شناسايي عوامل باكتريايي بلايت گردو و تعيين تنوع آن در استان لرستان
استاد راهنما:
دكتر علي عليزاده علي آبادي
استادان مشاور:
مهندس ابوالقاسم قاسمي
دكتر علي اسكندري
تكه هايي از متن به عنوان نمونه :
چكيده
بلايت باكتريايي( Xanthomonas arboricola pv. Juglandis) يكي از بيماريهاي مهم گردو است كه هرساله باعث كاهش توليد گردو در غرب، مركز و شمال ايران ميشود. اين بيماري اولينبار در سال ۱۳۲۷ توسط اسفندياري از قزوين و مازندران گزارش گرديد سپس، بهطور وسيع از استانهاي شمالي، مركزي و غربي كشور گزارش شد. عامل بيماري برگها، گلها، جوانهها و ميوههاي گردو را آلوده مي كند. بهمنظور شناسايي عامل بيماري بلايت باكتريايي گردو در استانهاي مختلف در طي فصل بهار و تابستان سال۱۳۹۰ از برگهاي آلوده درختان گردوي از استانهاي لرستان، كردستان و البرز نمونه برداري به عمل آمد و طبق روشهاي مرسوم در باكتري شناسي، باكتري عامل بيماري جدا، خالصسازي و شناسايي شد. اثبات بيماريزايي روي نهال سه ساله و ميوه گردو به اثبات رسيد. پس جداسازي در سطح محيط كشت دو نوع كلني زردرنگ و كرم رنگ مشاهده شد كه كلني هاي كرم رنگ از فراواني بيشتري برخوردار بودند. كلني هاي زردرنگ بر اساس نتايج آزمونهاي بيوشيميايي بهعنوانX. arboricola pv. juglandis شناسايي شدند. بر اساس نتايج حاصل از تجزيه و تحليل خوشهاي الگوي حاصل از روش rep-PCR جدايههاي مورد بررسي از نظر تنوع ژنتيكي در سه گروه با ۵۶% تشابه قرار گرفتند. جدايههاي زانتوموناس براساس تعيين توالي ژن RNA پلي مراز زير واحد بتا و ترسيم دندروگرام به روش نيبرجوينينگ در يك گروه مجزا قرار گرفتند بر اين اساس جدايه ۱۰ ، ۱۱ و ۱۲ كه از استان لرستان و كردستان جداسازي شده بودند، كاملا متمايز از ساير زانتوموناسها در يك گروه مستقل قرار گرفتند. جدايههاي كرم رنگ بر اساس نتايج آزمونهاي بيوشيميايي، اثبات بيماريزايي به عنوان Pseudomonas syringae pv. syringae , Pseudomonas viridiflava و Pseudomonas spشناسايي شدند. جدايهها در واكنش rep- PCR در گروههاي مختلف و متنوعي قرار گرفتند. اين جدايهها بر اساس مقايسه توالي ژن RNA پلي مراز زير واحد بتا و ترسيم دندروگرام به روش نيبرجوينينگ در سه گروه مجزا قرار گرفتند. گروه اول شامل جدايههاي ۹، ۱۰، ۱۸و ۴۱ به عنوان نماينده ۲۴ جدايه با ۹۹% به Pseudomonas syringae pv. syringae شباهت داشت، و گروه دوم شامل جدايهي ۴۸ با ۹۹% به Pseudomonas viridiflava شبيه بود و گروه سوم شامل جدايههاي ۳۱ و ۱۱ به .Pseudomonas sp تعلق داشتند كه جدايه ۱۱ با گونهP. cedrina به ميزان ۹۹% شباهت داشت. اين اولين گزارش از بيماريزايي Pseudomonas syringae pv. syringae در گردو مي باشد.
