاد كرده است را در فصل دوم مي‌‌آوريم.
آن‌چه قرار است در اين پايان نامه بدان پرداخته شود وضعيت قوم كرد است، سياست‌هاي كلي و كلاني وجود دارد كه دولت‌هاي ملي خود را ناچار مي‌دانند كه آ‌ن‌ها را به اجرا در آورند تا مانع تنش‌هاي قومي شوند. اما سياست‌هاي خرد تري نيز وجود دارند كه بسته به موقعيت خاص هر قوم بايد در نظر گرفته شود ، به عنوان مثال وضعيت اقوام كرد و ترك و بلوچ در ايران از نظر تنش‌ها و تحركات قومي كاملاً با هم متفاوت است.(احمدي ، ۱۳۷۸) در همين راستا گروه‌هاي مختلف اقوام كرد از ساكنين استان كردستان گرفته تا كردهاي كلهر كرمانشاه و كردهاي آذربايجان غربي هر يك نيز وضعيت متفاوتي دارند كه سياست‌هاي متكثري را مي‌طلبد. همين ديدگاه است كه در شرايطي كه پيشتر نيز هويت قومي و ملي اهالي بخشهايي از مناطق كرد نشين مورد مطالعه قرار گرفته است ،‌ ما به سراغ منطقه‌ي كردنشين ديگري برويم.
در ايران اقوام كردي داريم كه هريك با داشتن زبان متفاوت و ديني ، محيط زيست ، محيط اجتماعي و محل زندگي ، رابطه ي منحصر به فردي را با دولت مركزي و در نتيجه
بقيه اقوام ايجاد مي كنند. گروه هاي قومي كه با توجه به شرايط ويژه اي كه طي آن خود و هويت قومي و ملي خود را تعريف مي كنند، ميزان تعلق ملي شان متفاوت است و به همان نسبت هم خواسته ها و تحركات  قومي متفاوتي دارند. به همين دليل هم محقق بر آن است ضمن بررسي تعلق ملي آنها، به شناخت آنها از خود و ديگري، هويت قومي و هويت ملي پي ببرد.
طرح مسأله
در چهارچوب سياسي
ايران كشوري است كه به خاطر موقعيت ويژه اش در تنوع قومي[۱] و تحركات قومي گريزي از مركزي – كه از زمان تشكيل دولت ملي [۲] ، كمابيش هميشه با آن مواجه بوده است ( احمدي ،‌۱۳۷۸:‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌  91-93 ) – نياز اساسي به شناخت موقعيت خود به عنوان يك جامعه‌ي چند فرهنگي [۳] دارد. شناختي كه طي آن از يك سو، بتوان طي آن به حقوق اقليتهاي قومي احترام گذاشت و از سوي ديگر دولت مركزي يكپارچگي خود را تضمين كند.
گرچه وجود كشوري به نام ايران سابقه‌ي چند هزار ساله دارد ، در حقيقت سابقه‌ي وجود دولت در ايران به هزاره‌ي ششم پيش از ميلاد مي‌رسد ( فكوهي ‌a . 1380) ( فكوهي در برتون ، ۱۳۸۰:۱۳) و انسجام اين مجموعه‌ي اقوام در اين تاريخ چند هزار ساله براي حفظ موجوديت سياسي  كشور كافي بوده است ، اما بعد از شكل گرفتن دولت ملي ايران به مفهوم مدرن آن ، گرايش‌هاي قومي گريز از مركز شكل جديدي به خود گرفته است . اين گرايش‌ها به صورت تحركات قومي مورد نظر ما –” كه تا پيش از اين بيشتر به صورت تحركات ايلي و قبيله‌اي بوده است ” ( احمدي ، ۱۳۷۸:۹۲ )-  از سالهاي ۱۳۲۰ آغاز شده  است و تا كنون [۴] نيز با شدت‌ و حدت متفاوتي ادامه داشته است.
آنچه مشكلات قومي ايران را دو چندان كرده است ،‌ موقعيت ويژه‌ي ايران در خاورميانه است . مرز ايران تقريباً‌ در همه جا مرزي است ميان اقوامي كه در دو طرف مرز اشتراكات قبيله‌اي ، خويشاوندي ، زباني و فرهنگي دارند . ( ن. ك . به نقشه شماره ۱) اقوامي كه از نظر فرهنگي بيشتر خويشاوند اقوام آن سوي مرز‌ هستند تا مردم داخل مرزهاي رسمي كشور. در شرق بلوچ‌هاي سيستان و بلوچستان ، خويشاوند بلوچ‌هاي پاكستا‌نند، در شمال تركمن‌ها ، همسايه  كشور تركمنستان ، در شمال غربي آذري‌ها همسايه‌ي آذربايجان و جنوب غرب اعراب خوزستان در همسايگي فرهنگي و مكاني اعراب به سر مي‌برند. همين موقعيت ويژه است كه شبكه‌ي خبري عربي الجزيره را وا مي‌دارد كه طي درگير‌ي‌هاي اخير اهواز در اخبار خود به عنوان يك واقعيت عنوان كند كه «اهواز در سال ۱۹۲۵ ميلادي ضميمه‌ي ايران شد
اين اقوام كه مرزهاي سياسي آن‌ها را از هم جدا كرده است  آن‌قدر انسجام دارند  كه يك اتفاق در گروه قومي همسان در كشور همسايه باعث تشنج در همان گروه در ايران مي‌شود.[۵]
تحركات قومي تركمن‌ها در شمال  كشور به خاطر عدم دخالت همسايه‌ها و ضعف گروه‌هاي قومي  با برقراري مجدد اقتدار دولت مركزي ايران بعد از جنگ جهاني دوم  به پايان رسيد ( عسكري خانقاه ،‌ ۱۳۷۴) تحركات شرق كشور نيز به دليل ضعف گروه‌هاي قومي آن‌ سوي مرز كه محرك اصلي بلوچ‌ها هستند به راحتي آرام شده‌اند (حمدي ، ۱۳۷۸:۱۱۸ )، تحركات شمال‌ غربي و جنوب غربي نيز با توافق و قراردادها‌ي بين‌الملي [۶]  آرام مي‌شوند.
