اين پژوهش با هدف بررسي اثر بخشي آموزش مهارتهاي خودآگاهي و حل مساله بر رضايت زناشويي بيماران معتاد درطول درمان كلينيك درماني و بازتواني پويا، شهرستان بندر لنگه در سال 1392مي باشد. جامعه آماري شامل كليه مراجعه كننده گان با حجم 86 نفر مي باشد. حجم نمونه شامل 30 از بيماران معتاد اقدام به ترك مي باشد كه به صورت تصادفي ساده در دو گروه آزمايش (15 نفر) و گروه كنترل(15نفر) انتخاب شدند. ابزار گردآوري اطلاعات پرسشنامه رضايت زناشويي اينريچ مي باشد و گروه آزمايش طي 6 جلسه در60 دقيقه مهارتهاي خودآگاهي و حل مساله مورد آموزش قرار گرفتند. بعد از پايان دوره آموزش از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. در نهايت با استفاده از نرم افزار SPSS داده هاي به دست آمده از پيش آزمون وپس آزمون ومقايسه ميانگين هاي گروهاي آزمايش و گروه كنترل با استفاده از آمار توصيفي (ميانگين، انحراف استاندارد)و آمار استنباطي(تحليل كوواريانس )موردتجزيه و تحليل قرار گرفت. يافته هاي پژوهش نشان مي دهد كه نتايج به دست آمده از فرضيه اصلي، آموزش مهارتهاي خودآگاهي حل مساله بر رضايت زناشويي بيماران معتاد اقدام به ترك در سطح
000/0 P= معنادار و اثر بخش مي باشد.وهمچنين نتايج فرضيات فرعي ( آموزش بر ارتباط زناشويي ، روايط جنسي و مديريت مالي به ترتيب با سطح معناداري001/0، 143/0 و 001/0 بيماران موثر مي باشد. اما بر روي اوقات فراغت بيماران اثر بخش نبوده است ) يعني نشان دهنده ي تفاوت معني داري در بين ميانگين نمرات رضايت زناشويي در گروه آزمايش وگواه بوده است. بنابر اين مي توان اين گونه نتيجه گيري كرد كه آموزش مهارتهاي خودآگاهي وحل مساله در افزايش رضايت زناشويي بيماران معتاد درطول درمان موثر بوده است .
واژه هاي كليدي: آموزش مهارتهاي خودآگاهي و حل مساله ، رضايت زناشويي، اعتياد