يكي از عوامل كه در مواجهه با خشونت عليه زنان بايد به آن توجه كرد نگرش مثبت به آن ميباشد.نگرشها به خشونت عليه زنان متفاوت است اما نگرش مردان در بستر فرهنگي خود عامل مهمي در پيدايش و باز توليد خشونت عليه زنان است. بنابراين محقق به دنبال پاسخ به اين پرسش اساسي است كه نگرش به خشونت عليه زنان در ميانمردان مورد مطالعه چقدر است و آيا رابطه اي با سرمايه فرهنگي و انواع آندارد؟ بدين منظور ادبيات تحقيق در اين زمينه فراهم شد و بر اساس آن فرضيه هاي تحقيق مطرح گرديد. در حوزه ي نگرش از تئوري ها ي روان شناسي اجتماعي مي توانبه نظريه كرچ، كراچفيلد و بالاچي، روزن اشتيل، گرونبرگ، تزيشه و كرومكا، الپورت، اليزابت نوئل، شرطي سازي كنشگر، بندورا و كاركردي اشاره كرد.و اما در تئوريهاي جامعه شناسي مي توان به مانهايم، كالينز، نيو كامب، منابع اجتماع پذيري، تضاداشاره كرد.در نهايت براي تدوين چهارچوب نظري از نظريات كرچ، كراچفيلد و بالاچي استفاده شد. اين تحقيق با روش كمي و با استفاده از ابزار پرسشنامهانجام شدهاست. جامعه ي آماري اين تحقيق مردان متاهل ساكن شهرستان پاوه واقع در استان كرمانشاه مي باشند. نمونه ي آماري اين تحقيق بر اساس فرمول كوكران محاسبه شده است و از روش نمونه گيري تصادفي سيستماتيك استفاده شده است. متغير مستقل در اين تحقيق سرمايه فرهنگي و متغير وابسته نگرش به خشونت عليه زنانمي باشد. يافته هاي تحقيق ن
براي دانلود فايل متن كامل اين پايان نامه ها روي عكس زير كليك كنيد
شان داده است كه رابطه ي سرمايه فرهنگي عينيت يافته و نگرش مردان به خشونت عليه زنان تاييد نشده است. از طرفي رابطه ي سرمايه فرهنگي نهادينه شده و تجسد يافته و نگرش مردان به خشونت عليه زنان تاييد شده است. در پايان نگارنده ضمن بيان يك نتيجه گيري كلي، به ارائه ي راهكارهايي به عنوان پيشنهادات تحقيق پرداخته است.
كليد واژه ها :نگرش، خشونت عليه زنان، سرمايه فرهنگي، سرمايه فرهنگي عينيت يافته، سرمايه فرهنگي تجسد يافته، سرمايه فرهنگي نهادينه شده