در اين ميان اقليت  قومي كرد به دليل موقعيت ويژه‌اش در خاورميانه ، در ايران نيز وضعيت ويژه‌اي دارد. آن‌ها  را با قراردادهاي بين‌المللي نمي‌توان به آرامش فرا خواند،‌ آنها در عراق ،‌تركيه ، سوريه نيز بدون دولت و با شدت و حدت متفاوت خواهان خودمختاري هستند. كردها  بزرگترين گروه اقليت خاورميانه هستند، كردستان ايران در غرب كشور بخشي  از ناحيه كردنشين بزرگتري است كه  جنوب تركيه ، شمال عراق و شرق سوريه هم شامل‌اش مي شود. گرچه فعاليتهاي سياسي –نظامي كردستان ايران در مقايسه با كردستان عراق و تركيه خشونت كمتري دارد ولي در ايران مسائل زباني و مذهبي و فرهنگي ودر نتيجه تحركات قومي كردها در ايران بيش از تركها ، بلوچ‌ها وعرب‌هاي ايران است.( احمدي،۱۳۸۳:۷۶) ” كردها را بسياري ، بزرگترين گروه مردم بدون دولت مي‌دانند. ” (برتون،۱۳۸۰:۱۰۵)  قدرت دولت مركزي ايران مانع شده است كه ايران يوگسلاوي يا نزديكتر برويم  افغانستان ديگري شود ، اما در طول همين دوره به هرحال هميشه تحركاتي وجود داشته و آنچه در اين ميان فراموش شده است  تلاش براي يافتن راه حلي فرهنگي براي حفظ حاكميت ملي و تقويت اتحاد اقوامي است كه قرنها با هم زيسته‌اند و تاريخ گواه امكان همزيستي مسالمت‌آميزشان است.
در چهارچوب فرهنگي
” الگوي فرهنگي- قومي كشور ايران ، الگوي پيچيده‌اي متشكل از گروه‌هاي قومي ، زباني ،‌ مذهبي،‌ نژادي، فرهنگي ، و منطقه‌اي را به نمايش مي‌گذارد ، تا جايي كه به جرأت مي‌توان ادعا كرد اين تنوع و پيچيدگي،‌ خصيصه‌ي بنيادي جامعه‌ي ايران است “. (مقصودي، ۱۳۸۰:۱۶)
اين تنوع به خودي خود يك خصيصه‌ي منفي نيست. ” قوميت آشكار‌ترين شكل و منبع خرده‌ فرهنگ‌هاست ” و خرده فرهنگ‌ها مي‌توانند به اعتلاي فرهنگ جامعه كمك كنند . اما در برخي موارد ويژگي‌هاي فرهنگي مانند قوميت يا مذهب باعث جدايي مردم از يكديگر (گاهي به صورتي بسيار تراژيك ) مي‌شود. مثلاً يوگسلاوي سابق در جنوب شرقي اروپا را در نظر بگيريد . از جمله‌ عواملي كه آتش ناآرامي‌ها اين كشور را در سال‌هيا اخير دامن زد كثرت و گوناگوني فرهنگي بود. اين كشور كوچك كه مساحت آن نصف انگلستان است ، قبل از فروپاشي ۲۵ ميليون نفر جمعيت ، دو نوع خط ، س
ه مذهب ، چهار زبان ، پنج مليت ، و شش جمهوري سياسي داشت و از جانب هفت فرهنگ مختلف محاصره شده بود. ستيز فرهنگي كه اين كشور را به سوي جنگ داخلي سوق داد نشان‌ دهنده‌ي آن است كه خرده فرهنگ‌هاي مختلف درون يك جامعه فقط منبعي براي تكامل و رشد فرهنگي نيستند ، بلكه منبعي براي تنش و خشونت نيز مي‌باشند.
اما آن‌طور كه جنكينز مي‌گويد : ” قوميت به شباهت و تفاوت “ما ” و ” آنها ” متكي است. شناسايي قومي به شيوه يا خاص سرنوشت فرد را به جمع گره مي زند كه ممكن است پيامدهاي مهمي داشته باشد .” (جنكينز،‌ ۱۳۸۱:۱۱۰) اين پيامدهاي مهم گاه مي‌تواند پيامدهاي مهم سياسي باشد كه گاهي مواقع تا تبديل شدن به پيامدهاي نظامي  هم پيش مي‌روند.
با توجه به آن‌چه گفته شد، مسأله‌ي بحران‌هاي قومي در ايران گرچه به خودي خود يك مسأله‌ي سياسي و مطرح در علوم سياسي نيز هستند،‌ اما تقليل اين امر به تنها يك امر سياسي اشتباهي است كه در نه تنها به ناديده گرفتن حقوق اقوام مختلف منجر مي‌شود ، تاوانش را در دراز مدت دولت مركزي نيز پرداخت خواهد كرد. چرا كه ” در جوامع چند قومي مانند ايران يكي  از مهمترين عوامل تهديد كننده‌ي يكپارچگي ، رفتار تبعيض آميز با قوميت‌هاست. تبعيض و بي‌عدالتي از يك سو سبب تشديد تعصبات و پيش‌داوري‌هاي منفي در بين اقوام مي گردد و از سوي ديگر زمينه را براي تشديد تضادها و كشمكش‌هاي قومي فراهم مي‌آورد” (يوسفي ، ۱۳۸۳:۴۹) رفتار تبعيض آميز با قوميت‌ها در ايران به دليل اين‌كه قوميت‌ها در ايران ريشه‌ي نژادي ندارند و تضادها تاريخي نيستند ، در بسياري از موارد ناخواسته اتفاق مي‌افتد.
در شرايط كنوني آن‌چه بيش از هرچيز بر اهميت و حساسيت مطالعات قومي افزوده است ، انقلاب در عرصه‌ي اطلاعات و ارتباطات است كه به مسائل قومي ابعاد برون مرزي منطقه‌اي و بين‌المللي بخشيده است. شرايطي كه باعث از بين رفتن مرزهاي جغرافيايي ، ارتقاي سطح آگاهي‌هاي عمومي و شناخت بهتر افراد نسبت به هويت‌هاي فردي و اجتماعي شده است. كم‌رنگ شدن مرزهاي جغرافيايي افزايش كمي و كيفي امكان برقراري ارتباط با گروه‌ها و اقوام هم‌ ريشه و هم تبار در آن‌ سوي مرزها شده است.
از سوي ديگر تاريخ درگيري‌ها و گرايش‌هاي سياسي كردها نشان مي‌دهد كه ” روابط فرهنگي ميان كردها و فارس‌ها مانع بروز گرايش‌هاي قوي سياسي مركز گريز بوده است ” (احمدي ،‌۱۳۷۸:۹۰)
ضرورت و اهميت تحقيق
در اين بخش لازم است فارغ  از اينكه ما به اين موضوع بپردازيم يا نه ، اهميت و ضرورت كاركردي پرداختن به چنين مسأله‌اي را مورد بحث قرار دهيم . اين بحث را بايد در چند سطح مورد توجه قرار داد:

  1. اهميت مسأله‌ي هويت در جهان امروز.

اهميت هويت در جهان در حال تغيير امروزه ، مسأله‌اي آشكار است ، چرا كه فضا( و مكان ) ، زمان و فرهنگ به عنوان عوامل شكل دهنده‌ي هويت ( گل محمدي ، ۲۴۴- ۱۳۸۳:۲۲۸) به سرعت در حال تغييرند.
هانتيگتون در كتاب خود ” چالش‌هاي هويت در آمريكا” ، ذيل عنوان بحران جهاني هويت مي‌گويد، امروزه  مدرنيزه‌ سازي ، توسعه‌ اقتصادي، شهر نشيني و جهاني سازي مردم را وادار كرده است تا در باره‌ي هويت ملي خود تجديد نظر كنند. هويت‌هاي منطقه‌اي و فرهنگي ” ديگر ملي” از هويت‌هاي گسترده تر ملي، در حال پيشي گرفتن هستند. ( هانتيگتون ، ۱۳۸۴:۲۹)
اين تغيير سريع هويت‌ها باعث شده كه امروزه‌  كشمكش‌هاي هويت بنيان[۷] ، به عنوان يكي از سر فصل‌هاي مطالعات علوم اجتماعي در آيد.

  1. اهميت و ضرورت پرداختن به مسأله‌ي قوميت و قوم گرايي در جهان امروز

قوميت‌ها و تعلقات قومي معمولاً وقتي در علوم اجتماعي و حتي روان‌شناسي اجتماعي مورد توجه قرار مي‌گيرند كه گروه قومي گروه اقليت[۸] نيز باشد.( گرچه اين بدين معنا نيست كه گروه‌هاي اكثريت كمتر قومي هستند) در اواخر جنگ جهاني دوم ، لوئيس ويرث در مقاله‌اي تحت عنوان مسأله‌ي گروه‌هاي اقليت، گروه‌هاي اقليت را دسته‌اي از مردم تعريف مي‌كند كه به دليل داشتن ويژگي‌هاي فيزيكي يا فرهنگي متفاوت از اعضاي ديگر جامعه‌ منجر مي‌شوند و اعضاي گروه‌هاي ديگر جامعه به ويژه اعضاي گروه‌ اكثريت با آنها رفتا‌ر‌هاي تبعيض آميز مي‌كنند. (Wirth.L.1985:345) رفتار ويژه‌ي جامعه با گروه‌هاي اقليت به عنوان گروه‌هاي آسيب پذير، باعث اين توجه‌ آكادميك شده است.
از ابتداي قرن بيستم  در شرايطي كه بسياري از مردمي كه به عنوان قبايل يا بومي‌ها مورد مطالعه‌ي انسان شناسان اجتماعي قرارگرفته بودند حالا ديگر در پي جنبش‌‌هاي آزادي ملي  ملت يا كشمكش‌هاي قومي دولت‌هاي پسا استعماري، قوم محسوب مي‌شدند. آنها كه پيش از اين يك قبيله بودند ، حالا تبديل شده بودند به اقليت‌هاي قومي[۹] . از سوي ديگر. بسياري از گروه‌هاي قومي به شهر‌ها و مناطق مركزي كوچ كردند. جايي كه آن‌ها با مردمي با رسوم ، زبان و هويت‌هاي ديگري ، مواجه شدند، اين گروه نيز از سوي جامعه‌شناسان و انسان‌شناسان شهري مورد توجه قرار گرفتند.
و بالاخره تعداد زيادي  از اعضاي گروه‌هاي قبيله‌اي سابق نيز، به اروپا و امريكاي شمالي مهاجرت كردند. جايي كه روابط‌‌شان با جامعه‌ي‌ ميزبان به طور گسترده‌اي به وسيله‌ي جامعه‌شناسان، روان‌شناسان و انسان‌شناسان اجتماعي مورد مطالعه قرار گرفته و مي‌گيرد. به طور كلي رابطه‌ي دولت به عنوان نماينده‌ي اكثريت با گروه‌هاي قومي به عنوان گروه‌هاي اقليت يكي از زمينه‌هاي اصلي تحقيقات علوم اجتماعي است.

  1. ضرورت پرداختن به مسأله‌ي كردها در ايران .

همانطور كه پيشتر در طرح مسأله درباره‌ي وضعيت ويژه‌ي ايران در تنوع قومي و نيز شرايط كردها اشاره شد كردها به گواه تاريخ ايران ، حساس‌ترين مطالبات قومي را از ابتداي تشكيل دولت‌هاي ملي داشته‌اند. تشكيل دولت مستقل مهاباد و مبارزات گاه مسلحانه‌اي كه تا اوايل انقلاب به طول انجاميد گواه اين ضرورت است.

  1. مهاباد و اهميت اين شهر در ميان مناطق كرد نشين .

در ايران گروه‌هاي مختلف اقوام كردي داريم كه هر يك به دليل داشتن زبان و ديني متفاوت ، محيط زيست ، محيط اجتماعي و رابطه‌اي كه با اقوام ديگر ايران دارند، رابطه‌ي منحصر به فردي با دولت مركزي ايجاد مي‌‌كنند . حضور اقوام كرد در جنوب استان ترك نشين آذربايجان غربي خود مسأله را متفاوت با بقيه مناطق كردنشين مي‌كند ، ” درگيري‌هاي گاه خونيني” ( آموسي ، ۱۳۸۴:۱۶)  كه ميان اين دو قوم (كرد و ترك) اتفاق مي‌افتد ضرورت بررسي اين مسأله را بيش از پيش نشان مي‌دهد.
شهر مهاباد به دليل حساست تاريخي كه در مورد جنبش‌هاي كردي دارد [۱۰] انتخاب شده است. با در نظر گرفتن اين مسأله‌ي كليدي كه پيشينه و زمينه‌ي تاريخي زمين تحقيق بي شك نتايج را تحت تأثير قرار خواهد داد و همان‌طور كه گفته خواهد شد،  اصولاً  يكي از منابع اصلي هويت  گروهي ،‌ تاريخ است . بنابراين هويت قومي را بدون در  نظر گرفتن شرايط تاريخي و جغرافيايي نمي توانيم مطالعه كنيم.
از سوي ديگر انتخاب شهر نيز به عنوان محل جغرافيايي مورد به اين دليل بوده است كه در شهرها  به دليل اين‌كه روابط عشايري نيستند،‌ هويت‌هاي ملي يا قومي  به عنوان مفاهيم جديد ، در برابر هويت‌هاي قبيله‌اي و طايفه‌اي بهتر فهميده مي‌شوند.

  1. اهميت انتخاب جوانان به عنوان جمعيت آماري مورد مطالعه

در هر جامعه‌اي جمعيت  پويا و تأثير گذار بر‌‌‌ آينده‌ي جامعه جوانان هستند.‌ به زبان ديگر با مطالعه‌ي جوانان به نوعي ، آينده‌ي جامعه‌ را مورد تحقيق قرار داده ايم . يعني مطالعه‌ي جمعيت جوان يك منطقه مي‌تواند تبيين ما را واقع گرايانه‌تر نمايد و قدرت پيش بيني به محقق دهد.

  1. ضرورت مطالعه‌ي مردم شناسانه‌ي اين موضوع

مقايسه‌ي گرايش‌هاي مركز گريز كردها در تركيه و عراق  با كرد‌هاي ايران نشان مي‌دهد كه مسأله‌ي كردها  تا چه حد ريشه‌ي فرهنگي دارد. و نزديكي فرهنگي تا چه حد مي‌تواند از اين گرايشات بكاهد .از همين روست كه پرداخت اجتماعي به اين مطلب در حوزه‌ي علوم اجتماعي و مهمتر از همه انسان شناسي كه در ميان علوم اجتماعي داعيه‌ي پرداخت عميق و ژرفانگر را به موضوع دارد ، الزامي به نظر مي‌رسد. از اين ميان نيز شناخت قومي وقتي كه  بر پايه‌‌ي هويت قومي شكل گيرد ، مي تواند عميق‌ترين شناخت‌ها باشد.
[۱] . بر اساس اسناد موجود در وزارت كشور ايران ، اقوام ايراني شامل اقوام هشت گانه‌ي زير هستند:
آذري، بلوچ ، تركمن، طالش ، عرب ، فارس ، كرد و لر.
[۲] . دولت رضاخان را اولين دولت ملي ايران مي‌دانند.
[۳]  . Multicultural  Society
[4] .  براي نمونه ن. ك به براي نمونه درگيري ها تحرّكات قومي تابستان گذشته در حوزه ي كرد نشين غرب كشور( ن. ك. به بي.بي.سي. دوشنبه ۲۵ ژوئيه ۲۰۰۵  ) تحركات قومي در خوزستان ( ن. ك. به بي.بي.سي.  شنبه ۱۶ آوريل ۲۰۰۵  و   شنبه ۰۵ نوامبر ۲۰۰۵ )
[۵] . ن.ك. به بي.بي.سي.  چهارشنبه ۱۵ ژوئن ۲۰۰۵
[۶] . در اين مورد مي‌توان به سركوب قيام پيشه‌وري با همكاري روسيه اشاره كرد.
[۷] . Identity-based conflict
[8] .minority group
[9] .Ethnic Minorities


ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
برچسب: ،
موضوع:
[ ۱۱ فروردين ۱۳۹۹ ] [ ۱۰:۲۵:۵۲ ] [ حميدي ] [ نظرات (0) ]

 

پاياننامه براي كارشناسي ارشد

 

بررسي انسان‏شناختي استراتژي‏هاي قدرت زنان كُرد

(بررسي موردي زنان طبقه متوسط شهرستان سنندج)

استاد راهنما: دكتر ناصر فكوهي

استاد مشاور: دكتر منيژه مقصودي

نگارنده: 

گروه: انسان
شناسي

 
تكه هايي از متن به عنوان نمونه :
چكيده:
تحقيق حاضر با رويكرد انسان‌شناسانه به بحث درباره شيوه‌ها و راهكارهايي مي‌پردازد كه زنان كرد در راستاي رسيدن به منافع و اهدافشان در خانواده در ارتباط با همسرشان به كار مي‌گيرند. كه اين بررسي به صورت بررسي موردي و با بهره گرفتن از روش‌هاي مصاحبه عميق، مشاهده مشاركتي و مصاحبه‌هاي گروهي متمركز بر زنان طبقه‌‌ي متوسط شهرستان سنندج انجام يافته است، در اينجا قدرت در سطح خرد يعني در سطح خانواده بررسي مي‌شود كه در خانواده نيز بيشتر تمركز بر زن و شوهر است. كه بر اساس نتايج حاصله مي‌توان گفت هر زمان كه كانال گفت‌وگوي زن مسدود مي‌گردد زنان به طرف استفاده از كنش‌هاي وسيله‌اي مي‌روند و در اين ميان بيشتر از هر چيز از مسائل زناشوئي در جهت تنبيه و تشويق و اثرگذاري بر همسر خود استفاده مي‌كنند و كم‌ترين استفاده را از قدرت بدني مي‌نمايند. در روي‌ آوردن به كنش ارتباطي شرايط و ويژگي‌ها و موقعيت زن و مرد هر دو مهم و مؤثر مي‌باشد.
در اين بررسي مي‌توان فوبياي زنان در مورد از دست دادن شوهر به صورت اغواي او توسط زن ديگر و تلاش‌هاي آنان در اين راستا را ديد و مسئله‌ي مهم ديگر الگوي فرهنگي است كه اين جامعه براي زنان مناسب مي‌داند، الگوي خشن مادر-همسر مي‌باشد كه اما مي‌توان الگوي آرزو شده كاملاً متفاوت از آن را در ذهن هم زنان و هم مردان اين جامعه ديد كه در حركت زنان به سوي اين نوع جديد از رفتار، به شدت مي‌توان فقر منش را در ميان جامعه كُرد ديد.
در نهايت مي‌توان گفت زنان به دليل عدم وجود قوانين هنجار‌ها و ساختارهايي  كه قدرت را براي زنان جايز بداند، زنان از ابراز قدرت به شكل آشكار و مستقيم پرهيز كرده و به روش‌هاي پنهان ابراز قدرت روي مي‌آورند و علي‌رغم موانع و قدرت مردانه در جهت هماهنگ كردن زنان در راستاي منافع همسرانشان، مي‌توان راهكارهاي زنان در جهت تعكيس اين امر را مشاهده كرد.
كليد واژه:
انسان‌شناسي سياسي، انسان‌شناسي جنسيت، انسان‌شناسي روان‌شناختي، زن، قدرت، كُرد، سنندج، طبقه‌ي متوسط.
مقدمه:
از ويژگي‏هاي بارز جامعه ايراني مردسالاري مي‏باشد. اما نمي‏توان تصور كرد كه زنان در تمامي حوزه‏ها و تمامي زمان‏ها تحت تسلط‏اند و اين مردان هستند كه جريان امور را تعيين مي‏كنند. چنان كه كتي
ديويس معتقد است: «تاكنون با مفهوم قدرت طوري برخورد مي
شده كه گويي فقط در اختيار مردان است و قدرت در اجتماعات برابري طلبانه آرماني مورد نظر جايي ندارد. اما بررسي
ها نشان داد كه قدرت در ميان زنان نيز وجود دارد و آنان همچون كنش
گراني كه از قدرت استفاده مي
كنند مطرح هستند.» (اعزازي، ۱۳۸۵: ۱۷-۱۶)
در تحقيق حاضر سعي بر آن شده به روش‏هايي كه زنان كرد بكار مي‏برند تا در خانواده‏ خويش جريان برخي از امور را به نفع خود گردانند و به اهداف خود رسيده وايده‏هايشان را تحقق بخشند، پي ببريم. ما در جهت تحليل روش‏ها و استراتژي‏هاي آنان، كارايي و اثربخشي اين استراتژي‏ها گام برمي‏داريم.«تصميم
گيري پنهان از اين منظر يعني آرايش صحنه براي حفظ قدرت از طريق شيوه
هايي مانند كنترل اطلاعات فرد B و دسترسي به وسايل ارتباط جمعي و ايدئولوژي
سازي در راستاي سرپوش نهادن بر اختلاف منافع پنهان A وB يا سازماندهي تحقق منافع توسط A، چنان كه تحت اين شرايط مؤثرترين حالت تصميم
گيري پنهان است كه B با توجه به ساخت
هاي موجود و علي
رغم ميل خود شرايط را بپذيرد و خويشتن را براي طرح مسئله ذي
حق نداند» (محمدي
اصل، ۱۳۸۱: ۶۳-۶۲)
ترفندهاي زنان در گريز از قدرت مردانه و اثرگذاري بر امور در خانواده برحسب طبقه اجتماعي، سبك زندگي، ميزان تحصيلات، تعلق به گروه قومي و ديني و. تغييراتي مي‏پذيرد. لذا در اينجا سعي بر آن بوده استراتژي‏هاي قدرت را در يكي از گروه‏هاي همگن زنان، يعني زنان طبقه متوسط شهرستان سنندج بررسي كنيم. البته با يادآوري اين نكته كه ما استراتژي‏هاي قدرت زنان كرد را از خلال روابط خويشاوندي و در ميان گروه خانوادگي مي‏پردازيم. خانواده كوچكترين واحد اجتماعي و خصوصي
ترين واحد نيز هست. بسياري از تنبيهات سخت بدني زن توسط شوهر، و يا فرزندان توسط پدر، ناپدري و نامادري و ديگر افراد بزرگسال در خانواده و نيز آزارهاي كلامي و رواني در داخل خانه صورت مي
