با توجه به رشد افسار گسيخته شهرنشيني در كشورهاي در حال توسعه، فقر و محروميت از مسائل محوري و اساسي به شمار مي رود كه شهرها با آن دست به گريبان هستند. رشد پديده فقر شهري و عميق تر شدن شكاف طبقاتي در شهرهاي بزرگ باعث شده است كه گروه هاي كم درآمد در غالب اجتماعات محلي در فضاهاي جغرافيايي خاص شكل گيرند كه از روند كلي توسعه بركنار مانده و به اصطلاح به حاشيه رانده شده، هستند. در همين ارتباط، كميسيون جهاني آينده شهرها در قرن بيست و يكم ميلادي نيز هشدار داده است كه به موازات رشد ابرشهرها، فقر شهري در كشورهاي جنوب افزايش يافته و بخش عمده اي از رشد شهرنشيني بر پايه اقتصاد غيررسمي و همراه با گسترش سكونتگاه هاي غيررسمي صورت خواهد گرفت و اين گرايش را «غيررسمي شدن شهرنشيني» ناميده است. در كشور ما نيز اسكان غيررسمي با رشدي سريعتر از رشد شهرنشيني به تعبيري رسمي، مواجه بوده و برآورد مي شود كه يك پنجم جمعيت شهري در اينگونه سكونتگاه ها مستقر باشند. در حاليكه نگرش غالب مديريت شهري در برخي از كشورها و از جمله در ايران حذف بخش غيررسمي از عرصه عمومي شهر و ساماندهي (به مفهوم حذف) بخش غيررسمي به خاطر مشكلاتي چون سد معبر است. در حقيقت بخش غيررسمي نوش داروي مشكل اشتغال در شهرهاي در حال توسعه و عنصري تعيين كننده در توسعه شهري است. و اين اتفاق نظر وجود دارد كه بخش غيررسمي از توانمندي فراواني در برنامه ريزي و ساماندهي سكونتگاه هاي غيررسمي برخوردار است و ساماندهي آن مي تواند منافع زيادي را براي بازيگران عرصه شهري، به ويژه كم درآمدان و نيز مديريت شهري دربرداشته باشد. ديدگاه مبتني بر توانمندسازي و ساماندهي سكونتگاه هاي غيررسمي بيشترين تلاش خود را متوجه نحوه واكنش تهيدستان و كم درآمدهاي شهري به حل مسئله مسكن و سرپناه خود و راه حل ها و راه كارهاي توانمندسازي آن ها و سامان بخشي سكونتگاه هاي غيررسمي كرده است. توانمندسازي، زمينه سازي براي ارتقاي شرايط اجتماع محلي از راه گسترش و بكارگيري ظرفيت موجود است. در حقيقت توانمندسازي برنامه حل مسئله از درون بر پايه توسعه اجتماعات محلي است. در اين الگو ظرفيت هاي محلي براي پاسخگويي به نيازهاي اجتماع شكوفا مي شود كه در آن مشاركت به مثابه نكته كليدي در جهت بهره گيري از توان جمعي نگريسته مي-شود. اعتماد و مشاركت اجتماعي دو مولفه اصلي سرمايه اجتماعي است. سرمايه اجتماعي پديده اي ضروري براي يك زندگي اجتماعي توام با پيشرفت و موفقيت است. سرمايه اجتماعي در جوامع نقشي به مراتب مهم تر از سرمايه فيزيكي و انساني ايفا مي كند. بگونه اي كه در نبود سرمايه اجتماعي، اثربخشي ساير سرمايه ها در جامعه كاهش يافته و بدون سرمايه اجتماعي پيمودن را ه هاي توسعه و تكامل فرهنگي و اقتصادي ناهموار مي شوند، از اين رو موضوع سرمايه اجتماعي به عنوان يك اصل محوري براي دستيابي به توسعه محسوب مي شود. هدف اصلي رساله حاضر، دستيابي به راهكارهاي بكارگيري سرمايه هاي اجتماعي موجود در سكونتگاه هاي غيررسمي در جهت ارتقاء و سرعت بخشيدن به روند برنامه هاي توانمندسازي و ساماندهي اين سكونتگاه ها مي باشد تا بتوان از آن به عنوان يكي از مهم ترين عوامل در مشاركت پذيري ساكنين در فرايند توانمندسازي اين سكونتگاه ها بهره جست، به گونه ايي كه اين امر موجب بهبود منابع و منافع افراد و در نتيجه افزايش رفاه و پايداري شهري شهروندان و ساكنين شود.
واژگان كليدي : سكونتگاه غيررسمي، توانمندسازي، رويكردهاي چاره جويي، مشاركت، سرمايه اجتماعي