در چهار دهه گذشته، كانتينرها به عنوان ابزار مناسب و ضروري بسته بندي بار از جايگاه ويژه اي در حمل و نقل بين المللي از طريق دريا برخوردار شده اند. با افزايش فزاينده كانتينري سازي، تعداد پايانه هاي كانتينري در بنادر دريايي و رقابت ميان آنها بسيار چشمگير شده است . امروزه بدون استفاده ثمربخش و كارآمد از فن آوري اطلاع رساني و روش هاي بهينه سازي، نمي توان به عمليات كانتينري انديشيد. اخيرا بنادر براي بهبود كارايي جابجايي كانتينر ها با چالش هاي بزرگي مواجه شده اند. بنابراين چگونگي بهبود كارايي سرويس و همچنين كاهش هزينه ها مساله اساسي در اينگونه بنادر مي باشد. به طور كلي براي اين كار دو رويكرد وجود دارد : اولي افزايش تعداد تجهيزات بارگيري و تخليه، دومي اتخاذ بهينه ترين برنامه عملياتي.
در اغلب ترمينال ها معمولا سه نوع تجهيز براي انجام عمليات وجود دارد: جرثقيل هاي عرشه(QC)، تريلرهاي محوطه(YT) و جرثقيل هاي محوطه(YC). به محض ورود يك كشتي به ترمينال، QCها كانتينرها را از كشتي تخليه يا اينكه به داخل كشتي بارگيري مي كنند و YTها كانتينرها را از عرشه به سمت انبار و سكوي بارانداز جابجا مي كنند. در محوطه انبار، YTها كار تخليه و بارگيري را براي تريلرها انجام مي دهند.
وقتي نياز به بهينه ساختن عمليات مي باشد، ابتدا مدل شبيه سازي طراحي مي شود سپس مدل بهينه سازي ساخته مي شود تا پارامترهاي مدل شبيه سازي را بهينه كند. آماده سازي متغيرهاي ورودي و خروجي مانند جواب اوليه، محدوديت هاي متغيرهاي تصميم، تابع هدف و زمان تكرار شبيه سازي از مدل بهينه سازي استخراج مي شود. براي انجام اين كار، الگوريتم بهينه سازي بايد يك جواب شدني ايجاد كند و آن را به شبيه سازي منتقل مي كند و شبيه سازي شروع مي شود. سپس نتايج شبيه سازي به مدل بهينه سازي برمي گردد. بر طبق نتايج بدست آمده، الگوريتم بهينه سازي به سمت يك جواب بهينه پيش مي رود و يك مجموعه جديد از جواب ها ايجاد مي كند. اين چرخه تكرار مي شود تا معيار توقف برآورده شود. سرانجام متغيرهاي تصميم بهينه شده و بهترين مدل برنامه ريزي بدست مي آيد.