گيرد. نگارنده بر اين اعتقاد است كه زماني كه افراد از كنش ارتباطي استفاده مي
كنند توسل به كنش وسيله
اي و استراتژيك كاهش مي
يابد. در كنش ارتباطي است كه سلامت جسم و روان افراد حفظ مي
شود. زن و شوهري كه بتوانند با هم به راحتي و بدون موانع به كنش ارتباطي بپردازند‏ فضاي سالمتري در خانه توليد خواهند كرد و اين سلامت ارتباط بر كودكان و ارتباط آنان با والدين تأثير بسياري خواهد گذاشت و در آينده همين الگوها نه تنها در خانواده
ها كه از طريق افراد خانواده‏، در سطح اجتماعي و حوزه عمومي نيز، به رفتار در خواهد آمد و لذا به سلامت جامعه كمك فراوان خواهد نمود. من كارم را از سطح خانواده كه اولين نهاد اجتماعي كردن افراد است شروع كرده
ام كه اولين قدمها را براي داشتن جامعه
اي برابر، آزاد و عادل را از همين اولين آموزشگاه شروع كرده باشيم.«ارتباط بزرگ
ترين عامل منفردي است كه بر سلامت انسان و رابطه
اش با ديگران اثر مي
گذارد» (ستير، ۱۳۷۳: ۷۵)
طرح مساله:
معمولاً هميشه از قدرت مردانه بحث شده و از زنان به گونه‏اي يادشده كه قدرتي نداشته و تصميم‏گيري‏ها، اعمال خشونت‏هاي جسمي، جنسي و رواني و. همه از طرف مردان اعمال مي‏شوند. بررسي‏ها در مورد قدرت زنان اندك بوده، خصوصاً در مورد زنان كُرد.
اصطلاح «غيرشدگي»[۱] با مفهوم «ديگري شدن» و مفهوم فوكويي«بيروني شدن» يا حاشيه‏اي شدن شخص ارتباط نزديك دارد. شرايط غيرشدگي كه اغلب مترادف با «ديگري» تصور شده است، مختص شخص‏ حاشيه‏اي يا پيراموني است كه به مراكز قدرت دسترسي ندارد. مراكز، نقطه مبدأ را بازنمايي مي‏كنند كه در آن نقطه معني به مثابه هنجار تعيين كننده، تأييد و تثبيت شده است. كساني كه به دليل طبقاتي، كاستي، جنسيتي يا مذهبي از مركز طرد مي‏شوند نامرتبط با قواعد هنجاري طبقه‏بندي مي‏شوند و«ديگري[۲]» نام مي‏گيرند. نظريه پردازان فمينيست بحث مي‏كنند كه مردسالاري با بهره گرفتن از الگوهاي هويتيِ ذات گرايانه و زيست‏شناسانه براي زنان، غيرشدگي را به تجربه زنان نسبت داده است. به اين ترتيب تجربه زنان همگن شده، به حواشي رانده شده و در انقياد هنجار عام، يعني تجربه مرد درآمده است تا به قدرت مردسالاري مشروعيت و حقانيت بخشد.(هام وگمبل، ۱۳۸۲:‏ ۳۰) به همين دليل از تجربه قدرت‏نمايي زنان بسيار كم سخن گفته مي‏شود. ديگر آن كه زنان عمده فعاليتشان در خانه بوده و خانه يك حوزه خصوصي است كه حوزه خصوصي در برابر حوزه عمومي كمتر به چشم مي‏آيد و اخبار در مورد اتفاقات و رويدادها و رفتارها درون خانه بسيار كمتر از حوزه عمومي منتشر مي‏شود. حوزه خصوصي جايي است كه رفت و آمد به آن كم و كنترل شده است و لذا اطلاعات درباره آن اندك مي‏باشد اما حوزه عمومي بسيار راحت‏تر به چشم مي‏آيد و حال كه زنان تا چند دهه اخير محدود به حوزه خصوصي بوده‏اند اطلاعات ما از رفتارهاي آن‌ها كم‌تر مي‏باشد.
«از ديدگاه انسان‏شناسي فمينيستي همه فرهنگ‌ها زنان را در حوزه خانگي (خصوصي) و مردان را در قلمرو عمومي قرار مي‏دهند. به اعتقاد ميشل روزالدو بين فرودستي زنان در يك جامعه مشخص و ميزان جدايي بين قلمروهاي عمومي و خانگي رابطه مستقيمي وجود دارد.(روزالدو، به نقل از هام، ۱۳۸۲: ۳۵۷)
لذا سعي كرديم كه روابط قدرت را در عرصه خصوصي، قلمروي كه زنان بيشترين حضورشان را در اين عرصه دارند، بررسي كنيم.
«نكته‏اي كه بايد بدان توجه داشت اين است كه علم سياست، تنها به مطالعه و بررسي رابطه قدرت در سپهر عمومي مي‏پردازد، در حالي كه در زندگي خصوصي نيز رابطه قدرت وجود دارد و تفكيك ميان دو حوزه، موجب بي‏توجهي به مسئله قدرت در عرصه خصوصي است. در دوره اخير، نه تنها فمينيست‏ها، بلكه ساير انديشمندان و نظريه‏پردازان، به دنبال رابطه قدرت در همه عرصه‏ها هستند. از اين رو، تعريف سياست توسعه يافته است و ديگر محدود به قدرت حاكميت و دولت نمي‏شود و زندگي خصوصي را نيز در بر مي‏گيرد.» (مشيرزاده، ۱۳۸۳: ۱۷۲)
روابط قدرت در خانواده متاثر از فرهنگ حاكم بر جامعه مي‏باشد و نيز به نوبه خود تأثيرگذار بر فرهنگ حاكم. در اينجا نمي‏توان از همه زنان كرد حرف زد زيرا اين زنان برحسب ويژگي‏هايي از جمله طبقه اقتصاديشان و. وضعيتشان فرق مي‏كند.
علاوه براين وضعيت زنان كرد در ايران با زنان كرد در ساير كشورها هرچند تشابهاتي دارد،‏ اما تفاوت‏هايي نيز مي‏پذيرد زيرا فرهنگ كردها در هر كشور، از فرهنگ غالب در آن كشور تأثيراتي پذيرفته كه اين تأثيرات بر نگرش آن خرده فرهنگ نسبت به منزلت و حقوق زنان و ميزان مشاركت‏دهي زنان در فعاليت‏ها تأثير مي‏گذارد.
به همين دليل ما اينجا از زنان در شهر سنندج كه يكي از شهرهاي كردنشين در ايران مي‏باشد سخن مي‏گوييم.
