زنان بعنوان نيمي ازجمعيت درراستاي نقش همسري ومادري وقايعي را در زندگي خود تجربه ميكنند، كه يكي از مهمترين اين وقايع، وقوع بارداري وبدنبال آن زايمان است. دردوره بعداز زايمان، برخي تغييرات جسمي، رواني واجتماعي در مادر بوجود ميآيد كه بركيفيت زندگي مادران وخانوادههايشان تأثير ميگذارد، ازطرفي يكي ازجنبههاي مهم شكل دهنده هويت وعزت نفس افراد ظاهرجسماني وتصويربدني است وزندگي روزمره فرد تحت تأثير تن انگاره قرار دارد. باتوجه به اهميت موضوع، تحقيق حاضرباهدف بررسي مقايسه اي تأثيرنوع زايمان بركيفيت زندگي وتن انگاره زنان وتعيين ارتباط بين تن انگاره وكيفيت زندگي دردوران بعداز زايمان انجام شد. روش بررسي: اين مطالعه ي علي- مقايسه اي بر روي100 خانم 35-18 ساله نخستزا مراجعه كننده به مراكز بهداشتي درماني شهرهاي ايلام و ايوان كه معيارهاي ورود به مطالعه را داشتند، انجام شد. كيفيت زندگي و نگرش درمورد تصويربدن نمونهها در 2 تا 8 هفته اول بعد از زايمان مورد بررسي و مقايسه قرار گرفت. در اين مطالعه از روش نمونه گيري مبتني بر هدف استفاده شد. سنجش متغيرها با استفاده از پرسشنامه كيفيت زندگي SF-36 ومقياس نگرش فرد درمورد تصويربدن (MBSRQ)بررسي وتجزيه وتحليل با نرم افزارSPSS 16انجام شد. يافته ها: نتايج مطالعه نشان داد بين ميانگين نمره كيفيت زندگي ونوع زايمان رابطه معني داروجود دارد (000/0=sig). اما بين ميانگين نمره كل تن انگاره ونوع زايمان رابطه معني داروجود ندارد (063/0 =sig). بين نمره كل كيفيت زندگي براساس مقياس SF-36 ونمره كل تصوير بدني رابطه معنيدارگزارش نشد (304/0=sig). نتيجه: كيفيت زندگي زنان در8 هفته اول بعداز زايمان درزنان بازايمان طبيعي بالاتر از زنان با زايمان سزارين ميباشد، لذا فرضيه يك تأييد ميشود. همچنين بين ميانگين نمره كل تن انگاره ونوع زايمان رابطه معنيدارنبود، لذا فرض Ho فرضيه دوم تأييدميشود. دراين مطالعه بين نمره كل كيفت زندگي ونمره كل تصوير بدني رابطه معنيدارنبود، لذا فرضيه Ho مطالعه كنوني تأييد ميگردد.
كليد واژه ها: نوع زايمان، كيفيت زندگي، تن انگاره.