- مقدمه
گردو درختي از خانواده Juglandaceae وجنس Juglans است (بختياري، ۱۳۸۲). اين جنس داراي ۲۱ گونه مي باشد كه همگي خزان كننده و داراي ميوه خوراكي بوده و برخي از اين گونه ها از نظر چوب نيز با ارزش مي باشند. گردو درختي است زيبا و سايه افكن كه به عنوان درخت زينتي به كار مي رود. اين درخت در مناطق معتدل دنيا رشد و پرورش مي يابد. گردو از محصولات مهم خشكباري دنيا به شمار مي آيد و در بعضي كشورهاي صنعتي به عنوان يك درخت روغني بسيار مهم محسوب مي شود. گردوهاي موجود به دليل تكثير با بذر داراي تنوع ژنتيكي بسيار غني بوده و صفات با ارزشي در ژنوتيپ ها وجود دارد كه پس از شناسايي مي تواند مورد استفاده قرار گيرد. (وحدتي، ۱۳۸۲).
۱-۲- اهميت اقتصادي گردو در ايران و جهان
گردو يكي از درختان بسيار مهم و ارزنده گروه پهن برگان است كه در بسياري از نقاط جهان در نيمكره شمالي از اروپاي جنوبي، مركزي و شرقي تا قفقاز وشمال و مركز ايران تا دامنه هاي هيمالايا و كشور چين وژاپن و همچنين گونه هايي از آن در قاره آمريكاي شمال و آمريكاي جنوبي به طور طبيعي مي رويد و كاشته مي شود كه اكثر حائز اهميت هستند. (طباطبايي و همكاران، ۱۳۷۷) تنها جنگل طبيعي باقي مانده از اين محصول در دنيا هم اكنون در قرقيزستان و در شرايط بسيار خوب موجود است. در ايران كاشت گردو از دره گز و مغان در شمال كشور تا اقليد فارس در جنوب و از ارتفاعات جنوب غربي اروميه تا كوه تفتان در جنوب شرقي بين طولهاي جغرافيايي ۴۵ تا ۶۵ درجه بخوبي ميرويند ولي بهترين بازدهي مربوط به باغهايي است كه در ارتفاعات دامنه هاي البرز، خراسان، آذربايجان و دامنه هاي زاگرس (به ويژه تفرش، گلپايگان و تويسركان) قرار دارند.
همچنين اطراف كوههاي لاله زار و جبال بارز منطقه اي است كه از مراكز عمده گردو كاري كشور به حساب مي آيد . اكثر قريب به اتفاق اين درختان حاصل كشت بذر بوده و به همين دليل داراي تفرق و تنوع صفات زيادي هستند (بختياري و همكاران، ۱۳۸۲).
۱-۳- منشاء و انتشار گردو
كشور ايران سرزميني است حاصلخيز با اكوسيستمي متنوع و وسيع كه قسمتي از رويشگاههاي وسيع گردو را در دنيا شامل ميشود كه اين تنوع اقليم و اكوسيستم را در ساير نقاط جهان كمتر ميتوان يافت. منشأ طبيعي گردوي ايراني، مناطق كوهستاني آسياي مركزي است. گرچه بسياري از دانشمندان فلات ايران را منشأ اصلي J.regia دانسته ولي تحقيقات مولكولي و ايزوآنزيمي ثابت نموده كه مركز تنوع گونه مذكور، دامنههاي شمالي رشته كوه تين شان (Tien shan) واقع در استان زين جيانگ در شمال غربي چين ميباشد (بختياري و همكاران، ۱۳۸۲).
تاريخچه پرورش گردو به زمانهاي بسيار دور و نامعلوم برميگردد. برا ساس گزارش او روك (O, Rourke) و بعد از عصر يخبندان از آسياي صغير به مناطق مختلف دنيا انتشار يافته است. ولي اسبلت بر اساس تصاوير فسيلي عقيده دارد كه گردو قبل از پيدايش انسان وجود داشته است. گفته ميشود كه گردو در باغ شاه سليمان پرورش داده مي شد. در ايران قديم گردو در معامله هاي پاياپاي بكار برده مي شد كه از اين طريق به كشورهاي مصر، بيزانس، ايتاليا و حتي كشورهاي اروپايي ودنياي جديد انتشار يافته است.