يكي از عرصه‏هايي كه قدرت در آن ظاهر مي‏شود و روابط قدرت را در آن مي‏توان ديد عرصه‏ خانواده است. كه خصوصاً براي بررسي قدرت زنان، عرصه قابل مطالعه و قابل دسترسي‏تري است. نگرش نسبت به زنان در اين نهاد، بر نگرش در ديگر نهادها هم تأثير گذاشته و نيز تأثير مي‏پذيرد. زيرا بخش بزرگي از اجتماعي‏شدن و يادگيري در خانه و خانواده روي مي‏دهد و همين افراد بازيگران سيستم اجتماعي خواهند شد. از سيستم‏هاي اجتماعي تأثير پذيرفته و نيز بر آن تأثير مي‏گذارند و نگرش‏ها و عادات رفتاري خود را در مكان‏ها و عرصه‏هاي مختلف با خود حمل مي‏كنند.
قدرت مردان، در جامعه نسبت به قدرت زنان شناخته شده‏تر است زيرا آنها بسيار بيشتر از زنان در عرصه‏هاي اجتماعي حضور رسمي و صوري دارند. در برخي موارد هرچند زنان ظاهراً حضور ندارند و ما زنان را رسماً در جايگاه تصميم‏گيرنده نمي‏بينيم. اما در واقع رهبران پشت پرده‏اند. در اين موارد شايد نمي‏توان از واژه قدرت در معناي تخصصي آن و يا حتي اقتدار نام برد و بتوان از نفوذ زنان سخن گفت. آنان گاه نظرات و ايده‏هايشان را از طريق انتقال آنها به مردان،‏ وارد عرصه عمل كرده و بدين ترتيب در بسياري از امور دخالت مي‏كنند. يعني هرچند در ظاهر امر اين مرد است كه حرف مي‏زند و رأيش را بيان مي‏كند اما في‏الواقع اين تفكرات و نظرات زن است كه او را به اين نظر يا عمل سوق داده است. مثلاً‏ در كردستان در مراسمي كه مهريه[۳] تعيين مي‏شود، اين تنها مردان هستند كه در اتاقي گردهم نشسته و بر سر مقدار آن چانه مي‏زنند. اما اين تنها ظاهر قضيه است. درواقع در بسياري از خانواده‏ها قبل از شروع اين مراسم، در خانه زنان شروع به بحث با مردان خانواده مي‏كنند و مقدار مناسب مهريه را به او مي‏گويند. حتي او را مجهز به دلايل و شواهدي مي‏كنند تا در مراسم براي اقناع طرف مقابل از آن استفاده كند. آيين تعيين مهريه نمونه‏اي است از صحنه‏هاي نفوذ زنان. و اما زن براي اين نفوذ، از راهكارها و تمهيداتي بهره مي‏برد كه موضوع اصلي مورد بحث ما است.
اما چون زنان در بسياري از موارد خود در صحنه ظاهر نمي‏شوند، حرفي نزده و درظاهر در قضيه دخالتي ندارند، سبب اين تصور در اكثريت مردم گشته كه زنان منفعل و بدون قدرت‏اند. به همين دليل شناسايي نحوه اعمال قدرت از طرف زنان در عرصه‏هايي از خانواده از جمله: عرصه اقتصادي، عرصه تربيت فرزندان، عرصه زناشويي و. هدف اين تحقيق مي‏باشد. برتراند راسل در كتابش با نام قدرت، از قدرت پشت پرده سخن مي‏گويد. او مي‏نويسد« در هر سازمان بزرگي كه زمامداران قدرت زيادي در اختيار دارند، مردان(يا زنان) كوچكتري هم هستند كه با شيوه‏هاي شخصي خود در رهبران نفوذ مي‏كنند» و البته او صفات لازم براي كسب قدرت پشت پرده را متفاوت از صفات لازم براي انواع ديگر قدرت مي‏داند.(راسل: ۱۳۷۱، ۷۱)
در اينجا واژه قدرت را به عنوان يك واژه عمومي بكار مي‏بريم. در ذيل آن واژه ‏هاي تخصصي اقتدار، نفوذ، دستكاري و. وجود دارد. شكل خاصي از قدرت موردنظر ما نمي‏باشد. بلكه مهم اين است كه زنان بر امور در خانواده موثر واقع مي‏شوند يعني آنها را تحت‏تأثير قرار مي‏دهند. حال اين تأثيرگذاري ناشي از اقتدار، زورگويي و سلطه باشد و يا ناشي از چانه‏زني، اقناع و. مهم نحوه تأثيرگذاري و تاكتيك‏ها و نيز سياست‏هاي زنان در طي جريان تأثيرگذاري مي‏باشد. كه حال هدف زن از اين تأثيرگذاري تامين منافع شخصي خويش، منافع خانواده پدري‏اش و يا نفع خانواده‏اي كه تشكيل داده است باشد. محور اصلي بحث ترفندها، گريزها، سياست و استراتژي‏هايي است كه اين زنان در جهت رسيدن به آنچه نفع و مقصود مي‏دانند بكار مي‏گيرند.
«قدرت پديده‏اي است كه هميشه در زندگي اجتماعي وجود دارد. در همه گروه‏هاي انساني برخي افراد اقتدار و نفوذي بيش از ديگران دارند و خودِ گروه‏ها نيز از نظر ميزان قدرتشان متفاوتند. معمولاً قدرت و نابرابري رابطه نزديكي بايكديگر دارند. قدرتمندان مي‏توانند منابع ارزشمند مانند دارايي و ثروت را انباشته كنند و به دست آوردن چنين منابعي به نوبه خود وسيله ايجاد قدرت است.» (صبوري: ۱۳۸۱،‏۲۶)
هرچند به دغدغه اصلي زنان و منبع اصلي موردنزاع آنها و حتي ميزان كارايي اين روش‏ها نيز پرداخته مي‏شود اما اينكه آنچه او نفع خويش تشخيص مي‏دهد آيا تشخيص درستي است و اينكه زندگي و انرژي و توان خويش را در جهت توهمي تلف كرده و يا اينكه آيا اين روش‏ها اخلاقي و منطقي‏اند يا نه در محور اصلي مباحث ما قرار ندارد و صرفاً در راستاي محور اصلي، اشاره‏اي به آنها خواهد شد.
لذا در اينجا اصطلاح كلي استراتژي‏هاي قدرت به راهكارها، ترفندها، گريزها، رفتارها، اعمال و. در جهت نفوذ، اقتدار، سلطه، قدرت و. اشاره دارد.


شرح مفاهيم
«انسان‌شناسان فمينيست بين قدرت، اقتدار و نفوذ تمايز قائل مي‏شوند. به نظر آنان زنان، به لحاظ بينا فرهنگي از برخي شكل‏هاي قدرت در تصميم‏گيري اجتماعي برخوردار مي‏شوند. ولي از آنجا كه فعاليت‏هاي مردان كانون ارزش فرهنگي است در تمامي فرهنگ‌ها منبع مشروعيت در اعمال قدرت نيز مردان هستند.» (هام وكمپل. ۱۳۸۲:‏ ۳۴۷)
«قدرت خانگي[۴] اما خاصيت يا صفتي در يك سيستم خانوادگي است كه براساس آن فرد يا افرادي توانايي(بالقوه يا بالفعل) تغيير رفتار ديگر اعضاي خانواده را دارند. منابع قدرت را معمولاً در ارتباط با شاخص‏هايي چون تحصيلات، درآمد، مالكيت، شغل و . مي‏دانند.در اين حوزه به روابط داخلي افراد و فرايندهايي كه در آن قدرت شكل مي‏گيرد نظير تصميم گيريها، حل مشكلات، حل تضادها و . توجه مي‏شود. منابع قدرت ويژگي‏ها يا نهادهايي را در بردارد كه موجب تمايز عامل قدرت و تابع قدرت مي‏شوند. اين منابع شامل شخصيت، مالكيت و سازمان مي‏شود.(گالبريت، ۱۳۷۳: ۱۱)
«فرهنگ علوم‏اجتماعي قدرت را اين‏گونه تعريف مي‏كند: قدرت در كلي‏ترين مفهوم آن عبارت است از:
الف) توانايي(اعمال شده يا نشده) براي ايجاد رويداد معين
ب) نفوذ اعمال شده به وسيله يك فرد يا گروه به هر طريق بر رفتار ديگران در جهات مورد نظر.
اين تعريف در واقع از تعريف معروف ماركس و برگرفته شده است كه قدرت را«توانايي اعمال اراده خود در يك رابطه اجتماعي معين صرف نظر اينكه مبناي آن توانايي چيست، حتي در برابر مخالفت و به رغم اراده ديگران» تعريف مي‏كند.» (صبوري. ۱۳۸۱، ۲۵-۲۴)
«قدرت در معنايي عام قابليت انجام اعمال مؤثر يا توانايي اثرگذاري مطلوب بر اشياء يا افراد است.»(ريوير. ۱۳۸۲. ۲۸)
دال در رابطه با قدرت معتقد است كه:
«طرف A بر طرف B تا جايي قدرت اعمال مي‏كند كه بتواند طرف B را به كاري وا دارد كه در غير آن صورت كار مزبور را انجام نمي‏داد.» (Dahl . R , 1957: 203)
«مفهوم اقتدار به وضعيتي اشاره دارد كه در آن اعمال كنندگان قدرت از نظر عموم مردم دارندگان به حق با مشروع قدرت پنداشته مي‏شوند، بدين سان ، قدرت به تنهايي به مفهوم وضعيتي است كه به توانايي كاربرد زور اشاره دارد اما اقتدار ويژگي رضايت را هم در بر دارد.» (صبوري، ۱۳۸۱. ۲۸)
«قدرت به اعمال نفوذ با تكيه بر نوعي مجازات اطلاق مي‏شود(كاربرد زور جسماني، شديدترين نوع مجازات منفي است)؛ اما اقتدار به اعمال نفوذ مبتني بر حيثيت شخصي و يا منزلتِ يك سمت اطلاق مي‏شود.» (بيتس و پلاگ. ۱۳۷۵: ۶۵۴)
«سياست ترجمه واژه يوناني Politeia است كه يوناني‏ها به آن نظام شهري مي‏گفتند. يعني شيوه‏ سازمان بخشيدن به فرماندهي كه در دولت شهرهاي يوناني به مفهوم سازمان دهي تمام اجتماع در نظر گرفته مي‏شد. اين واژه به مفهوم شهروندي، حكومت و شكل حكومت نيز به كاربرده شده است.» (صبوري. ۱۳۸۱، ۲۳)
«واژه سياست در زبان فارسي به معناي(۱) با داشتن ملك، حكومت، رياست و داوري (۲) مصلحت، تدبير و دورانديشي (۳) قهر كردن و هيبت نمودن (۴) شكنجه، عذاب و عقوبت و مجازات كردن است.» (دهخدا، ۱۳۴۵، ۷۴۲- ۷۴۱)
«خانواده يك گروه زيستي ـ اجتماعي است كه حداقل از دو نفر(مرد ـ‏ زن) كه با يكديگر نسبت خوني ندارند تشكيل شده معمولاً خانواده، محلي براي فرزندآوري است و حداقل كاركرد خانواده اين است كه محيطي را فراهم مي‏سازد كه در آن نه تنها نيازهاي طبيعي افراد برآورده مي‏شود بلكه جايگاه اجتماعي ـ فرهنگي فرد نيز تثبيت مي‏گردد. شكل جهاني خانواده امروزي به شكل زيستي شامل والدين و فرزندان مي‏باشد.(Gould and Lokolb, 1964. 257-259) و دكتر ساروخاني خانواده را اين چنين تعريف مي‏كنند. «خانواده گروهي است اجتماعي و متشكل از افرادي كه داراي روابط سببي(زن-شوهر)، احياناً نسبي(در صورت وجود فرزندان) و گاه فرزندپذيري با يكديگرند.»(ساروخاني، ۱۳۷۰: ۱۴۴)
ايدئولوژي«يعني ارزشها و باورهايي كه به تحكيم موقعيت گروه‌هاي قدرتمندتر به زيان گروه‌هاي كم قدرت‌تر ياري مي‌رسانند. قدرت، ايدئولوژي و تضاد همواره با يكديگر پيوند نزديك دارند. بسياري از ستيزه‌ها به علت پاداشهايي كه قدرت مي‌تواند به همراه آورد، بر سر قدرت است.»(گيدنز ۱۳۸۱: ۷۶۷)
فضاي خصوصي: فضايي كه مربوط مي‌شود به كوچكترين واحد اجتماعي يعني خانواده. وقتي از يك خانه يا آپارتمان حرف مي‌زنيم با فضاي خصوصي سروكار داريم كه افراد محدودي به آن رفت و آمد دارند.(فكوهي. ۱۳۸۱ جزوه درس انسان‌شناسي شهري) هيچكس نمي‌تواند بدون رضايت ساكن به محل مسكوني وارد شود. فضاي خصوصي از نظر حقوقي حفاظت شده است.