از آنجا كه گردو در گذشتههاي بسيار دور از فلات ايران به يونان و روم و بعداً به انگلستان برده شد و در سال ۱۷۶۹ ميلادي توسط انگليسيها به امريكا رفته، برخي از باغداران به اشتباه اين گونه را گردوي انگليسي (English Walnut) مينامند. برخي از ارقام گردو مربوط به J. regia از مناطق كوهستاني واقع در كارپاتين لهستان منشأ گرفتهاند كه به (گردوي كارپاتي) معروفند. عدهاي از محققين عقيده دارند كه اين واريتهها ميتوانند دماي منفي ۳۵ درجه سانتيگراد را تحمل كرده و زنده بمانند و به عنوان نژادهاي مقاوم گردو نسبت به سرما شناخته شدهاند (بختياري و همكاران، ۱۳۸۲).
پايه هاي وحشي گردوي ايراني (Juglans regia L. ) در منطقه كوههاي كارپاتيان در شرق اروپا، سرتاسر تركيه، عراق، ايران، روسيه جنوبي و افغانستان تا شمالغربي هيماليا يافت شده است. بنابراين ميتوان گفت منشاء گردو، ايران و مناطق اطراف آن مي باشد كه سپاه اسكندر در بازگشت خود، آن را به اروپا برده است.
در حدود هيجده گونه از جنس گردو، بومي مناطق شمال و جنوب آمريكا، مركز چين، منچوري و ژاپن مي باشد. رومي ها به علت علاقه زياد به گردو، آن را پادشاه تمامي خدايان، بلوط ژوپيتر يا به لاتين، جويز- گلانسJovis – glans ميناميدند كه همين ژوگلانس امروزي است و بعداً گردو نام گرفت، حتي اكنون بيشتر باغهاي قديمي امريكايي گردو را به همان نام ايراني يعني گردوي پارسي ميشناسند. گردو از ايتاليا به اسپانيا، فرانسه، پرتقال، آلمان و جنوب روسيه و از آنجا به چين و تبت برده شده است.
ريشهء كلمه گردو از گال نات (Gaul nut) گرفته شده است. در زمانهاي گذشته نام كشور فرانسه گال بود و گردو نيز گال نات ناميده مي شد كه بعد اين كلمه در انگليسي به والنات (گردو) تغيير كرد. طبق نظر ديگري، نام گردو از كلمه قديمي گردوي والش گرفته شده است. در ضمن گردو به نامهاي ديگري نيز مثل گردوي ايراني، گردوي انگليسي يا گردوي كارپاتي ناميده مي شود اما به نظر ميرسد كه مناسبترين اسم گردوي ايراني است، زيرا منشاء آن ايران مي باشد (راموز و همكاران، ۱۹۸۴).
گردوي انگليسي يك نام گمراه كننده است زيرا گردو هيچ رابطه اي با انگلستان ندارد. احتمال مي رود كه اين نام به علت انتقال اين ميوه از كشورهاي مديترانه اي توسط كشتي هاي انگليسي به گردو داده شده است بعلاوه تشخيص گردو از گردوي سياه امريكايي آسان است. وجه تسميه گردو به نام گردوي انگليسي به اين علت است كه زماني براي اولين بارانگليسي ها كه در ايران براي جستجو و خريد چوب گردو فعاليت داشته اند آن را با خود به انگلستان برده و نام گردوي انگليسي را روي آن گذاشته اند.