ادامه متن نمونه


ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
برچسب: ،
موضوع:
[ ۱۱ فروردين ۱۳۹۹ ] [ ۱۰:۲۴:۲۳ ] [ حميدي ] [ نظرات (0) ]
[ ۱ ][ ۲ ][ ۳ ][ ۴ ][ ۵ ][ ۶ ][ ۷ ][ ۸ ][ ۹ ][ ۱۰ ][ ۱۱ ][ ۱۲ ][ ۱۳ ][ ۱۴ ][ ۱۵ ][ ۱۶ ][ ۱۷ ][ ۱۸ ][ ۱۹ ][ ۲۰ ][ ۲۱ ][ ۲۲ ][ ۲۳ ][ ۲۴ ][ ۲۵ ][ ۲۶ ][ ۲۷ ][ ۲۸ ][ ۲۹ ][ ۳۰ ][ ۳۱ ][ ۳۲ ][ ۳۳ ][ ۳۴ ][ ۳۵ ][ ۳۶ ][ ۳۷ ][ ۳۸ ][ ۳۹ ][ ۴۰ ][ ۴۱ ][ ۴۲ ][ ۴۳ ][ ۴۴ ][ ۴۵ ][ ۴۶ ][ ۴۷ ][ ۴۸ ][ ۴۹ ][ ۵۰ ][ ۵۱ ][ ۵۲ ][ ۵۳ ][ ۵۴ ][ ۵۵ ][ ۵۶ ][ ۵۷ ][ ۵۸ ][ ۵۹ ][ ۶۰ ][ ۶۱ ][ ۶۲ ][ ۶۳ ][ ۶۴ ][ ۶۵ ][ ۶۶ ][ ۶۷ ][ ۶۸ ][ ۶۹ ][ ۷۰ ][ ۷۱ ][ ۷۲ ][ ۷۳ ][ ۷۴ ][ ۷۵ ][ ۷۶ ][ ۷۷ ][ ۷۸ ][ ۷۹ ][ ۸۰ ][ ۸۱ ][ ۸۲ ][ ۸۳ ][ ۸۴ ][ ۸۵ ][ ۸۶ ][ ۸۷ ][ ۸۸ ][ ۸۹ ][ ۹۰ ][ ۹۱ ][ ۹۲ ][ ۹۳ ][ ۹۴ ][ ۹۵ ][ ۹۶ ][ ۹۷ ][ ۹۸ ][ ۹۹ ][ ۱۰۰ ][ ۱۰۱ ][ ۱۰۲ ][ ۱۰۳ ][ ۱۰۴ ][ ۱۰۵ ][ ۱۰۶ ][ ۱۰۷ ][ ۱۰۸ ][ ۱۰۹ ][ ۱۱۰ ][ ۱۱۱ ][ ۱۱۲ ][ ۱۱۳ ][ ۱۱۴ ][ ۱۱۵ ][ ۱۱۶ ][ ۱۱۷ ][ ۱۱۸ ][ ۱۱۹ ][ ۱۲۰ ][ ۱۲۱ ][ ۱۲۲ ][ ۱۲۳ ][ ۱۲۴ ][ ۱۲۵ ][ ۱۲۶ ][ ۱۲۷ ][ ۱۲۸ ][ ۱۲۹ ][ ۱۳۰ ][ ۱۳۱ ][ ۱۳۲ ][ ۱۳۳ ][ ۱۳۴ ][ ۱۳۵ ][ ۱۳۶ ][ ۱۳۷ ][ ۱۳۸ ][ ۱۳۹ ][ ۱۴۰ ][ ۱۴۱ ][ ۱۴۲ ][ ۱۴۳ ][ ۱۴۴ ][ ۱۴۵ ][ ۱۴۶ ][ ۱۴۷ ][ ۱۴۸ ][ ۱۴۹ ][ ۱۵۰ ][ ۱۵۱ ][ ۱۵۲ ][ ۱۵۳ ][ ۱۵۴ ][ ۱۵۵ ][ ۱۵۶ ][ ۱۵۷ ][ ۱۵۸ ][ ۱۵۹ ][ ۱۶۰ ][ ۱۶۱ ][ ۱۶۲ ][ ۱۶۳ ][ ۱۶۴ ][ ۱۶۵ ][ ۱۶۶ ][ ۱۶۷ ][ ۱۶۸ ][ ۱۶۹ ][ ۱۷۰ ][ ۱۷۱ ][ ۱۷۲ ][ ۱۷۳ ][ ۱۷۴ ][ ۱۷۵ ][ ۱۷۶ ][ ۱۷۷ ][ ۱۷۸ ][ ۱۷۹ ][ ۱۸۰ ][ ۱۸۱ ][ ۱۸۲ ][ ۱۸۳ ][ ۱۸۴ ][ ۱۸۵ ][ ۱۸۶ ][ ۱۸۷ ][ ۱۸۸ ][ ۱۸۹ ][ ۱۹۰ ][ ۱۹۱ ][ ۱۹۲ ][ ۱۹۳ ][ ۱۹۴ ][ ۱۹۵ ][ ۱۹۶ ][ ۱۹۷ ][ ۱۹۸ ][ ۱۹۹ ][ ۲۰۰ ][ ۲۰۱ ][ ۲۰۲ ][ ۲۰۳ ][ ۲۰۴ ][ ۲۰۵ ][ ۲۰۶ ][ ۲۰۷ ][ ۲۰۸ ][ ۲۰۹ ][ ۲۱۰ ][ ۲۱۱ ][ ۲۱۲ ][ ۲۱۳ ][ ۲۱۴ ][ ۲۱۵ ][ ۲۱۶ ][ ۲۱۷ ][ ۲۱۸ ][ ۲۱۹ ][ ۲۲۰ ][ ۲۲۱ ][ ۲۲۲ ][ ۲۲۳ ][ ۲۲۴ ][ ۲۲۵ ][ ۲۲۶ ][ ۲۲۷ ][ ۲۲۸ ][ ۲۲۹ ][ ۲۳۰ ][ ۲۳۱ ][ ۲۳۲ ][ ۲۳۳ ][ ۲۳۴ ][ ۲۳۵ ][ ۲۳۶ ][ ۲۳۷ ][ ۲۳۸ ][ ۲۳۹ ][ ۲۴۰ ][ ۲۴۱ ][ ۲۴۲ ][ ۲۴۳ ][ ۲۴۴ ][ ۲۴۵ ][ ۲۴۶ ][ ۲۴۷ ][ ۲۴۸ ][ ۲۴۹ ][ ۲۵۰ ][ ۲۵۱ ][ ۲۵۲ ][ ۲۵۳ ][ ۲۵۴ ][ ۲۵۵ ][ ۲۵۶ ][ ۲۵۷ ][ ۲۵۸ ][ ۲۵۹ ][ ۲۶۰ ][ ۲۶۱ ][ ۲۶۲ ][ ۲۶۳ ][ ۲۶۴ ][ ۲۶۵ ][ ۲۶۶ ][ ۲۶۷ ][ ۲۶۸ ][ ۲۶۹ ][ ۲۷۰ ][ ۲۷۱ ][ ۲۷۲ ][ ۲۷۳ ][ ۲۷۴ ][ ۲۷۵ ][ ۲۷۶ ][ ۲۷۷ ][ ۲۷۸ ][ ۲۷۹ ][ ۲۸۰ ][ ۲۸۱ ][ ۲۸۲ ][ ۲۸۳ ][ ۲۸۴ ][ ۲۸۵ ][ ۲۸۶ ][ ۲۸۷ ][ ۲۸۸ ][ ۲۸۹ ][ ۲۹۰ ][ ۲۹۱ ][ ۲۹۲ ][ ۲۹۳ ][ ۲۹۴ ][ ۲۹۵ ][ ۲۹۶ ][ ۲۹۷ ][ ۲۹۸ ][ ۲۹۹ ][ ۳۰۰ ][ ۳۰۱ ][ ۳۰۲ ][ ۳۰۳ ][ ۳۰۴ ][ ۳۰۵ ][ ۳۰۶ ][ ۳۰۷ ][ ۳۰۸ ][ ۳۰۹ ][ ۳۱۰ ][ ۳۱۱ ][ ۳۱۲ ][ ۳۱۳ ][ ۳۱۴ ][ ۳۱۵ ][ ۳۱۶ ][ ۳۱۷ ][ ۳۱۸ ][ ۳۱۹ ][ ۳۲۰ ][ ۳۲۱ ][ ۳۲۲ ][ ۳۲۳ ][ ۳۲۴ ][ ۳۲۵ ][ ۳۲۶ ][ ۳۲۷ ][ ۳۲۸ ][ ۳۲۹ ][ ۳۳۰ ][ ۳۳۱ ][ ۳۳۲ ][ ۳۳۳ ][ ۳۳۴ ][ ۳۳۵ ][ ۳۳۶ ][ ۳۳۷ ][ ۳۳۸ ][ ۳۳۹ ][ ۳۴۰ ][ ۳۴۱ ][ ۳۴۲ ][ ۳۴۳ ][ ۳۴۴ ][ ۳۴۵ ][ ۳۴۶ ][ ۳۴۷ ][ ۳۴۸ ][ ۳۴۹ ][ ۳۵۰ ]
.: Weblog Themes By sitearia :.

درباره وبلاگ

نويسندگان
نظرسنجی
لینک های تبادلی
فاقد لینک
تبادل لینک اتوماتیک
لینک :
خبرنامه
عضویت لغو عضویت
پيوندهای روزانه
لينكي ثبت نشده است
پنل کاربری
نام کاربری :
پسورد :
عضویت
نام کاربری :
پسورد :
تکرار پسورد:
ایمیل :
نام اصلی :
آمار
امروز : ---
دیروز : ---
افراد آنلاین : ---
همه : ---
چت باکس
موضوعات وب
موضوعي ثبت نشده است
امکانات وب

سئو کار حرفه ای / خرید پیج اینستاگرام / باربری / دانلود نرم افزار اندروید  / شرکت خدمات نظافتی در مشهد / شرکت نظافت منزل و راه پله در مشهد / شرکت نظافت راه پله در مشهد / شرکت نظافت منزل در مشهد  /سایت ایرونی  / بازی اندروید  /  خدمات گرافیک آریا گستر  / فروش پیج آماده آریا گستر / نیازمندی های نظافتی / وکیل در مشهد / ارز دیجیتال / نیازمندی های قالیشویی / مبل شویی / املاک شمال  / آرد واحد تهران / فیزیوتراپی سیناطب / sell Instagram account safely / نیازمندی های گردشگری / نیازمندی های سالن زیبایی