حساس بودن گردو نسبت به سرما مانع گسترش آن از آمريكاي شمالي و فرانسه به مناطق شماليتر ميشد ولي با وارد كردن رقم گردوي مقاوم به سرما كه از كوههاي كارپات لهستان آورده شده بود اين مشكل حل شد و گردوي كارپات موجوديت يافت. طبق گزارش اوروك (۱۹۶۹) احتمال دارد گردوي كارپات از نژاد مقاوم به سرماي گردوي ايراني باشد كه محصول بيشتري داشته و در زمستان سرماي ۳۵- درجه سانتيگراد را تحمل مي كند. بعلاوه اين رقم شامل تمامي گردوهاي مقاوم به سرمايي است كه در روسيه، چكسلواكي و آلمان پرورش داده ميشود. (جليلي مرندي و همكاران، ۱۳۸۰)
گونههاي مختلف گردو كه در رويشگا ههاي وسيعي در دنيا و ايران به طور طبيعي روئيده و كاشته ميشوند، جزء درختان چند منظوره و از نظر اقتصادي بسيار پراهميت محسوب ميشوند (طباطبايي و همكاران، ۱۳۷۷). تئو فراستوس(۳۷۰ قبل از ميلاد مسيح ) در نوشتههاي خود به گردو اشاره نموده است. پليني(۲۳ سال بعد از ميلاد مسيح) از ۹ رقم گردو نام برده وعقيده داشته است: چنانچه ارقام گردو را از راه بذر ازدياد كنند از يكديگر متفاوت خواهند بود (يعني به امكان دورگ شدن و ناخالص شدن گردو آگاهي داشته است). قديمي ترين درخت گردوي ايراني در ايالت پنسيلوانياي امريكا در مزرعه شخصي به نام جكوب بادر قرار دارد كه عمر آن را بالغ بر ۲۳۰ سال تخمين زده اند و محيط تنه آن در ارتفاع ۳۰/۱ متري، ۳/۵ متر اندازه گيري شده است. سايه انداز اين درخت متجاوز از ۳۰ مترمربع مي باشد و تصور ميرود كه به وسيله مهاجرين آلماني كاشته شده باشد. در زمان شارل ماني كشت گردو به دستور او در تمام اروپا متداول گشت.
در ايران كهنسالترين درخت گردو احتمالاً در اورگان شهركرد وجود دارد. طبق كتيبه اي كه در مجاورت اين درخت از زير زمين بهدست آمده تاريخ كاشت گردوهاي ذكر شده مربوط به زمان يزدگرد و در حدود ۱۲۰۰ سال پيش ميباشد. گذشته از اين درختان كهنسال گردو را درتيجان خوانسار، كيجان اصفهان، رودبار الموت قزوين و در كش طالقان نيز ميتوان يافت كه سن آنها از ۳۰۰ تا ۷۰۰ سال متغير ميباشد(طباطبايي و همكاران، ۱۳۷۷).
۱-۴- مناطق رشد و ميزان توليد
گردو تقريباً بطور وسيع در كشورهاي مناطق معتدله اي كه تابستانهاي خيلي خنك نداشته باشند پرورش داده مي شود. كشورهاي عمده صادر كننده گردو بهترتيب اهميت شامل امريكا، چين، فرانسه، ايتاليا وتركيه ميباشد. ميزان توليد گردو در سالهاي مختلف متغير است. ميزان توليد گردو در كشورهاي اروپايي بيشتر از ساير كشورهاست. اگر استانداردهاي بين المللي توليد وبازاريابي تامين شود، گردو از پتانسيل عظيم صادراتي برخوردار مي باشد. بايد ارقام پوست نازك گردو كه بوسيله روش غيرجنسي ازدياد مي شوند بهجاي پايه هاي بذري كه ديررس و فاقد ميوههاي يكنواخت هست جايگزين شوند.
گردو در عرض جغرافيايي ۳۹-۲۹ درجه شمالي و طول جغرافيايي ۶۴-۴۵ درجه شرقي، از زمينهاي كم ارتفاع ۲۵۰۰ متر، به صورت اهلي يا وحشي در شمال، غرب و مركز كشور ايران يافت ميشود. باغهاي گردوي كشور به ميزان وسيعي در دامنه هاي رشته كوههاي البرز، زاگرس، لاله زار و جبال بارز يافت مي شوند. دو گونه J. nigra، J. hindsii بيشتر به عنوان پايه براي گردوي ايراني (J. regia) استفاده مي شوند. (وحدتي، ۱۳۸۲).
طبق آمار فائو، سازمان كشاورزي و خواروبار ملل متحد (۲۰۰۷) مهمترين كشورهاي توليد كننده گردو در جهان عبارتند از: چين با توليد ساليانه ۵۰۳۰۰۰ بالاترين ميزان سطح زير كشت، آمريكا با توليد